مهرداد هرسینی:‌ نیاز «مقام معظم» به قدرت نمایی کاذب



پرتاب موشک بالستیک تحت پوشش «ارسال ماهواره» از سوی سپاه، اکنون این سوال را در میان بسیاری از ناظران بین المللی پدیدار کرده که خامنه ای بواقع در این شرائط بحرانی داخلی و در حالی که شیرازه های جامعه بدلیل رشد قربانیان کرونا و نبود امکانات درمانی، پزشکی و معیشتی در حال از هم گسستن میباشد، بدنبال چه هدفی است؟.

رژیم از «قدرت نمایی» سخن به میان می آورد و فرمانده این ارگان سرکوبگر که در میان مردم به «جغجغه نظام» معروف است، می گوید، سپاه اکنون «فضایی» شده!
شیخ حسن روحانی به انضمام ابواب جمع و نان خوران ولایت نیز یکی پس از دیگری در حال ارسال «تلگرام تبریک» به «ظل الله» هستند.

همچنین داده های بین المللی نیز تا به امروز وجود «ماهواره» در مدار داده شده از سوی رژیم آخوندی را تائید نکرده اند، اما این واقعیت را که حکومت دست به «شلیک موشک بالستیک» با هدف «ارسال ماهواره » به فضا زده است را مورد نکوهش قرارداده و محکوم نموده اند.
براین منطق خامنه ای در قماری دیگر «قطعنامه ۲۲۳۱» از سوی شورای امنیت ملل متحد را عامدانه نقض کرده و پیش بینی می شود که این پرونده برای دومین بار در این شوار بازگشایی شود.
دلیل آن نیز بسیار ساده است، زیرا در قطعنامه بصراحت بر عدم کاربرد نظامی برای پروژه های موشک های بالستیک از سوی رژیم اخوندی تاکید شده است.
بدین سان با اعترافات اخیر فرمانده سپاه مبنی بر کاربرد «نظامی ماهواره» فرضی و نیز «این اتفاق در سپاه یک پروژه نیست بلکه یک ابر پروژه می باشد»، راه برای گشودن این پرونده تروریستی در جامعه بین الملل هزچه بیشتر هموار گردیده است.

بهرحال در چنین معادله چند مجهولی، آنچه که به مردم و مقاومت ایران بر میگردد، واقعیتی بنام نیاز شدید خامنه ای به صدور بحران در دوران پایانی است.
از این منظر می توان به قاطعیت اذعان نمود که زنگ های خطر با بالاگرفتن بحران ویروس ولایت در شهرهای میهن برای دیکتاتوری ولی فقیه بصدا درآمده است.
دراین راستا حاکمیت که خود مسئول اصلی این وضعیت بحرانی برای جان میلیون ها هموطن دردمند می باشد، با گسیل نیروهای امنیتی، بسیج و سپاه سرکوبگر به شهرها، تحت عنوان «مبارزه با ویروس کرونا »، علائم صف کشی دفاعی و به تبع آن ضربه پذیری نظام را به بیرون ساطع کرده است.

همچنین افزایش شدید اعدام ها طی روزهای اخیر و یا فشار مضاعف بر زندانیان سیاسی و عقیدتی و کرونایی کردن آنان در سیاهچال های حکومتی، صدور احکام طویل المدت برای زندانیان، دستگیری های کور و راه اندازی دادگاه های بلخ، تماما ادله ای برابعاد «سرکوب گسترده» در ایران را دارند.
 
هراس ولی فقیه از شورش مردم بجان آمده با کاتالیزاتور «کانون های شورشی» علیه این وضعیت وخیم می باشد.زیرا سیاست های «امید درمانی و دروغ درمانی» شیخ حسن روحانی نیز دیگر افاقه نمی کنند و بدین سان از نگاه مردم، دیگر فرقی میان «اصولگرا و یا اصلاح طلب» وجود ندارد و سپاه پاسداران نیز عملا «حاکم بلا منازع» در کشور می باشد.
 
تحریم ها کمر حکومت را شکسته اند و رژیم در حال هزینه نمودن از «صندوق های متعدد دولتی» است. کسب و کار و بقول علما «اقتصاد، تولید و تجارت» نیز با رکود بی سابقه ای روبرو شده و تورم و گرانی به موازات فقرو اوجگیری فلاکت بیداد می کنند و چشم اندازی نیز برای خروج حکومت از این بحران ها، حتی درصورت برداشتن تحریم ها تا سالیان متمادی وجود ندارد.
 
به موازات آن نیز صادرات نفت رژیم نیز بدلیل وجود تحریم ها و یا اشباع شدن بازارهای جهانی نه تنها به سقوط بهای این ماده حیاتی راه برده، بلکه برای حکومت در بهترین حالت به صفر نزدیک گردیده است.
نشانه های این ادعا همان «فریز» کردن میلیون ها بشکه در آب های بین المللی و پرداخت هزینه های سنگین ابرای اجاره نفتکش های بین المللی و یا ارزان فروشی های دولت آخوند روحانی با بشکه ای زیر ۱۰ دلار می باشند.

از هر منظر که به صحنه داخلی نظر بیافکنیم، به بن بست های لاعلاج حاکمیت در فردای قیام آبان ۹۸ خواهیم رسید. درچنین صحنه ای است که باید به عربده کشی های منطقه ای، تحرکات تروریستی سپاه در آب های بین المللی، شلیک موشک به کشورهای منطقه، دزدی دریایی، گروگانگیری و یا شلیک موشک بالستیک از سوی دیکتاتوری ولی فقیه نظر افکند تا به نیاز مبرم وی برای صدور بحران به خارج از مرزها و وارنه نشان دادن ضعف ، زبونی و بی آیندگی حاکمیت پی برد.
خامنه ای با موشک و یا بدون موشک بالستیک محکوم به شکست است و این جبر زمان برای تمامی دیکتاتورها بویژه نوع مذهبی و خون ریز آن می باشد.