هادی محسنی: صدای پای انقلاب نوین مردم ایران



جواب نه در انتخاب در چهارچوب این رژیم بلکه در انقلاب و ارتش آزادیبخش ملی است. ( از پیام صوتی مسعود رجوی دوم اسفند ۹۸)

چهل و یکمین سال پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ را پشت سر گذاشتیم. انقلابی که حاصل تلاشها و رنج و شکنج تعداد زیادی از آزادیخواهان ایران زمین از انقلاب مشروطه تا حالا می باشد. خواسته ها نفی استبداد، دیکتاتوری و تمامیت خواهی برای کسب آزادی بوده و هست.

در سال ۱۳۵۳، شاه که ادعا داشت با ایجاد نظام تک حزبی مخالف است اما دو حزب "ایران نوین" و "حزب مردم" که ساخته دربار بودند را منحل کرد و اعلام نمود فقط یک حزب و آن هم "حزب رستاخیز".
در همان ایام شخص شاه با غرور فرعونی و هیتلری در یک برنامه تلویزیونی همان زمان دستش را کوبید روی میز جلوش و اعلام کرد: "همه باید تابع این حزب باشند و گرنه این پاسپورت و اینهم گذرنامه از کشور برود بیرون". (قریب به مضمون). شاه در اوج دیکتاتوری که اواخر لقب "خدایگان" هم به القابش اضافه شده بود، تمامی راه باریکه های آزادی را بر روی همگان بست به جز پایه مردم فریب استبداد یعنی روحانیون. اغلب آنها هم در منابرشان ثناگوی شاه بودند. از میان روحانیون تنها اندکی مثل زنده یاد طالقانی بواقع علیه درباریان و سلطنت مطلقه شاه مبارزه می کردند.
توتالیتاریسم و قدرتنمائی شاه خائن که در اوج بود. شخص خمینی در گوشه ای در عراق مثل جوجه تیغی در تاریکخانه لانه اش می خزید و گاها سر از لانه بیرون می کرد. نگو که آماده است تا تیغهایش را بکمک استعمار و دربار بر پیکر آزادیخواهان و انقلابیون فرو کند.
 شاه اگر خودش را به مقام "خدایگان" انتصاب نمی کرد و آزادی های باقیمانده از انقلاب مشروطیت را بطور نسبی راه می داد کار به شعار مرگ بر شاه عوض نمی شد. ولی درسیستم و نهاد سلطنت و حکومت پادشاهی فرضیه آزادی نسبی هم از محالات است.
اگر همین خمینی هم، راه "اعلیحضرتش" اش را ادامه نمی داد و تمامی احزاب و جریانات را سرکوب نمی کرد و مثل شاه نمی گفت فقط یک حزب و بزبان خمینی "حزب فقط حزب الله"، شعار مرگ برخمینی با پرداخت بهای سنگین در مسیر کسب آزادی و دموکراسی، وارد میدان نمی شد. اما یقین این است که سلطنت ولایت فقیه زاده سلطنت پادشاهی است. این هردو در تاریخ ایران پایه های اصلی دیکتاتوری، خفقان و سرکوب آزادیها بوده و هستند.
اگر شرایط عینی و ذهنی برای تغییر در جامعه فراهم گردد و توده های مردم با فراهم شدن این زمینه ها قیام نمایند یعنی آن جامعه وارد فاز انقلابی شده است. تمامی این شرایط برای وقوع انقلاب و براندازی سیستم دیکتاتوری سلطنت سلسله پهلوی فراهم بود. حالا با این شرایط انقلابی حداقل دو دسته در زمان شاه با انقلاب و تغییر در سیستم حاکمیت در ایران مخالفت می ورزیدند: ۱- دسته و جریانات رژیم حاکم، استعمار و درباریان. دوم افراد و جریاناتی که با تغییر اوضاع فکر می کردند منافع مادی ونظم زندگی طبقاتیشان بهم میخورد. ولی همین عوامل در انقلاب ۵۷ نتوانستند مانع وقوع انقلاب و سرنگونی شاه شوند.
در زندان بودن تمامی انقلابیون و پیشتازان انقلاب ضد سلطنتی، رهبری انقلاب را خمینی، بکمک حامیان استعماریش به سرقت برد.همان دو دسته ضد انقلاب نیز که در بالا اشاره شد تمام عیار به خدمت سلطنت ولایت فقیه در آمدند. سرکوب افسار گسیخته و "آتش به اختیار" عوامل و جیره خوران ولایت فقیه بویژه بعد از تظاهرات صدها هزار نفری و مسالمت آمیز ۳۰ خزداد ۶۰ سبب شد که باید طرحی نو درپیش گرفت. به همین دلیل بود که ایده تشکیل شورای ملی مقاومت برای ادامه انقلاب نوین ایران از طرف آقای مسعود رجوی مطرح و پایه گذاری شد.

در همین راستا، علیرغم تمامی توطئه های بقایای شاه با عملکرد مشترک عوامل و لابیهای شیخ و استعمار، انقلاب نوین ایران با جانداختن رسم و خط مقاومت در میدان سیاست و خیابانها، پیشروی انقلابیش را ادامه می دهد. در مسیر همین پیشرویها قیام شکوهمند سال ۸۸ از میان تضاد باندهای درون حکومتی سر کشید. بسرعت رسم و خط محوری مقاومت یعنی "مرگ بر اصل ولایت فقیه" بمانند شعار "مرگ برخمینی" میلیشیای مقاومت در ۵ مهر سال ۶۰، صفحه سیاسی ایران را ورق زد و میز مماشات جهانی را شکافت.
 در تکامل انقلاب نوین ایران در سال ۹۶ با جاری شدن شعار "اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا" میز مماشات پوسید و سوراخ وصل استعمار ودربار ولایت بهمدیگر نیز بتون ریزی شد.
 با ادامه انقلاب نوین ایران در سال ۹۸ خلق قهرمان با پیشتازی کانونهای شورشی در خیابانهای میهن درب پایه استبدای دربار را هم منفجر و با شعار "نه شاه میخواهیم نه ملا" نه بد میخواهیم نه بدتر" ماجرای پیوند شاه، شیخ و استعمار را غیر قابل قبول و مطلقا غیر قابل تعمیر ساخت. در همین راستا بود که سال ۲۰۲۰ سال سرنگونی اعلام شد."باشد که سال میلادی جدید سال سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد". ( پیام صوتی مسعود رجوی، ۱۳ دی ۹۸)
از پیامدهای مهم و قابل توجه پیشروی انقلاب نوین مردم ایران بود که تظاهرات عوامل ولایت فقیه در ۲۲ بهمن امسال به یک رسوایی بزرگ حکومت ایران تبدیل شد و در ادامه اش شکست تاریخی نمایش "انتخابات" دوم اسفند بود که حتی بزرگترین و رسواترین بنگاه تجاری، سخن پراکنی بی بی سی هم اشک ماتم ریخت و نتوانست این شکست بزرگ را برای ولایت فقیه بزک نماید. شکست بی سابقه در این انتخابات نقطه عطفی بوده و هست که در واقع ستونهای ۴۰ ساله ارتجاع ولایت فقیه دیگر سرجایشان نمی توانند دوام بیاورند. این انتخابات بواقع و در عمق، تحت تاثیر قیام خونبار و در عین حال شکوهمند و سرنوشت ساز آبان و دی ماه سال ۹۸ بود. با پیروزی بزرگ مردم ایران در به شکست کشاندن این انتخابات هست که صدای پای انقلاب نوین مردم ایران در جای جای ایران و جهان شنیده شد و نوید پیروزی در سال سرنگونی ۲۰۲۰را در چشم انداز نزدیک نوید داد. با این صدای غرورآفرین انقلاب نوین ایران است که ویروس کرونای ۴۱ ساله ولایت فقیه بزودی از صفحه سیاسی ملت ایران ضدعفونی و ریشه کن خواهد شد.
با این پیشرویهای شکوهمند، جای گزینی شورای ملی مقاومت ایران با عملکرد درخشان ۳۸ ساله اش روی میز سیاست جهانی و صفحه سیاسی ایران زمین می درخشد.
"...جایگزینی که مسعود در برابر هیولای ارتجاع و استبداد دینی بنا گذاشت و به‌همت خود او، خطوط و مواضع محکم این شورا، در مورد مبارزه و مقاومت به هر قیمت و پایداری‌اش بر سر آزادی و دمکراسی، جبهه ولایت فقیه و حامیان‌اش را از نظر سیاسی بارها درهم کوبیده است... . " (سخنرانی مریم رجوی با عنوان " نه شاه، نه شیخ – زنده باد انقلاب دمکراتیک مردم ایران، سه شنبه، ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، اشرف ۳ ".