عزیز پاک نژاد: معضل کمدی تراژیک ویروس کوید ۱۹ در ایران



دروغ و تزویر و وارونه گویی آخوندهای حکومتی در نشان دادن تصویری غیر واقعی از انسجام درونی نظام در برخورد با ویروس کوید ۱۹، نمایشی کمدی تراژیک را به صحنه آورده که دستمایه لطیفه های فراوان در سایتها و شبکه های اجتماعی شده است.

حسن روحانی رئیس جمهور نظام ولایت فقیه بعنوان دلقک اول، در این میان مدال وقاحت را با شایستگی از دیگران ربوده است. دغلکاری و پرت و پلاگویی در ارائه آمارهای مثلا مدیریت شده این ویروس کشنده، میدان را برای لطیفه سازان باز گذاشته و بازاری پررونق دارد.

تناقض خفه کننده ای که حسن روحانی با آن روبروست، او را به کانون توجه «جک» سازان تبدیل کرده است. نفی واقعیت سهمگین تعداد مبتلایان و فوت شدگان و رجزخوانی در مورد مهار ویروس توسط او، در تضاد با اظهارات علنی مقامات مختلف دولت به افزایش لحظه ای مرگ و میر در ایران، بشکلی درآمده که حتی باریکه ای برای گول زدن طرفداران عقب مانده نظام را برایش مهیا نمی کند و تقلاهایش در این مورد به شکست انجامیده است.

در چهل سال گذشته هیچکدام از روسای جمهور ارتجاع حاکم، تا این اندازه مورد تحقیر باند و وزرای دولتش قرار نگرفته است. کنفرانس تشکیل می دهد و سخنرانی می کند تا دروغ و دغلهای بی سابقه را در حضور وزرا و مقامات رژیم تحویل مردم دهد، اما ساعتی بعد بعضی از همان مقامات در مقابل واقعیت تلخ تلفات این ویروس، رئیس خود را سکه یک پول می کنند. آمارهای متفاوت از دایره کشتاری که این ویروس براه انداخته با جنازه هایی که در گوشه و کنار خیابانها افتاده اند، روحانی و دولتش را مجبور کرده که حتی زحمت تکذیب حرفهای ضد و نقیضی که میزنند را به خود ندهند. بجز گفتن چند کلمه کلیشه ای که «باید در ارائه اخبار کرونا» دقت کرد، نه اخطاری داده می شود و نه کسی به کسی اهمیت میدهد.

در طرف مردم «همه» می گویند دروغ می گوید. این واقعیت دارد اما همین واقعیت به یاری روحانی آمده تا خیال «همه» را راحت کند که چاره ای بجز پذیرش این حرفها و آمارهای دروغ ندارند و باید سر در آستین ببرند و قانع و مطیع باشند. می گوید همین است که هست. همین خدمات اندک که با فداکاری جانانه کادرهای فداکار درمانی میسر شده را بپذیرند و آنرا به حساب دولت او بگذارند. زوزه می کشد که مرگ و میر بر اثر این ویروس در همه جای دنیا هست و تلاش دولتش در مقابله با آن، نسبت به دولتهای بزرگ دنیا پررنگتر است.

وقاحت و بیشترمی این آخوندهای پلید چنان ابعادی دارد که مردم با فروخوردن خشم خود، ضمن افشاگریهای محیطی و موثر، گاها در قالب جک و شوخی و داستانهای مضحک، سر تا پای رژیم تبهکار را به لجن آغشته و حاصل آنرا برای هم تعریف می کنند. رژیم ناتوان و مطرود هم فرو ریختن ابهت پوشالی خود را در اذهان می بیند و قورت میدهد تا بتواند این دوره بسیار حساس و سرنوشت ساز را با پاهای لنگ طی کرده و در قدرت بماند.

همزمان در مقابل تاثیرات مخربی که این گونه تلاشهای اجتماعی در درون و بدنه نظام ایجاد می کند به دستگیری و بستن سایت های اجتماعی دست می زند. حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ اعلام کرد که با گردانندگان ۱۳۰۰ سایت یا گروه در شبکه‌های اجتماعی به اتهام «شایعه پراکنی» درباره کرونا برخورد شده و ۳۲۰ نفر دستگیر شده‌اند.

خامنه ای از مخفیگاه خود پیام تصویری می دهد که این ویروس را بزرگ نکنید، موارد مشابه داشتیم و رفع میشود. کسی نیست به این آخوند مفلوک بگوید چرا خودت را از ترس همین ویروس بی اهمیت! مخفی کرده ای. بسیاری از مقامات مذهبی رژیم، ظهور این ویروس را «رحمت خداوند» می دانند، آخوند های شرور در نماز جمعه های اخیر، این ویروس کشنده را: «واقعاً نعمت فوق‌العاده خدا بود»!، «لایه‌های پنهان و باطن کرونا خالی از خیر و برکت نبود»! و یا «در دل این بلا، نعمت‌هایی هم نهفته بود»! میخوانند اما از ترس این «نعمت» خدادادی به تکنوژی بشری پناه می برند و از طریق مجازی این مراسم رسوا را برگزار می کنند.

«نعمتی» که اینها از آن صحبت می کنند، «فرصت» کوتاهی است که این ویروس منحوس برایشان فراهم کرده تا برای رفع تحریمها و فشارهای بین المللی و همچنین سرکوبی هر چه بیشتر اعتراضات عظیم مردمی اقدام کنند و دامنه جنبشهای مردمی را محدود کنند که بنا بر شواهد بسیار در این مورد موفق نبوده اند. تا کنون نه پولی به او داده اند نه تسهیلاتی که خواهان آن بود را بدست آورده و نه مردم تسلیم شده اند. در عوض جوانان شورشگر و انقلابی بیش از پیش به میدان نبرد پا گذاشته اند.

در پشت تعاریف مجعول که خامنه ای و روحانی از این بلای همه گیر و خوفناک می دهند، طلب فرصت برای کش دادن حاکمیت ننگین آخوندها موج می زند، اما هر قدر که این زوزه های «چنین می کنیم و چنان می کنیم» بیشتر به گوش می رسد، طنزپردازان ایرانی مواد خام بیشتری برای استهزای بیشتر نظام پیدا می کنند.

 پس پشت این همه بی شرمی و فلاکت، ترس از آینده موج میزند. نظام در کلیتش از باند ولی فقیه و سپاه پاسداران، از روحانی و ظریف، تا رئیسی و لاریجانی و دیگر دزدان و جانیان حکومتی، در مورد بی ارزش بودن جان ایرانیان فکر و زبان مشترکی دارند. مردم باید در فقر و کمبودهای اساسی باقی بمانند، در مقابل ویروس کرونا بی دفاع، و در مقابل زور، تسلیم باشند و گرنه نظام با شنیدن اولین فریاد اعتراض در هرجا که باشد با گلوله پاسخ میدهد. کاری که با بیرحمی و قساوت بخصوص در دوسال گذشته انجام داده اند. با همه اینها، حرکت سترگ ارتش گرسنگان در راه است و ترس و وحشت این جانیان از آن لحظه موعود و محتوم است.