م. سروش: اهرمن

 

اهرمن

این اهرمن به دوش افکنده ردا
هم ضدّ خلایق است و هم خصم خدا

ابلیس مجسم است بر روی زمین
هر چند که از مروه رود رو به صفا

کفتار صفت، شقی تر از شمر و یزید
سرمنشا شّر و ستم و جور و جفا

غارتگر اموال صغیر است و کبیر
قارون زمانه است در نقش گدا

آلوده فقاهتش به کشتار و جنون
قاطی شده هم فقه و اصولش به ریا

ننگی ست رونده در طریق نکبت
عمامه به سر نهاده، نعلین به پا

چون مار که نیش می زند بر همه کس
با شرم غریبه هست و فارغ ز حیا

این جانی منسوب به والی فقیه
آلوده به گنداب فریب است و دغا

مفلوک! که غافلی ز حکم تاریخ
این ره که تو می روی بُود راه فنا

آلوده وطن به نکبتت ای جلاد
باید که شود کنون، ز شرّ تو رها
 ***
رگبار مصیبت است بر دشت جنون
یارب وطنم رها کن از شّر و بلا