تنش در منطقه – پاسخ سرد جامعه بین‌المللی به رژیم آخوندی



با بالاگرفتن تنش در خلیج‌فارس و یا بر سر برجام و همچنین به موازات نبود چشم انداز برای دیکتاتوری ولایت فقیه، اکنون کشورهای هم پیمان رژیم یکی پس از دیگری بر لزوم تعهدات رژیم آخوندی به توافق اتمی و تهدیدات ناشی از هرگونه اشتباه محاسبه در سیاست های راهبردی آخوندی در منطقه و یا موشکی تاکید می کنند.

برای نمونه رئیس‌جمهور روسیه پس از ملاقات با وزیر خارجه آمریکا در سخنانی اعلام کرد «روسیه آتش‌نشانی نیست که همه چیز را نجات دهد». وی در ادامه خطاب به آخوندهای حاکم می‌گوید:«ما نمی‌توانیم همه چیزهایی را که کاملا هم در اختیارمان نیست نجات دهیم. ما سهم خودمان را ایفا کرده‌ایم». (سایت حکومتی تابناک ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸)

این سخنان به مانند آب سردی بر تمامی محاسبات بغایت اشتباه و مخاطره‌آمیز رژیم آخوندی است که برای بازی دادن جامعه جهانی بر سر مخفی‌کاری‌های اتمی و موشکی همواره بروی کشورهایی مانند چین و یا روسیه سرمایه‌گذاری‌های کلانی کرده است.
بر این منطق اکنون با سکوت چین که خود به معنای اعلام بی‌طرفی در این میدان می‌باشد و موضعگیری اخیر روسیه و یا دوری جستن اتحادیه اروپا از دیکتاتوری آخوندی در زمینه برجام، وضعیت به مانند مثل قدیمی «علی مانده و حوضش» برای رژیم آخوندی شده است.

چنین وضعیتی نیز برای اتحادیه اروپا صادق می‌باشد، زیرا این اتحادیه در فردای آخرین نشست خود در بروکسل که در آن وزیر خارجه آمریکا نیز شرکت کرده بود، از رژیم آخوندی خواستار مذاکره بر سر موضوعاتی مانند «موشکی و یا منطقه‌ای» شده است.
خامنه‌ای زهر خورده نیز در تازه‌ترین سخنان خود به عمق شکاف میان رژیم و اتحادیه اروپا اینگونه اعتراف کرده است: «برای اصلاح امور، چشم به خارج از کشور نداشته باشید؛ دیگران به ما کمکی نخواهند کرد [بلکه] ضربه می‌زنند؛ خارج به ما ضربه [میزند]. اروپا را ملاحظه کنید».

بدین سان ملاحظه می‌شود که چگونه یک رژیم سرکوبگر و تروریستی در محاصره جامعه جهانی قرارگرفته است. فشارهای حداکثری مانند راه افتاده سیاه‌چاله تحریم‌ها و یا نقل و انتقالات نظامی در خلیج‌فارس به موازات دوری جستن جامعه بین‌الملل از دیکتاتوری ولی‌فقیه و یا تنفر عمیق مردم در داخل و منطقه از حکومت، تماما بخش‌های مهم این پازل می‌باشند که به‌نوبه خود مهر تائیدی بر این واقعیات هستند.

همچنین بر این منطق نیز باید اعزام نمایندگان خامنه‌ای به اقصی نقاط دنیا برای چاپلوسی و التماس برای مذاکره را مورد توجه قرارداد. اعزام چندین‌باره وزیر خارجه حکومت به خارج و در نمونه اخیر به ژاپن و یا کمال خرازی، وزیر خارجه در دولت سایه، به فرانسه برای دریافت «تضمین‌های نفتی و مالی» صدالبته ریشه در بن‌بست موجود برای ولی‌فقیه را دارند.
این تحرکات در حالی است که وی رو به سوی داخل برای نیروهای روحیه باخته، فریاد «مذاکره نمی‌کنیم» سر می‌دهد، اما بقول معروف «چون به خلوت می‌رود آن کار دیگر می‌کند».