تهران، از زبان میرزا صالح شیرازی

 

(میرزا صالح شیرازی)

میرزا صالح شیرازی, ایلچی (=سفیر) فتحعلیشاه در انگلیس, گزارشی درباره تهران برای پادشاه انگلیس نوشته بود که بخشهایی از آن را در زیر می خوانید:
«تهران ... اوّل قَریه (=روستا) بود و جمعیت چندانی ... نداشت. شاه تهماسب صفوی حصاری دور آن کشیده و باعث آبادی آنجا شد. مَرقَد مطهّر شاهزاده عبدالعظیم, از اولاد امام حسین (ع), در یک فرسخی آنجا واقع است. مرقد آن جناب را, بندگان ظلّالله (=سایه خدا) فتحعلیشاه, از نقره خام بناکرده و بُقعه [ساخته] و تخمیناً هزار دربخانه (=خانواده) در آنجا مسکن دارند و... مسجد و مدرسه و دو سه کاروانسرا و چند حمام دارد و بازار و دکاکین بسیاری دارد. خلاصه, حال, آن مکان شهری است که خارج از تهران است.

هوای تهران ... در تابستان و خَریف (=پاییز) ناخوش است و قَنَوات (=قناتها) بسیار دارد... و رودخانه کرج، که آبش در نهایت خوبی و گوارندگی است, از حوالی تهران میگذرد... و میوههای بسیار خوب در آنجا به هم میرسد, به خصوص توت شمیران, که در رُبع مَسکون (=دنیا) میوه یی به آن خوبی به عمل نمیآید.
شمیران جایی است در نهایت خوبی و صفا. الحق, بهشت ایران شمیران است... جمعیت شمیران نیز بسیار است و چشمه آن از کوه بیرون میآید, در نهایت سردی و اکثر میوه های آنجا را به تهران میبرند... چند امامزاده در آنجاست و در یک ده از دهات آن امامزاده مشهور به امامزاده صالح است و در آن امامزاده یک چنار است که دوره آن چنار پانزده ذَرع بیشتر است...

 

(از چنارهای کهن تهران)

 

تهران مشتمل است بر شش دروازه و دوره آن یک فرسنگ میشود و قلعه تهران در کمال انضباط و استحکام است و خندق بسیار عمیقی دور آن میباشد و مجموع دور قلعه خاکریز است و عمارت اندرون و حیاط و دیوانخانه شاه در ارگ است و ارگ مذکور در یک سمت شهر واقع است؛ ارگی است در کمال استحکام. یک درب آن متصل است به دروازه شهر که دیوار شهر با دیوار ارگ یکی است و دور ارگ مذکور خندقی است و برج و باروی بسیار مستحکمی دارد و شب و روز کشیکچی در برجها میباشند...

[فتحعلی شاه] یک "مسجد شاه" ساخته است, بسیار مسجد خوبی است و مدرسه یی نیز در پهلوی مسجد ساخته. اکثر طلبه آنجا در پی تحصیل علوم دینیه هستند... مسجد مذکور را دو سال است که به اتمام رسانیده.


 
(مسجدشاه تهران، نقاشی اوژن فلاندن، معمار و نقاش فرانسوی)

 تخمیناً پانصد حمام در تهران هست... ولایتی به آبادی تهران در ایران نیست.
چند باغ در تهران بود. حال آن باغها را مردم میخرند و خانه میسازند. به علت وفور مردم, نسبت به جاهای دیگر اجناس در تهران گران است. و آسیای تهران در بیرون شهر است و چند باغ بیرون شهر دارد.
یکی, از "دروازه دولاب" که بیرون میروند, نزدیک به دولاب است, باغ بسیار خوبی است و دیگر "باغ نگارستان" است... و باغی در بیرون شهر هست مشهور به "باغ دلگشا"؛
و عمارت بسیار خوبی شاه بناکرده است از آینه کاری و حوض هَشتی (=هشت گوش) در میان آن است و چهار ستون در درون حوض است و آب از آن ستونها بیرون میآید؛
 و عمارت نگارستان نیز باغی است و چند اتاق... ساخته اند و حوضی در مقابل عمارت بناکرده اند؛
و دیگر از عمارت "قصر قاجار" است که... در سمت شمال تهران, در دامنه کوهی, نیم فرسخی تهران واقع است... قصر مذکور قلعه یی است مشتمل بر چهار برج و یک درب بیشتر ندارد و حوض آبی در میانه و دو باغچه در جَنبین (=دو طرف) حوض, و دوره قصر, مجموع عمارتی است, و تالاری دارد در آن صورت پهلوانان کیان و صورت پادشاه و پسران ایشان را نقش کرده اند. و عمارت فوقانی آن ... که دیوار و طاقچه و طاق آن از آینه ساخته و سقف آن را از طلا و لاجورد فرنگ منقّش کردهاند. و چهار جفت درب خاتم دارد. چفت (=زنجیر در) و رَزّه (=حلقهیی که زنجیر در و قفل در آن قرارمیگیرند) آن از طلا ساخته, پنجرههای اتاق را از طلا مُلَمّع (=رنگارنگ) کردهاند...




(نمایی از قصر قاجار)

 

هنگام تابستان به علت گرما شاه عالَمپناه در چمن سلطانیه (=از دهستانهای شهر زنجان که منطقه یی است سردسیری) میرود و بعضی از حرم و بازیگران خود را به همراه میبرد و بعضی را در قصر قاجار میفرستد. در تابستان حرم شاه در قصر قاجار به سررمیبرند. چون شاه را, از عقدی و مُنقطعه (=زن صیغه یی) و زرخرید (=کنیز و برده) و گرجیه و بازیگر, هشتصد زن در حرم هست. بعد از آن که یک صد [تن] از آنها به همراه شاه در چمن سلطانیه میروند, مابقی در قصر قاجار بهسرمیبرند. بعد از معاودت شاه, ایشان هم معاودت به تهران میکنند.

باید دانست که شاه را چهل و هشت اولاد ذُکور (پسر) است... اکثر اولاد ذکور شاه, فرمانفرمای ولایتی میباشند و بعضی دیگر در تهران هستند و هرکدام عَلیقَدرمَراتبهم, نوکر و عمله جات و خانه, شاه به جهت ایشان قرار داده است و اخراجات (=هزینه های زندگی) از سرکار (=کارگزار و مباشر) شاه میگیرند...


(فتحعلی شاه در سال 1178شمسی ـ 1798میلادی، در ابتدای پادشاهی اش)

باید دانست که تهران در وسط ایران واقع شده است و آبادی و معموری آن از اکثر بلاد ایران بیشتر است. تخمیناً سیصد کاروانسرا دارد و متجاوز از چهارصد حمّام دارد و کسَبه و تجّار هم در تهران جمعند و مدارس و طلبه بسیار دارد و اکثر طلّاب، وظیفه (=جیره روزانه، مقرّری)، از سرکار شاهی (=شاه) میگیرند.
و چند دارُالشّفا (=بیمارستان) درست کردهاند که غُرَبا (=غریب ها), چنانچه ناخوش (=بیمار)شوند, اخراجاتی (=جمع اخراج: خرجها) به ایشان داده تا آن که در آن مکان حال ایشان خوب بشود».
به نوشتةه میرزا صالح شیرازی, «عمارت اندرون و خلوت و دیوانخانه شاه در ارگ است و ارگ مذکور در یک سمت شهر واقع است؛ ارگی است در کمال استحکام. یک درب آن متصل است به دروازه شهر که دیوار شهر با دیوار ارگ یکی است.
و دور ارگ مذکور خندق است و برج و باروی بسیار مستحکمی دارد و شب و روز کشیکچی در برجها میباشند...
دیوانخانه شاه نیز در آن ارگ است. دهلیز بسیار وسیعی دارد. بیرون از دهلیز دیوانخانه است. دو باغچه بسیار بزرگ در جَنبین (=دو طرف) است. میان دو باغچه جایی است که در هنگام سلام سرکردگان میایستند. و تالاری در سمت قبله است, و مجموع تالار [را] از آینه و طلا و لاجورد ساختهاند... و طاق تالار, آینه است.
و در میان تالار یک تخت از سنگ مرمر ساخته اند [که به تخت سلیمانی معروف است] در نهایت خوبی و پله آن را از صورت شیر و پایه تخت همه از صورت آدم ساخته اند.
 

(تخت مرمر یا تخت سلیمانی در کاخ گلستان تهران)

و حوضی در میان تخت بناکرده است, و فوّاره آن حوض دارد که در وقت سلام, که شاه آنجا مینشیند, آب آن فوّاره میجهد. در شاه نشین تخت, پشتی میگذارند که شاه در آنجا مینشیند و دوره آن تخت ده بیست صورت از سنگ ساختهاند که در وقت سلام در دست هر کدام گلی داده که در خدمت شاه, به رسم چاکران, ایستاده باشند...
پیش تالار حوضی است که در وقت سلام, وزرا و ارکان دولت مثل صدراعظم ... میایستند...»

(مجموعه سفرنامه‌ های میرزا صالح شیرازی، تصحیح و توضیح از غلامحسین میرزاصالح، نشر تاریخ ایران، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۴، صفحه ۲۹ به بعد).