ناهید همت آبادی: کجاست، کجاییم، کجا ایستاده اند ؟؟

 

کجاست رستم محبوب میهنم، کجاست سهراب که او را پدر به مسلخ شهادت برد و سپس افسرده در سوگ او گریست، کجاست اسفندیار غمگین، رویین تن وطنم تا این هر سه از خالق کبیر خود به اصرار بخواهند قصه پرداز نسل نادری از اسطوره های عصر حاضر هم باشد. وقتی در زمانه ی فریب و رذالت و روزگار پلشتی‌های بی شباهت که معرکه گیران جهان، بی جسارت و جربزه ی«نه گفتن» به غولهای آدمخوار زمان کاری نیز جز نشخوار واژه ها و«بستن سنگ و رها کردن سگ» نکرده و ندارند و پس از چهل سال لاس زدنهای سیاسی و طاس بازیهای زیرجلی یا علنی با دستار بر سران، جرثومه ی جنگ و فساد و تباهی در ایران گاهی هم البته با سلام و پیام و ابراز ارادت بجای عملی شایسته و بازدارنده و بخصوص این اواخر با شروع و ادامه جنگ خانمانسوز منطقه به التماس از رژیم آدمخوار درخواست عدم حمایت و تحریک تروریستهای دست آموز نیابتی در کشورهای همسایه را دارند؛ بی آنکه اصلاً به روی نامبارک بیآوردند که جلادان غاصب ایران طی سالیان علاوه بر حمایتهای مالی و نظامی از دستجات جنگ و ترور در منطقه و با آنکه خود پیوسته آتش بیار معرکه بوده و هستند؛ اما بی جرأت و بزدل از پا نهادن به میدان نبرد تنها گروه های دست پرورده ی هار را یکسر در سراسر منطقه به شرارت، موشک پرانی و کشتار ترغیب و با حمایت مالی و نظامی از آنها همزمان اما در ایران اسیر با افزایش هولناک ابعاد اعدام و سرکوب و تشدید رعب و وحشت محض تعویق شورش و قیام اقشار مردم و زنان به جان آمده از جرم و جنایت ملایان فاشیست، بی شک در عالم هذیان آخوندی نیز آرزوی بستن سدّ در برابر قیام میلیونها مردم گرسنه، بیکار و ستمدیده ی ایران در قبال توحش و جنون افسارگسیخته ی خامنه ای خود خدا پندار خون آشام را هم دارند تا مانع وقوع سرنگونی محتوم حکومت فاسد پلیدشان گردند. بماند که روسپیان سیاسی و رسانه های استعماری هم البته در این راستا با شوق و ذوق سنتی ذاتی، همچنان با رذیلانه ترین سانسور قرن، چشم، گوش و حنجره را نیز همچنان بر حقیقت عریان، ملموس و بی کتمان بسته و در قبال عملیات بی وقفه ی مجاهدین در قالب کانونهای قهرمان شورشی آنهم در شرایط هولناک سرکوب، اعدام و اختناق در میهن مجروح «صمّ بکم» سکوت و سانسور شرافتمندانه؟!! را جوری پیشه کرده اند که انگار زندگی و آگاهی انسان نه در هزاره ی سوم میلادی و در زمانه ی هوش مصنوعی، کامپیوتر و سفرهای شگفت فضایی بلکه در دوران زیست نسل عصر حجر می‌گذرد که به این ترتیب هر انسان بی تعصب عادی و غیرسیاسی اما گزیده و گسیخته از رژیم قتل و جهل نیز ناگزیر از خود می‌پرسد در دنیای مدرن جاری و پا به پای اینهمه پیشرفتهای ارتباطی تا این حد هم مگر می‌شود بر حقایق جاری چشم بست و پرنسیبهای سیاسی، شرافت رسانه‌ای و فضایل اخلاقی را تا این اندازه دور از نظر داشته یا اصلاً نادیده گرفت. البته استعمار کهنه کار مکار در این میان به کنار که بسیار تجارب صد ساله ی اخیر تاریخ گواه است که مذاق ناهمگون این عجوزه ی فرتوت هیچوقت و هرگز آزادی ملتها و حکومتهای ملی آنان را خوش نداشته و خوش نخواهد داشت.

با اینهمه اما شهامت آرمانی، انگیزه پایداری، عزم آزادی و استقلال مجاهدین بخصوص در زمینه ی مادی (که گلریزان اخیر نمونه ی بارز آن بود) آنهم در عصر اسفناک بده بستانهای دلاری در ازای خودفروشیهای سیاسی، گوهر و پدیده ی بی همتایی ست که گرچه طی چهل سال آزگار در چنبره‌ی هفتاد هزار خوان خونین ترور، جنگ، بمباران و قتل عام از انواع کوره‌های گدازان آزمایش سرفراز گذشته اما به انگیزه‌ی آرمان آزادیست که مجاهدین با جانفشانی و پاکبازی ورای تصور انسانی بی چشمداشت بر سوگند وفا برای سرنگونی فاشیسم دینی پای فشرده و استوار ایستاده اند تا روز و لحظه ی بی تردید که مجاهدین اشرفی و دیگرانشان درهر کجای جهان که استوار ایستاده و با یاران همیشه پایدارشان علاوه بر نبرد سیاسی در تبعید ناگزیر اما رزم بی امان دلاور کانونهای شورشی را در میهن مجروح اسیر نیز افشا و در هنگامه ی شورش و قیام آتی و حتمی شهرها نیز بی شک غروب قطعی بی طلوع دیکتاتورهای نعلین و چکمه را نیز تضمین و نوید داده آزادی و برابری در همه ی زمینه ها را برای اقشار و اقسام پیروان مذاهب ایران فراهم و محقق خواهند نمود به یقین.