ایران - خیز چند باره کارگران محروم برای نان



بحران معیشت و تنگدستی در دیکتاتوری ولی فقیه که بنابرداده های حکومتی قریب ۷۰ میلیون ایرانی را بکام فقر کشانده است، اکنون به مانند سیاهچاله ای در حال رشد و نمو می باشد.

به یقین گسل کارگران و زحمت کشان نخستین قربانیان این وضعیت وخیم هستند که بطور مضاعفی تحت ستم و ظلم رژیم آخوندی قرار گرفته اند.
نمونه هایی مانند عدم پرداخت حقوق و مزایا، عدم پرداخت پاداش و عیدی، وجود قراردادهای سفید و یا نبود بیمه های درمانی تنها گوشه ای از این بحران را به نمایش میگذارند.
دراین رابطه خبرگزاری حکوتی ایلنا ( ۱۲ مرداد ۱۳۹۹) در گزارشی اعتراف کرده است: «کارگران نیشکر هفت تپه در چهل و هشتمین روز از اعتصابشان با تجمع در مقابل فرمانداری شهر شوش خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدند.
معترضان مطالبات خود را پرداخت معوقات مزدی، رسیدگی به وضعیت شغلی، تعیین تکلیف شرکت، بازگشت به کار همکاران اخراج شده، ابطال واگذاری شرکت به بخش خصوصی و همچنین تمدید مهلت دفترچه‌های درمانی، عنوان کرده‌اند. آنها افزودند: «هنوز دستمزدهای اردیبهشت، خرداد و تیر پرداخت نشده است».

براین اساس نیز شاهد رشد و گسترش اعتراضات بحق کارگران و زحمکشان در بخش های مختلف تولیدی ، صنعتی و یا خدماتی می باشیم. تازه ترین نمونه آن اعتصاب ۵۰ روزه کارگران محروم در شرکت ساخت ماشین سازی هپکو، کارگران پالایشگاه آبادان و کارگران فازهای ۲۲ و ۲۴ در پارس جنوبی بر می گردد که با تمامی تمهیدات و بگیر و ببند های حکومتی، همچنان بر خواسته های بحق خود برای «نان، عدالت و زندگی بهتر» پافشاری می کنند.

دراین راستا شبکه های اجتماعی مملو از اخبار مربوط چنین رویدادهای کارگری می باشد. فریادهای کارگران مبنی بر اینکه «گرسنه ایم» به مانند سوهانی بر روح روان هر خواننده و یا بیننده ای است. این وضعیت ضد انسانی درحالی است که متولیان فاسد و دزد آخوندی در سایه ویروس کرونا، مردم را به سپر بلا تبدیل کرده و آنان را عامدانه از دادن هرگونه حمایت های دولتی محروم می نمایند.

خواسته کارگران اعتصابی و معترض بسیار ساده است، «حقوق و معوقات» ما را پرداخت کنید. این همان جوهر و نخ نبات بی عدالتی است که اکنون در رژیم غارتگر آخوندی به صنعتی نوین تبدیل شده است.
 بنابرداده های کارگران، بخش بزرگی از اعتصابیون دارای قراردادهای محدود و یا حتی سفید می باشند که هر لحظه با خطر اخراج، بدون پرداخت حقوق مزایا، روبرو می باشند.
سخن از نبود امنیت شغلی در سایه نبود سندیکاهای مستقل کارگری در رژیمی است که اکنون در بهترین شرائط با حقوقی معادل یک و نیم میلیون تومان در جنگ با فقر و فلاکت بسر می برند.

این وضعیت وخیم در سایه رشد نرخ تورم و گرانی در حالی است که حد متوسط برای سبد معیشت و نیازمندی های معمولی اکنون به رقمی معادل ۶ و نیم میلیون تومان در شهرهای بزرگ رسیده است. مضافا براین واقعیت نیز باید به عدم پرداخت حقوق کارکران اشاره نمود تا بدین سان پازل سیاستی بنام «گسترش فقر» از سوی رژیم آخوندی تکمیل تر گردد.
پاسخ دیکتاتور مذهبی نیز به این خواسته های بحق نیز تا به امروز دستگیری، احکام شلاق و حبس های طول المدت برای کارگران محروم بوده است. نمونه هایی مانند سرنوشت فعالین در اعتصابات نی‌شکر هفته تپه و یا کارگران اتوبوس رانی به یقین آینه تمام قدی از این سیاست های ضد مردمی خامنه ای می باشند.
.