سخنرانی شقایق عظیمی در اجلاس « متحد علیه بنیادگرایی، نقش مقاومت ایران»

شقایق عظیمی

مفتخرم که در این جلسه در کنار میهمان گرامی سناتور جوزف لیبرمن حضور دارم. من اولین‌بار هنگام دیدن گردهمایی بزرگ ژوئن 2014 از کمپ لیبرتی با او آشنا شدم. شنیدن سخنرانی شما در آن زمان به ما انگیزة بسیار زیادی داد و ما فهمیدیم که افراد زیادی در آن‌طرف جهان هستند که نه تنها به فکر ما هستند، بلکه به آزادی اعتقاد دارند و برای آن بپا خاسته‌اند. آزادی که بسیار با ارزش است و متأسفانه در وطن ما ایران، خبری از آن نیست. از زمانی که به‌یاد دارم، در ایران هر کس علیه حاکمیت آخوندها صحبت میکرد یا دست به فعالیتی میزد، روانه زندان می‌شد یا مورد تهدید قرار میگرفت؛ درست مانند والدین خودم. در اکتبر 2011 مطلع شدم که والدینم هر دو دستگیر شده و تنها جرم آنها حمایت از مجاهدین بود. مادرم در مجموع حدود 8 سال را در زندان گذرانده است، 5 سال در دهة 1980 و تحت شکنجه های وحشتناک که نمیتوانست از آن صحبت کند. آن شکنجه ها باعث شد که او دچار بیماری ام.اس. شود. او هم‌چنین به‌مدت دو سال در زندان بود، یعنی از 2009 تا 2011، فقط به‌دلیل دیدار با من و خواهرم در اشرف. یک سال هم در 2012 و الآن هم بار دیگر.

پدرم هم در هنگام فعالیت‌هایش تحت فشار مستمر بود و چندین‌بار نیز دستگیر شده است. بسیاری از اعضای خانواده های دیگر مانند خانواده خودم هم، دستگیر شده و تحت شکنجه های شدید در زندان هستند. اما صادقانه بگویم، شنیدن پیام شجاع مقاومت، شجاعت و تشویق دیگران علیه این رژیم استبدادی، به من مسئولیت سنگین صدای بی صدایان بودن را یادآوری میکند و هم‌چنین مرا مفتخر میکند که در مسیری که قرار دارم، برای آن مبارزه میکنم. مسیری که بسیاری از افراد، مانند دختر عموی عزیز خودم، نسترن عظیمی، جان خود را فدای آن کردند. یا مانند دوستانم در کمپ لیبرتی که قیمت آن ‌را با مورد هدف قرار گرفتن در زیر حملات موشکی میپردازند.80 موشک، بدون هیچ‌گونه حفاظت.
همة این جنایات توسط رژیم ایران صورت می‌گیرد که در بن‌بست قرار دارد، با هدف خاموش‌کردن صدای آزادی، تا ما را وادار کنند که تسلیم شویم. ولی ما نمیتوانیم مبارزه و پایداری خود برای آزادی را متوقف کنیم. به همین دلیل است که میخواهم بگویم، با یک نسل جدید در کمپ لیبرتی، اینجا و در داخل ایران، و با رهبر بزرگی مانند خانم مریم رجوی، و با حامیانی مانند شما، ما آینده یی تضمین دار در پیش رو داریم. مطمئنم که روزی خواهد رسید که میزبان شما در یک ایران آزاد و دموکراتیک خواهیم بود.