کارگران پلاسکو، قربانیان فراموش شده در رژیم آخوندی

قریب هشت ماه از حادثه دلخراش آتش‌سوزی در ساختمان تاریخی پلاسکو می‌گذرد.

حادثه‌ای به‌غایت مشکوک که بنا برداده های حکومتی و بر اساس گفته‌ها و دیده‌های شاهدان عینی به یقین در یک حاکمیت ملی، مردمی و مسئول نسبت به سرنوشت جان انسان‌ها و اموال ملی قابل پیشگیری می‌بود.

در آن دوران خاطرمان هست که دیکتاتوری ولی‌فقیه با انتشار اخبار و گزارشات به‌غایت مخدوش و دیکته شده، تلاش نمود تا تبعات و فشارهای اجتماعی علیه حاکمیت فاسد آخوندی را کاهش دهد. برای نمونه «پس از اینکه عنوان شد، انفجارها ناشی از نشت گاز بوده است، سخنگوی شرکت گاز اظهار داشت، «ساختمان پلاسکو اصلاً به شبکه گاز متصل نبود که گاز نشت کند.» محمدباقر قالیباف، شهردار تهران مدعی شد انفجارها در طبقات ۱۰ و ۱۱ اتفاق افتاده بود. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران نیز علت انفجارها را ناشی از شعله‌ور شدن انبار گازوئیل در طبقات بالای ساختمان عنوان کرد. این در حالی است که طبق اعلام هیئت‌امنای ساختمان، «هیچ منبع گازوئیلی در طبقات نبوده و گازوئیل فقط در موتورخانه و زیرزمین بوده است. همچنین در ساختمان حتی یک کارگاه تولیدی نبوده و همه واحدها فروشگاه بوده است. افزون بر این ساختمان، به‌هیچ‌وجه کارگر شب خواب نداشته و تنها یک سرایدار و دو نظافتچی در آنجا مستقر بودند.» از سوی دیگر عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز اتصال برق را علت این حادثه عنوان کرد». (دانشنامه ویکی پدیا)

اما با گذشت زمان، اکنون افکار عمومی و جامعه مملو از تنفر علیه ولایت‌فقیه همچنان شاهد درد و رنج کارگران و بازماندگان و قربانیان پلاسکو می‌باشند. در نبود حمایت‌های دولتی و بی‌تفاوتی شهردار فاسد تهران، شاهد هستیم که بخش بزرگی از آنان به حال خود رها و در نهایت به حاشیه جامعه رانده شده‌اند.

یک گزارش حکومتی ضمن گفتگو با تعدادی از کارگران محروم، به این وضعیت بحرانی اعتراف نموده و از جمله نوشته است: «فاضل» یکی از کارگران ساختمان نابود شده پلاسکو است. همه ما پس از حادثه‌ای که برای پلاسکو پیش آمد آواره شده‌ایم. چند روز بعد از حادثه چون پولی نداشتم، اتاقی که در تهران اجاره کرده بودم را به مقصد خانه پدری در اسلامشهر ترک کردم ولی اینجا هم هیچ خبری نیست. بسیاری از روز‌ها حتی نمی‌توانم هزار تومان درآمد داشته باشم». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱ شهریوی ۱۳۹۶)

این گزارش ضمن پرداختن به جزئیات بسیار محدود از روند حادثه پلاسکو، تأکید می‌کند: «در ساختمان پلاسکو تا روزی که دایر بود، دست‌کم سه هزار کارگر در نزدیک به ۶۰۰ واحد کارگاهی و تجاری مشغول کار بودند، در جریان حادثه آتش‌سوزی، قسمت جنوبی پلاسکو تخریب و در نتیجه تمامی فعالیت‌ها در این ساختمان متوقف شده و درست از همین زمان است که دیگر هیچ‌کس از سرنوشت آنهایی که زمانی در پلاسکو کار می‌کردند، خبری ندارد حتی دوستان و همکارانشان».
به یقین موضع تنها به بیکاری، فقر و فلاکت هزاران کارگر محروم در این بخش سابقاً تولیدی بر نمی گردد، بلکه فراتر از آن به عمق فاجعه‌ای انسانی است که رژیم آخوندی و باندهای مافیایی و زمین‌خوار حکومت در ایجاد آن نقش عمده‌ای ایفا کرده‌اند.

در نمونه‌ای دیگر یک کارگر محروم و به حال خود رها شده اضافه می‌کند: «چهارده سال در پلاسکو کار کردم ولی هیچکس مرا بیمه نکرد. آن موقع دستم هم به جایی بند نبود چه برسد به حالا، تنها امیدم این است که شاید کسی بتواند برایم کاری دست‌و پا بکند. بعد از حادثه پلاسکو به‌دلیل نزدیکی با عید نوروز تعداد زیادی از کارگران پلاسکو در کارگاه‌های دوخت لباس کار خود را ادامه دادند ولی بعد از تحویل سال نو بیشترشان بیکار شدند و هر کدام دوباره سرگردان شدند». (همان منبع بالا)