سینا دشتی: راه طی شده و "حساب تسویه نشده "

 

بعد از سلسله تظاهرات بزرگ هموطنان در پایتختهای اروپائی و امریکا و از همه مهمتر تجمعات مختلف ۵ روزه در اشرف ٣ با حضور خانم مریم رجوی، مهمانان برجسته ی خارجی، أعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران، نمایندگان شورای ملی مقاومت و حامیان مجاهدین، بیانگر نمایش قدرت، اعتبار، توانمندی و آینده داری جانشین دموکراتیک و مردمی است که علیرغم سخت ترین شرایط متصور -که حتی تحمل کسری از آن از عهده ی جنبش های جهانی و حتی دولتهای کوچک و متوسط خارج است - نه تنها کمر شکن نشده و از دور خارج نشده، بلکه اساسا در محور تغییرات داخل و خارج ایران و در معادلات منطقه ای و بین المللی نقش بنیادی و تعیین کننده را حائز شده است.

البته که این سیل ضربات سیاسی و اجتماعی به همان میزان که در دل مردم ایران باعث شعف، غرور و شادی میشود، در درون رژیم مثل سیلی های سنگین عمل کرده و رژیم ضد بشری را به واکنش های وادار کرده که تا بحال سابقه نداشته است. از فضاحتهای رژیم در جعل حساب تویتر کاردار سفارت فرانسه در اسرائیل و دروغ پردازی "تحویل یک کشتی طلا به منافقین توسط سعودی" و.. بگذریم که بیشتر به زوزه های عصبی بوزینه ی هار شبیه هست، اما در داخل ایران این قبیل "ترهات درمانی" از رژیم مسئله حل نمیکند.
در صحنه ی اصلی نبرد، در تقابل با فعالیت کانونهای شورشی و شوراهای انقلابی شورشی، رژیم ولایت فَقیه از سی خرداد تا الان با کشتار با مجاهدین روبرو شده است.
در ایام سی و یکمین سالگرد عملیات فروغ جاویدان و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی، یکی از جنایتکارترین مهره های این رژیم، مصطفی پور محمدی، از اعضای کمیسیون مرگ که به گفته ی مرحوم منتظری از مسببین بزرگترین جنایات در دوران این حکومت بوده، در گفتگو با روزنامه ی شرق ضمن سوز و گداز بی سابقه از نقش مجاهدین در وارد کردن ضربات استراتژیک و خرد کننده به رژیم، گفت: «هیچ تخریبی در این ۴۰ سال اتفاق نیفتاده مگر آنکه پای اصلی آن منافقین بوده است. ما هنوز تصفیه‌حساب نکرده‌ایم و بعد از تصفیه‌حساب این حرف‌ها را پاسخ می‌دهیم. شوخی هم نداریم. اینها باید بیایند و پاسخ خیانت‌ها و جنایت‌هایشان را بدهند. درباره آنها فقط بحث ترور نبود، تمام بمباران و موشک‌باران شهرها با هدایت منافقین بود. تمام تخلیه تلفنی عملیاتی و ناکام‌ماندن عملیات‌های ما به‌خاطر منافقین بود. ما به‌خاطر منافقین کلی شهید دادیم، تلفات دادیم، شکست خوردیم و حالا من باید بیایم و جواب حقوقی بدهم که فلان خمپاره را در جایی اشتباه یا درست انداخته‌ایم؟ منافقین همه‌شان جنایتکارند و باید در دادگاه محاکمه شوند».
آیا تفسیر بیشتری لازم است؟ این رژیم الان به نقطه ای رسیده که حاشیه ای برای تعارف و حفظ ظاهر ندارد. سیر تدریجی نفی وجود مجاهدین و سکوت کامل در مقابل فعالیتهای مقاومت تا اکنون که رژیم دست مجاهدین را در پشت هر سنگی میبیند که به سر و پایش خورده، یک امر تصادفی نیست.
اما در یک نکته باید به مصطفی پور محمدی حق داد. حساب بین مجاهدین و رژیم هنوز تسویه نشده است.
رژیم در فاز پایانی حکومت ضد بشری اش خوب میداند که این تسویه حساب در راه است، باید بهشان گفت: جوانهایی که شما در حکومت پلیدتان در خاک کردید الان در اراده و حرکت کانونهای شورشی از خاک رسته اند، گلوهایی که شما با دار بر آن طوق انداختید الان حامل سرهای پر شور و پر نوری هست که طناب مرگ را بر گردن رژیم شما انداخته اند. زنان و دخترانی که در شکنجه گاههای واحدهای مسکونی را به اعماق جهنم عطوفت حکومتان بردید، الان در قامت شورای مرکزی مجاهدین، شما را به لبه ی پرتگاه أسفل السافلین رسانده اند.
اما هنوز حساب تسویه نشده است. شما چهل سال کشتید، سوزاندید، غارت کردید و بردید اما نسل بعد از نسل مجاهد خلق در مقابل شما لحظه ای کوتاه نیامده است.
بیش از هر چیز شما مردم ایران را از داشتن حق انتخاب یک رهبری ذیصلاح ملی محروم کردید.
این جنایت و هتک حرمت هنوز تسویه نشده است.
اما به این جرثومه ی جنایت قول میدهیم که کانونهای شورشی و ارتش آزادی به این تسویه هر چه زودتر اقدام خواهند کرد.
"چه زود است زمانی که ستمگران بدانند به کدام جایگاه روان خواهند بود".