مهدی ابریشمچی: زنده باد صلح، زنده باد آزادی

صلح و آزادی بر علیه جنگ و اختناق

مقاومت مردم ایران و شورای ملی مقاومت مبارزه برای سرنگونی رژیم ضد بشری آخوندی را با این دوشعار که البته دوروی یک سکه هستند شروع کرده، به پیش میبرد .وتردیدی ندارد که این رژیم سفاک را با همین دوشعار بزیر خواهد کشید.
در ورای دلائل آرمانی، طرح این دوشعار، پاسخی است سیاسی و استراتژیک به سرنگونی این رژیم. چراکه آخوندها که برای ادامه حاکمیت ضد تاریخی خود به سرکوب واختناق مطلق نیاز مند است، مثل هر دیکتاتور دیگر بدلیل محروم بودن از حمایت و پایگاه مردمی خواه ناخواه باید به یک اهرم خارجی تکیه کند. برخوردار از تجارب ضد مردمی دیکتاتوری سلطنتی و نیز بدلیل ماهیت قرون وسطایی، نه می توانست و نه می خواست برای اعمال دیکتاتوری و سرکوب به کشورهای غربی تکیه نماید. از این رو از اولین روزهای حاکمیت، تلاش کرد با برخورداری از خصوصیت ویژه رژیمش یعنی حاکمیت تحت نام اسلام رژیمها و جریانهای بنیادگرا و تروریست را به مثابه وزنه تعادل خارجی جهت سرکوب داخلی بکار بگیرد.
در واقع سرکوب مطلق و جنگ افروزی و صدور تروریزم اهرمهای حاکمیت ضد مردمی ولایت سفیانی فقیه برای نقض حاکمیت ملی مردم ایران است.
این است دلیل طرح شعار رفتن به قدس از طریق کربلا توسط خمینی دجال و اتکاء به جنگ ایران و عراق به مثابه عامل حیات بخش و نعمت الهی و تلقی از آتش بس در جنگ ایران وعراق بعنوان جام زهر.
پافشاری بر صلح برعلیه جنگ افروزی رژیم
مقاومت ایران با درک همین خصوصیت ویژه رژیم از آنجا که آزادی را بعنوان شعار آرمانی و در عین حال هدف سیاسی خود قرار داده بود صلح را بعنوان روی دوم سکه شعار آزادی مطرح نمود و برای آن تا امروز جنگیده، و البته در این مسیر سنگینترین بهاء را پرداخته است، در مقابل رژیم آخوندی که جنگ را سرپوش اختناق مردم ایران کرده بود.
نحوه برخورد مقاومت با جنگ ایران و عراق و همچنین با مقوله اتمی رژیم دو رویکرد بارز از همین سیاست صلح شورای ملی مقاومت و مقاومت ایران می باشد.
این مهم بدلیل یک خصوصیت دیگر خمینی و جریان آخوندی یعنی دجالیت و عوامفریبی، هم بسیار حیاتی و در عین حال بسیار سخت و نیازمند پرداخت و فداکاری خاص در این مسیر بوده است. فراموش نکنیم که چگونه خمینی توانسته بود با دجالیت، جنگ ایران و عراق را حتی پس از عقب نشینی عراق از خاک ایران همچنان به مثابه یک جنگ میهنی! و اسلامی! تقریبا به تمامی گروه های سیاسی تحمیل کند بطوریکه کسی جرات نمی کرد قدم جلو بگذارد و جنایات رژیم در رابطه با جنگ افروزی را افشاء نموده این جنگ را غیر عادلانه ،ضد ایرانی و ارتجاعی بنامد. اما شورای ملی مقاومت و قبل از هرکس مسئول شورا بدور از هر نوع فرصت طلبی و نان به نرخ روز خوردن و بدون ترس از انواع توطئه ها و مارکهای آخوندی،  با شجاعت بی نظیری بلافاصله اعلام کرد که از روز خروج نیروهای عراقی از خاک ایران و اعلام آمادگی دولت عراق برای پذیرش صلح، این جنگ، ضد میهنی ، ضد اسلامی و ضد انسانی است. و در مقابل جنگ طلبی رژیم سیاست صلح را پیش برد و ماسک دجالیت را از چهره خمینی درید و نشان داد که خمینی و باند آخوندهای حاکم در جریان جنگ فقط قاتل حرث و نسل برای تداوم حاکمیت نامشروع دیکتاتوری مذهبی هستند و تنها چیزی که برایشان مطلقا مهم نیست ایران، ایرانی، ملیت و وطن است البته شورا گام را از این هم فراتر نهاد و طرح صلح شورای ملی مقاومت را اعلام نمود که از طرف دولت وقت عراق بعنوان مبنای مذاکرات صلح  پذیرفته شد. بدینوسیله مردم ایران به روشنی دیدند که جنگ ، اجتناب پذیر و صلح در دسترس است.
ارتش صلح و  آزادی
تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، ارتش صلح و آزادی، در کنار مرزهای میهن در عراق ادامه همین سیاست صلح بود. در واقع رژیم ضد بشری خمینی با اصرار بر ادامه جنگ ضد میهنی آخوندها با عراق و سرباز زدن مستمر از صلح علی رغم پافشاری عراق و خواست جامعه جهانی، خود این امکان را بوجود آورد که مقاومت ایران به مثابه حافظ و نگهبان منافع ملی مردم ایران از شرایط سیاسی مساعد بوجود آمده در مرزهای ایران وعراق برای خاتمه جنگ و سرنگونی رژیم و بازگردانیدن حاکمیت ملی به مردم ایران استفاده کند. تاسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران به مثابه بازوی استوار و پر اقتدار خلق قهرمان ایران پاسخ کوبنده ای بود به سیاست جنایتکارانة اصرار بر ادامه جنگ و ریختن صدها هزار کودک و جوان و فرزندان ایران در تنور جنگ و انهدام و ویرانی شهرها و قصبات بی شمار در جنوب و غرب مملکت و نابود کردن بیش از هزار میلیارد دلار از ثروتهای مردم ایران.
جام زهر آتش بس
در واقع مقاومت مردم ایران ازسویی با افشای جنگ افروزی رژیم در شرایطی که صلح در دسترس بود قدرت رژیم برای سازمان دادن امواج بشری و ریختن آنها به تنور جنگ را کمر شکن کرد و رژیم را از اصلیترین تاکتیک ضد بشری خود برای ادامه جنگ افروزی در جبهه ها محروم نمود. از سوی دیگر عملیات قهرمانانه ارتش آزادیبخش ملی ایران از مرزهای میهن و ضرباتی که بر پیکر دستگاه سرکوب و جنگ افروز سپاه پاسداران و مراکز جهل و جنایت وارد می کرد آسیب پذیری رژیم را بر ملا نمود و نور امید در دل مردم ایران و حتی سربازانی که مجبور شده بودند در جبهه ها حضور یابند را فروزان کرد. تا آنجا که درنهایت ارتش صلح و آزادی با آزاد سازی مهران جام زهر آتش بس را به حلقوم امام دجال و جلاد ریخت. فراموش نکردیم که شعار امروز مهران، فردا تهران از همان شهرآزاد شده مهران همراه با صدای تانکهای ارتش آزادیبخش که قطعا بیت العنکبوت خمینی می رسید لرزه سرنگونی را بر اندام نظام آخوندی انداختو طلسم جنگ طلبی رژیم را شکست. و این چنین بود که خمینی مجبور به سر کشیدن جام زهر شد.
آغاز عقب نشینی جدید
امروز ما مجددا شاهد هستیم که رژیم دجال و جلاد آخوندی در معرض سر کشیدن جام زهر جدیدی یعنی کنار گذاشتن سیاست بمب سازی  قرار گرفته است. هرچند که توافق ژنو فقط اولین گام در این مسیر است و هنوز تثبت نشده و سرنوشت این گام که قطعا در معرض توطئه ها و فریبکاریهای رژیم از سویی و سیاست سازشکارانه و غیر قاطع غرب (اگر آنچنان که تا امروز بوده ادامه یابد) قرار دارد و نمی توان بر حوادث پیشی گرفت و هنوز سرانجام این گام را با قاطعیت نمی توان پیش بینی کرد.
با اینحال  امروز بسیاری در سراسر جهان از این امر استقبال می کنند کما اینکه متقابلا خامنه ای ولی فقیه رژیم که بهتراز هرکس میداند که هرگام به سمت کنار گذاشتن بمب اتمی یک گام در راستای مرگ رژیم است، قطعا بشدت در هراس از نتایج این عقب نشینی بسر می برد. واضح است تمامی کسانیکه سرنوشت و منافع خود را به بقاء ولایت فقیه در ایران گره زده اند نمی توانند از این امر خوشنود باشند. تردیدی نیست که مردم و مقاومت ایران برنده اول این میدان و آخوندها و همپیمانان تروریست ، بنیاد گرا و دیکتاتورش در سراسر جهان بخصوص بشار ومالکی بازنده اول می باشند.
افشای ماهیت سیاست هسته ای رژیم
ولی بدون شک آخوندها و جامعه بین المللی خود به خود به این نقطه و توافق ژنو نرسیدند در ایران هرآنچه اتفاق می افتد قبل از هرچیز نتیجه ستیز و نبرد بین رژیم از سویی و مردم و مقاومت یعنی آلترناتیو وهماورد آن از سوی دیگر می باشد:
تا آنجا که به رژیم بر میگردد بخصوص بعداز جنگ ایران و عراق موضوع پروژه اتمی محور چالشهای سیاسی او در داخل و بخصوص در سطح بین المللی بود. کما اینکه در زمینه تکنیکی نیز جنگ عظیمی را برای سازمان دادن سریعترین پیشروی به سوی بمب اتمی پیش گرفته بود. و البته با بی رحمی، نان شب خانواده ها و کودکان ایرانی را میدزدید و در چاه ویل پروژه اتمی اش می ریخت. در زمینه سیاسی نیز درست مانند جنگ ایران و عراق تلاش می کرد این پروژه ضد مردمی را با روکش استقلال تکنولوژیکی، پیشرفت علمی و خودکفایی ملی بپوشاند. البته برعکس جنگ ضد میهنی با عراق، حتی از آغاز کمتر کسی  این حرفها را باور می کرد ولی این تبلیغات خوراک مناسبی برای لابی های رژیم در خارج کشور جهت خدمت به تداوم این پروژه فراهم می کرد، کما اینکه برخی سیاستهای استعماری نیز بدلیل منافع نامشروع اقتصادیشان از این تبلیغات دجالانه استقبال می کردند.  فراموش نکنیم که بعضا برخی دولتمردان تا پذیرفتن داشتن بمب از طرف رژیم پیش رفته بودند.
درست رو در روی سیاست و کارکردهای فوق در راستای کسب بمب اتمی توسط رژیم، مقاومت ایران اینبار نیز مانند جنگ ایران و عراق افشاء این سیاست ضد مردمی و ضد ملی و بشکست کشاندن پروسه بمب سازی رژیم را هدف چالشهای خود در داخل و خارج کشور قرار داد. ابعاد نبرد مقاومت برعلیه برنامه ساختن بمب اتمی رژیم را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود:
- بلحاظ سیاسی مقاومت ایران با یک کار گسترده توضیحی نشان داد که هدف رژیم از دنبال کردن پروژه اتمی اش جنگ افروزی برعلیه منافع مردم ایران و منطقه و برعلیه صلح و امنبت جهانی می باشد. و نشان داد که تمامی دعاوی دیگر رژیم در این رابطه منجمله اینکه میخواهد از تلاشهای اتمی برای تامین برق و سایر برنامه های صلح آمیز استفاده کند دروغ و مردم فریبی است. مقاومت ایران با افشاء ماهیت تروریستی رژیم همه را به تهدید ناشی از قرارگرفتن خطرناکترین سلاح در دست خطرناکترین رژیم واقف نمود. کما اینکه متقابلا آنتی تز این سیاست ارتجاعی و جنگ افروزانه را با شعار ایران غیر اتمی و قرار دادن آن ضمن برنامه های شورای ملی مقاومت برای ایران آینده مطرح نمود. به این ترتیب همه به خوبی دریافتند که مردم و مقاومت ایران رو در روی رژیم آخوندی از یک ایران غیر اتمی دفاع می کند که حاوی عالی ترین مصالح اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی مردم ایران و در عین حال  ضامن صلح و امنیت در منطقه و جهان می باشد. بارز ترین تأیید برملی ومیهنی بودن این موضع وشعار ایران غیر اتمی شعار مستمر مردم بپاخاسته و بخصوص زحمتکشان زجردیده از سیاست های آخوندی بود که درمقابل شعار آخوند ساخته «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»نان شب را به عنوان حق مسلم خود اعلام میکردند.
- بعد دیگر این نبرد یک مبارزه افشاگرانه بود به این معنی که شورای ملی مقاومت، این واقعیت را با کار توضیحی گسترده و افشای ابعاد مختلف پروژه های تروریستی و جنگ افروزانه رژیم در مقابل افکار عمومی قرار داد که تلاش رژیم برای بدست آوردن بمب اتمی قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری در جهان نیست. یعنی نشان داد که این سلاح برای رژیم یک وسیله تدافعی نبوده بلکه در خدمت سیاست تجاوزکارانه صدور بنیاد گرایی و تروریزم و جنگ افروزی می باشد. مقاومت ایران تنها طرفی در سطح جهانی و داخلی بود که به روشنی از این واقعیت دفاع می کرد که رژیم ضد بشری آخوندی برای بقاء حیات ننگیننش و بدلیل ضعفهای تاریخی اش محکوم به پیش گرفتن این سیاست تجاوزکارانه می باشد. این روشنگری به رژیم اجازه نداد که با شبیه سازیها و عوامفریبی پروژه اتمی خود را در ردیف برنامه های سایر کشورها قرار دهد.
- ولی بدون تردید قوی ترین اهرم بر علیه پروژه بمب سازی رژیم، عبارت بود از افشاء مستمر ماهیت برنامه های اتمی رژیم و نشان دادن اینکه سمت گیری تمامی چالشهای رژیم ساختن بمب اتمی در اسرع وقت است. شورای ملی مقاومت به این منظور سایه به سایه: شورای عالی امنیت رژیم، سپاه پاسداران، وزارت دفاع و تمامی ارگانهای درگیر رژیم در پروژه های هسته ای را بلحاظ اطلاعاتی تعقیب می کرد. خوشبختانه به یمن پایگاه گسترده مردمی و توان و تجربه عظیم اطلاعاتی و سازماندهانه مقاومت در داخل کشور و نیز بدلیل تنفر مردم ایران از این رژیم و برنامه های اتمی اش مقاومت ایران موفقیتهای چشمگیری در زمینه کشف سایتها  فعالیتها و شبکه های مخفی رژیم که درخدمت پروژه های اتمی اش بودند بدست آورد. و از این طریق توانست افکار عمومی جهانی و جامعه بین المللی و بخصوص سازمان انرژی اتمی را در این رابطه آگاه و هوشیار نماید. البته در اینجا باید قبل از هرچیز در مقابل روانهای پاک تعداد زیادی از اعضاء شبکه های اطلاعاتی مجاهدین در ارگانهای مختلف رژیم سر تعظیم فرود آورد که با فداکاری بی نظیر و شجاعت ستایش انگیزی تمام هستی خودرا برای منافع مردم ایران و بر علیه رژیم در طبق اخلاص قرار دادند. به راستی که اینها بطور خاص الخاص قهرمانان و شهدای تحقق شعار صلح هستند. منظور کسانی است که در شبکه های اطلاعاتی مجاهدین در داخل کشور بلاخره شناسایی شده، تحت تعقیب قرار گرفتن و بلاخره پس از دستگیری و تحمل شکنجه های بسیار به شهادت رسیدند.
موانع مسیر افشای سیاست بمب سازی رژیم
باید یادآوری کنیم که مسیر افشای پروژه های اتمی رژیم و بر ملاء کردن اینکه تمام فعالیتهای ظاهرا غیر نظامی رژیم در زمینه اتمی فقط و فقط پوش بمب سازی اوست، راهی هموار و بدون مانع نبود. علاوه بر تمامی سختی های بدست آوردن اطلاعات از درون یک رژیم دیکتاتوری و بسته و سرکوبگر تازه وقتی این اطلاعات بدست می آمد در صحنه سیاسی و بین المللی با مانع دولتهای مماشاتگر و طرفهای ذینفع و لابی های رژیم روبرو می شد که می کوشیدند با پراکندن اطلاعات غلط و یا دروغ و یا زیر علامت سؤال بردن افشاگریهای مقاومت چالشهای افشاگرانه ما را خنثی سازند. و یا اینکه حتی منکر این واقعیت شوند که رژیم در صدد ساختن سلاح اتمی است و یا به دروغ برای رسیدن رژیم به بمب اتمی زمانبندیهای بسیار دور و دراز مطرح نمایند و عملا جامعه بین المللی و دستگاههای اطلاعاتی را وارد خواب خرگوشی کنند.
ولی بهرحال خوشبختانه به یمن ایستادگی مقاومت و افزایش حجم روشنگریهایش بخصوص بعداز افشای مراکز اتمی رژیم در نطنز و اراک و اصفهان در سال1381 (2002 ) به تدریج افکار عمومی و جامعه بین المللی این واقعیت را جدی گرفت و فشار بر روی رژیم افزایش یافت. و بالاخره رژیم را به نقطه فعلی رساند و آنرا مجبور کرد که اولین گام را در رابطه با پروژه های بمب سازی اش به عقب بردارد. البته همانطور که رئیس جمهور برگزیده مقاومت در رابطه با این عقب نشینی اظهار کرده است « اگر قدرتهای جهانی فارغ از ملاحظات اقتصادی و سیاسی با قاطعیت عمل می‌کردند، می‌توانستند در همین دور از مذاکرات، پروژه بمب سازی رژیم را به‌طور کلی  از کار بیندازند.».
هشدار
یاد آوری می کنیم که در واقع کشورهای غربی درست بدلیل ملاحظات اقتصادی و سیاسی برای مدت طولانی تمامی یاغی گریهای این رژیم برعلیه قوانین و قعطنامه های شورای امنیت سازمان ملل را تحمل کرده و اجازه داده اند که رژیم به سطح بسیار خطرناک فعلی در آمادگی برای ساختن بمب اتمی برسد. در واقع شورای امنیت از 31 ژوئیه 2006 تا 9 ژوئن 2010 تعداد 6 قعطنامه بر علیه فعالیتهای هسته ای رژیم به تصویب رسانده که آخوندها همگی آنها را نادیده گرفتند. و البته متاسفانه بنا بر دلایلی که ذکر شد جامعه بین المللی نیز این یاغی گری را تحمل کرده است.
درست بهمین دلیل همینجا بر هشدار خانم مریم رجوی در همین رابطه تاکید می کنیم که اظهار داشته: « در آینده هم مانند گذشته، میزان عقب نشینی این رژیم و دست کشیدنش از بمب اتمی و تبعیت آن از التزامات بین المللی، دقیقاً به میزان قاطعیت و ایستادگی جامعه جهانی در برابر مطامع شوم و فریب کاریهای ذاتی این رژیم، بستگی دارد. ». مریم رجوی باز هم تاکید کرده است که: « هرگونه سستی و تعلل و کوتاه آمدن از سوی جامعه بین المللی باعث می شود که خامنه ای بار دیگر با فریبکاری و تقلب به سمت تولید بمب اتمی پیش برود. رژیم ملایان هیچگاه فعالیتهای اتمی خود را طبق معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT ) به‌طور داوطلبانه به آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش نکرده».
البته شورای ملی مقاومت بارها حساستر از گذشته رژیم را بلحاظ اطلاعاتی زیر نظر خواهد گرفت تا مانع از فریبکاری آن و گمراه کردن مجدد جامعه بین المللی و ادامه دادن به پروژه بمب سازی بر علیه صلح و امنیت در منطقه و جهان بشود.
نباید فراموش کرد که مهم تر از همه این واقعیت است که مصالح عالیه مردم ایران در گرو تحقق شعارهای صلح و آزادی است که بدون شک فقط با سرنگونی این رژیم محقق خواهد شد . صلح همانقدر که در برگیرنده مصالح عالیه مردم ایران است طناب داری است که رژیم را به سرنوشت تاریخی اش در کنار بقیه دیکتاتورها یعنی حذف شدن از تاریخ دچار خواهد کرد.