جمشید پیمان: « نــــــــــــــــــه» زیبا، با شکوه امّا ناکافی

 

یک ـ  در حاکمیت های دینی و شبه دینی ــ که پایه ی مناسبات  و روابط افراد جامعه را احکام الهی تعیین می کند ،

اگر صد در صد افراد آن جامعه پیرو دین یا مذهب خاص و مشخصی نباشند، کاری به اسم انتخابات ، امری لغو و فریبکارانه است( خود فریبی و دیگر فریبی)!

 

دو ـ این گونه انتحابات ، ویژه در نظام جمهوری اسلامی حاکم بر کشورمان، فریب در فریب در فریب است.

 

سه ــ در نظام بی سامان جمهوری اسلامی، مردم چهل و پنج سال است که باریچه ی مشتی شیّاد به اسم متولیان دین شده اند و هر چهار سال یک بار دچار پریود " انتخابات" میشوند! بخشی بزرگ  از مردم هم در هر نوبت یا از ساده پنداری یا از ناچاری  به شامورتی بازی انتخاباتی  نظام تن داده اند . بخش کوچکی نیز منافع واقعی یا خیالی خود را به دمب حاکمیت آخوندی گره سفت و سخت زده و پای نقاره انتخاباتش  میرقصند!

 

چهار ـ  شاید این حرف به مذاق شماری خوش نیاید، اما من  حقیقت را فدای  خوشی مذاق کسی نمی کنم:

تقلب و فریب انتخاباتی در این نظام از روز 22 بهمن 1357 آغاز شده و تا همین امروز ادامه دارد

انتخاب خمینی به عنوان رهبر و سپردن فرجام کشور به دست او، پس از انقلاب ضد سلطنتی، نخستین انتخاب مبتنی بر فریب بود.رفراندم 12 فروردین 1358، انتخابات مجلس مؤسسان( که خبرگان از اب در آمد)، رفــراندم قانون اساسی( اساس چپاندن شیوه های ارتجاعی و قوانین ضد انسانی و در نطفه خفه کردن دموکراسی)، انتخاب نخستین مجلس شورای ملی( که خمینی آنرا زایل کرد و جامه ی اسلامی بر آن پوشاند).... و تا آخرین شامورتی بازی یعنی حادثه ی 11 اسفند امسال،  سلطه ی دروغ، فریب ، حق کشی و غارتگری فکری، فرهنگی، اقتصادی سیاسی بر ایران ستم دیده و محنت کشیده را محکم کرد!

 

پنج ـ  امسال امّا سال طلوع آگاهی بود، سال بیداری بود، سال هوشیاری بود. مردم برای نخستین بار در اکثریتی وحشتناک، مطلق و غیر قابل انکار،پای به دام فریب انتخاباتی نظام آخوندی ننهادند، میزش را چَپّه کردند و تُفِ نفی وُ تحقیر به سراپایش انداختند!

 

شش ـ حاکمیت بی آبروی جمهوری اسلامی ،  کوشیده  آراء هشت درصدی کسب کرده اش را به چهل و یک درصد برساند! اما رسوایی آنقدر آشکار و پر هیاهو است که ولی فقیه زبون و همه ی اعوان و انصار زبون ترش از پوشاندن آن عاجزند و سرکنگبین ترفندهایشان به افزونی  و اضعاف صفرایشان  انجامیده است

 

هفت ـ این نه گفتن مردم به رژیم خیلی قشنگ و دلنشین و گوارا بود. نوش جان مردم  آزادی خواه ما!

اما با همه ی عظمت و شکوهش نمی تواند شرّ این نظام فاسد و ایران سوز را کم کند!

 در نظر من چاره اساسی شورش و قیام گسترده، همگانی، همه جانبه و بی پرو پوش است.

مردم آزادی خواه ایران تا این « نــــــــــه» بزرگ روز 11 اسفندشان را  به قهر و توفان رژیم برانداز مبدل نکنند، ناگزیر می شوند باز هم حضور و حاکمیت نظام ضد بشری و ضد ایرانی جمهوری اسلامی را تحمل کنند!

از من گفتن بود

درود به کانون های شورشی در ایران  که هم چراغند و هم راه‌گشا!   

 

جمشید پیمان ۳مارس۲۰۲۴