آخوند محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اسبق نظام که خود را سردمدار جریان اصول‌گرا و مدره در حکومت می‌داند، ضمن بوسیدن دستان خونین ولی‌فقیه خطاب به قیام‌کنندگان آنان را «عناصر فرصت‌طلب و عوامل آشوبگر» نامید که برای «ایجاد آشوب و ناامنی» به خیابانها ریخته‌اند. (سایت حکومتی زیتون ۱۲ دی ۱۳۹۶)
این آخوند بی‌شرم در حالی این جملات را در بیانیه «مجمع روحانیون مبارز»! بیان می‌کند که مردم به جان آمده با شعارهای کوبنده خود «آخوندا حیا کنن، مملکت رو رها کنن» مهر باطل بر پیشانی تمامی باندهای مرتجع حکومتی زده‌اند.
در نمونه‌ای دیگر شاهد هستیم که پاسدار علی مطهری، نایب‌رئیس مجلس حکومتی که قبای «اصلاح‌طلبی» به تن کرده است، در یادداشتی، ضمن توهین به قیام‌کنندگان قهرمان نوشت: «اگر مقصود شعار دهندگان «جمهوری ایرانی» چنین حکومتی است، باید به آنها گفت مردم ایران برای نجات از چنان حکومتی اسلام را با آغوش باز و در کمال آزادی در امتداد زمان پذیرفتند و تسلیم حقیقت شدند و چون آن را حق یافتند بیشترین خدمت را به اسلام کردند همچنان که امروز خدمتشان را می‌بینیم».
(خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس ۱۲ دی ۱۳۹۶
ابعاد این چاپلوسی و کاسه‌لیسی‌ها از ولی‌فقیه خون‌ریز که تنها طی یک هفته بیش از ۳۰ قیام کننده از جمله چندین نوجوان را در خیابانها به گلوله بسته و بیش از ۱۰۰۰ نفر را روانه سیاه چالها و کهریزک های رژیم کرده است، در حالی است که قیام‌کنندگان ضمن کشیدن مرزهای خود با هرگونه سوء استفاده از نام اسلام، خطاب به دیکتاتوری و باندهای درونی و پاسداران سیاسی خامنه‌ای فریاد می‌زنند «اسلام را پله کردید، ملت و ذله کردید».
همچنین یک باند دیگر رژیم بنام «حزب کارگزاران سازندگی» در بیانیه ای خطاب به خامنه‌ای جنایتکار می‌نویسد: «رقیبان دولت باید به تخریب دولت پایان دهند و شائبه رضایت خود از این حوادث را بزدایند». این باند مافیایی ولایت در ادامه خوش خدمتی‌های خود به ولی‌فقیه طلسم شکسته می‌افزاید: «اتحاد میان رهبری و ریاست جمهوری، میان قوای سیاسی و نظامی، میان نیروهای سیاسی و مذهبی یک ضرورت ملی است»!!
واقعیت در لابلای این جملات آن است که مردم ایران با شعارهای کوبنده خود علیه تمامی باندهای حکومتی و به‌ویژه «اصلاح طلبان» قلابی، خواستار واژگون شدن این بساط جور و ستم می‌باشند. فریادهای «اصلاح طلب!, اصول‌گرا، دیگر تمام شد ماجرا» به یقین آینه تمام قد و دست رد قیام‌کنندگان بر سینه این پاسداران سیاسی است.
یک تحلیلگر سیاسی رژیم از باند آخوند روحانی این واقعیت را در نامه ای سرگشاده خطاب به دبیر شورای امنیت ملی رژیم اینگونه به تصویر کشیده است. صادق زیبا کلام می‌نویسد: «اگر بجای تهدید و ارعاب و نشان دادن قدرت، حاضر می‌شدید به دردشان گوش بدهید متوجه می‌شدید اکثراً جوانان دهه هفتادی هستند که سال‌هاست بیکارند؛ نه گذشته تابناکی داشته‌اند و نه امیدی به آینده. بیست و چند ساله و سی و چند ساله‌هایی هستند که سال‌هاست لیسانس و فوق‌لیسانس گرفته‌اند اما همچنان بر سر سفره پدر و مادر نشسته‌اند. سرخورده از اصول‌گرایان و شریعتمداری‌شان، ناامید از اصلاح‌طلبان و لیبرالیسم‌شان و منزجر از روحانی و وعده‌های توخالی‌اش. دست‌کم عدالتشان از من و شما خیلی بیشتر است، چرا که نسبت به همه ما به یک اندازه بی‌اعتمادند و متنفر». (سایت بهار ۱۲ دی ۱۳۹۶
