جمشید پیمان: کاش می‌شد، ای کاش

 

کاش می‌شد، ای کاش

 

 

بامدادن به هوای تو  پریدم از خواب

مثل هر روز دگر

در شب اینهمه سال

 

بودی اینجا و نبودی اینجا

نخرامیدی در خوابم

به شب خسته ی خالی از مهتاب

 

کاش می‌خوابیدم

وَ تو یک بار دگر

با گلِ خنده به لب

با حریری از نور

بخرامی در خوابم.    

 

کاش می‌شد، ای کاش

هفت سینم این بار

از سهندت می‌شد سرشار

 

کاش می‌شد، ای کاش

خوان نوروزی امسالم را

در بهاران خزان دیده ی تو می چیدم!

 

جمشید پیمان، ۱۵/۳/۲۰۲۴