محمد قرایی: اثبات بی کرانگی توان انسان!

نود روز از اعتصاب غذای قهرمانانه مجاهدان در لیبرتی و اشرف نشانان درسراسر جهان سپری شد.

درطی این سه ماه کارزار نبرد سرنگونی، سقف های بالا بلندی از" فدا" خلق شد. تابلوهایی شکوهمند از"صداقت" ترسیم گردید که تا ابد جاودانه و ماندگار خواهند ماند.
نگاهی به ترکیب اعتصابیون در لیبرتی و هفت کشور جهان حاکی است که حداقل سه نسل از مجاهدین ومبارزین شانه به شانه مشغول نبرد با ارتجاع و استعمارند. با تن هایی رنجور، چهره هایی تکیده و اراده هایی چون کوه استوار ومصمم.
با نگاههایی که تا اعماق نفوذ می کند وبا کلمات و جملاتی که برجان می نشیند. تنهای واحدی که با یک حنجره فریاد میزنند و با یک هدف زبان به سخن می گشایند. مادری اشک درچشم، بغض درگلو ازمشتهای گره کرده فرزندش در آخرین لحظه نبرد میگوید و به اوافتخارمی کند. برادری از لحظه جدایی با برادر و اینکه سعید و راهش در او و همقطارانش تکثیرشده است، داد سخن میراند.
"... سعید واقعا یک کوه بود، هرگز و هرگز زانو نزد، ایستاد و در اوج پرکشید. تنها کلید راهگشایی ایستادگی و پرداخت بهاست." محمد اخوان درگفتگو با سیمای آزادی.
شیرمحمد (محمد ملک) با تواضع و فروتنی تمام همه داشته هایش را مدیون شهیدان خلق و بخصوص پنجاه و دوتن قلمداد می کند. درصدا وکلماتش جاذبه ایست که تا اعماق میرود و به دل می نشیند. خوب که بنگری صدا و کلمات محمد حیاتی(برادر سیاوش ازمسئولین قدیمی مجاهدین خلق ایران) به زبان محمد ملک جاریست!
"شیرمحمد" از نسل جوان مجاهد خلق است. نسلی ماندگار و نسلی ادامه دار، بکوری چشم ارتجاع و استعمار!
"ما عهد کرده ایم راه آنها ـ پنجاه و دوتن شهید ده شهریوراشرف ـ را اثبات کنیم. آنهارا درخودمان تکثیر کنیم. راه آنها اثبات بیکرانگی توان انسان است. ضد بی هزینگی، ضد سستی و ملال ، درجازدن و وادادن و تسلیم است!" محمد ملک در مصاحبه با سیمای آزادی.
اخیرا ترانه سرودی زیبا توسط هنرمندان اشرفی درمیان اعتصاب غذا کنندگان اجرا شد. همچنانکه نوشتم سه نسل ازمجاهدین در کنارهم. محمد حیاتی با کوله باری از تجربیات چهار دهه مجاهدت و مبارزه درمیان آنهاست. بوضوح میتوان آثار درد و رنج اعتصاب غذای طولانی را درچهره استخوانی اش مشاهده کرد.
این مجاهد وارسته درپاسخ به این سئوال که راز و رمزماندگاری مجاهدین دراین مدت طولانی چیست با آرامش و درعین حال با قاطعیت میگوید:" مبارزه علیه بی عدالتی وبرای رهایی مردم ایران بدون هیچ چشم داشتی. داشتن رهبری هوشیار وفداکار. پرداخت بهای حداکثر و..."
جایی خواندم عرفات فقید در اولین جلسه کنفرانس سران اعراب برای موضوع فلسطین شرکت می کند.
پس از خروج او از جلسه، خبرنگاران پرسشبارانش می کنند. ابوعمار در پاسخ آنها میگوید میخواهم بگویم که دراین جلسه و کنفرانس حرفهای زیادی مطرح شد ولی مطمئنا تنها ما ـ فلسطینی ها ـ بودیم که معنی حرفهایمان را می فهمیدیم. (نقل به مضمون)
درعصر حاضر به نظرمیرسد درمیان جریانهای انقلابی- کوچک و بزرگ اگرچیزی باقی مانده باشد- این تنها وتنها مجاهدین و متحدینشان است که معنی حرفهایشان را تمام وکمال می فهمند. و بیش از فهم آنچه برزبان میرانند درعمل نیزقیمتش را می پردازند. با توجه به هدفمند بودن جهان هستی وبا توجه به اینکه این جهان را حسابی وکتابی است، لاجرم می بایست این قیمت دادنها، خودش را درجایی وجاهایی نشان بدهد. تاثیربگذارد وحرکت وموج ایجاد کند. همیشه تاریخ این چنین بوده است.این روزها همه گواهی میدهند که ملاهای قدرقدرت وبی دنده ترمز، جرعه ای از جام زهراتمی را نوش جان کرده اند. راستی چه کسی جز این مقاومت، رژیم را به این فلاکت وادار کرد؟! خبرهای رسیده از ایران حاکی است جامعه ملتهب است. جوانان در هرزمان و هر فرصت دربرابر ایلغار قداره بندان و چماقداران مقاومت میکنند. دانشجویان در آستانه شانزده آذر اینجا و آنجا به اعتراض برمی خیزند. کارگران با اعتصابات و تظاهرات، خواستار احقاق حقوق خویشند. زندانیان در زندانهای قرون وسطایی ایستادگی می کنند. اخیرا چندین هزار نفراز زندانیان قزلحصار کرج، اوین و سایر زندانها دست به اعتصاب غذازده اند. آنها خواستار توقف اعدام هستند. مادران با پوشیدن کفن جلو مجلس ارتجاع و زندانها، خواستار لغو اعدام فرزندان بی گناه خویشند. آیا سنخیتی بین ایستادگی اشرفیان تا پای جان با خیزشهای روبه گسترش دراقصی نقاط ایران هست؟ !
اعتصاب غدای تاریخی وبی سابقه هزازان زندانی را چگونه میشود تفسیرکرد؟!
درگیری روزانه جوانان درتهران وسایرنقاط میهن در زنجیر، از کدامین سرچشمه الهام می پذیرند؟
 آذر1392