سخنرانی دکتر محمد ملکی در مراسم خاکسپاری مادر مجاهد (مادر داعی)‌ در تهران

مراسم تشییع و تدفین مادر مجاهد، مهری جنت پور(مادر داعی) دربهشت زهرا در تهران برگزارشد. در این مراسم دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعداز انقلاب، بر مزار مادر سخنانی ایراد کرد و یاد این مادر بزرگوار را گرامی داشت.

دکتر محمد ملکی گفت:‌ «در وصف این زنی که، انسانی که در طول زندگیش واقعا زینبی زیست چی بگویم. واقعا زینبی زیست و فرزندانی تربیت کرده تحویل جامعه داده نه تنها فرزندان خودش بلکه خیلی از بچه هایی که آنطرف مرز هستند زیر موشک هستند. زیر هزاران گرفتاری هستند و مشکلات. ولی مثل کوه ایستاده اند اینها فرزندان این مادر هستند. چه سعادتی خیلی ها میان به این دنیا زندگی می کنند و لذت می برند و میروند اما لذتی که اینگونه مادران می برند نوع دیگری است.
مادر...
من چی بگم از محبت های تو از حرفهای تو وقتی که میتونستی حرف بزنی از شناخت تو، استعداد تو، از مغز تو که تا آخرین لحظه کار می کرد و فعال بود.
فقط میگم که بعد از تو خیلی ها یتیم شدند. میگن انسان بعد از مرگ مادرش یتیم میشه ما واقعا یتیم شدیم.
تو زینب گونه زیستی. تو زینب گونه زیستی و جزء زینب های زمان بودی. حرفهای من را گوش کنند و ضبط کنند آنهایی که مامور این کار هستند. بله من با صدای بلند میگویم تو زینب گونه زیستی و زینب زمان خودت بودی. مثل هزاران مثل تو. مثل مادر دشتی که دو سه روز قبل از تو رفت. رفت آنجا را برای تو آماده کند.
من اجازه می خواهم از طرف خانواده از همه تون تشکر کنم از همه که با مشکلات آمدند و در تشییع این زینب زمان شرکت کردند و من دیشب هم در مجلس خانم دشتی گفتم نگران نباشید. جامعه ما با تمام مشکلات و فسادش و حاکمیتی که به فسادپروری کاری ندارد اما مرتب زینب و حسین تولید می کند.
مرتب زینب ها و حسین ها به وجود می آیند. ۵۰ سال شاه و شیخ سعی کردند که این شجره را بخشکانند ولی مگر میشود؟
یاد جمله ای افتادم از منتظری که در نامه ای که به خمینی نوشته بود نوشته بود مطمئن باشید که با کشتن؛ فکر از بین نمیرود.
این همه کشتید این هم زدید این همه بریدید.
تیر زدی، تبر زدی، تبر زدی، تبر زدی، بر تن بی سپر زدی، دیگه وقتی دیدی اینها کافی نیست با موشک ۸۰ موشک فکر کردی همه چیز را از بین می بری اما مطمئن باش، مطمئن باش تا یکی دو ماه دیگر لیبرتی از اولش هم زیباتر و بهتر و قشنگ ترخواهد شد.
تا هستند کسانی که دلشان به حال این ملت می سوزد و تا هستند کسانی که فریاد می زنند زگهواره تا گور دانش بجوی و دانش را بر می دارند و میگویند ز گهواره تا گور آزادی بجوی
آن دانشی که در کنارش آزادی نباشد دانش نیست
در دانشگاهی که به اصطلاح خیلی استاد و دانشمند وجود داره اما کوچکترین توجهی به وضع فلاکت بار و غم انگیز جامعه ندارد و دزدیها و چپاول گریها را می بینند و سکوت می کنند. بله در این جامعه باز هم باید گفت:ز گهواره تا گور آزادی بجوی
چون اگر آزادی نباشد در جامعه ای که آزادی نباشد همین است که می بینید، دزدی و فساد و فحشا
و امام حسین و زینب همه چیز خودشان را فدا کردند بخاطر آزادی و فریاد زدند
هیهات من الذله
و می بینیم که در طول تاریخ حسین ها و زینب ها سربلند هستند