رضا محمدی:‌ ستم (و) کار

بمناسبت ۱۱ اردیبهشت (۱ می) روزجهانی کار

هنگامی که سخن از کار و حقوق کارگری در رژیم ضد انسانی آخوندی می شود، ابعاد فاجعه تضییع حقوق این محروم ترین محرومان درجامعه بطور وحشتناکی به چشم می آید.

شرایط طاقت فرسای امروز کارگران در ایران آخوند زده، پس از۱۳۲ سال از شروع جنبش کارگری، ابتدا در آمریکا و سرکوب وحشیانه آن توسط پلیس شیکاگو در روز اول ماه می ۱۸۸۶، که این روز را بمناسبت آن " روز جهانی کارگر" نامیدند، براستی لکه ننگی دیگر بر پیکرنکبت بار رژیمی است، که شیادانه با شعارحمایت ازمحرومان و ستم کشیدگان و برپایی حکومت مستضعفین، برمقدرات مردم حاکم شد.

کارگران زحمتکش میهنمان تحت حاکمیت نظام آخوندی، پس ازقریب به ۴۰ سال، که سالهاست حتی امکان شرکت درتظاهرات و راهپمایی در روز کارگر را ندارند، با کمترین امید به بهبود شرایط اسفناک سیاسی و اوضاع اقتصادی خود روزگار را بسختی می گذرانند.

فعالین کارگری دربرابراعتراضات برحق خود به شرایط ضد انسانی کار، فضای امنیتی حاکم و ایجاد ارعاب درمحیط های کارگری، فقدان امنیت شغلی مناسب ( بیش از۸۰ تا ۸۵ درصد قراردادها بصورت موقت، کارمعین و قراردادهای سفید امضا منعقد می شوند که طبق مواد ۷ و۱۰ قانون کار رژیم، تبدیل قراردادهای رسمی و دائم به موقت و پیمانی- ماهیانه، سه ماهه و یکساله- بشکل قانونی درآمده است)، خروج کارگاه های کوچک (کمتراز۱۰ کارگر) و مناطق آزاد ازشمول حمایت های قانون کار، اجرای سلیقه ای قوانین کار و تامین اجتماعی، عدم پرداخت حق بیمه ازسوی کارفرمایان و یا فروش و واگذاری کارخانجات و کارگاه ها به بخش خصوصی، خود را در برابرموج فزاینده خشونت عوامل رژیم می یابند.

رژیم ضد کارگری آخوندی ازآن جایی که هیچگونه حق اعتراضی را برای کارگران برسمیت نمی شناسد، دربرابرهرگونه تجمع اعتراضی آنان، بطور نمونه اعتراض به پایین نگهداشتن عمدی دستمزدها وعدم پرداخت بموقع آن، که کارفرما طبق تبصره ۱ماده ۱۳ قانون کارملزم به اجرای آن درتحت هر شرایطی می باشد وعدم اجرای آن تعقیب قانونی وی را در پی خواهد داشت، همچنین خواست قانونی مطالبه حقوق و دستمزد معوقه خود، که دربسیاری ازموارد به ۱۸ماه ویا حتی بیش ازآن نیز می رسد، ابتدا تهدید به اخراج ازکار و درصورت پافشاری بر احقاق حقوق خود بدلیل واهی اقدام "علیه امنیت ملی" و یا "فعالیت تبلیغی علیه نظام " و "اخلال درنظم عمومی" مورد ضرب وشتم و دستگیری ومحکومیت به زندان های طویل المدت می شوند.

شرایط زنان کارگر در رژیم زن ستیز آخوندی بمراتب فاجعه بارتر نسبت به کارگران مرد می باشد.

بیش از۸۰ درصد زنان کارگربا قراردادهای سفید امضا مشغول بکار می باشند که طبق آن قبل از شروع کارمجبوربه پذیرش تسویه حساب می شوند وهنگام انعقاد قرارداد با دان چک وسفته به کارفرمایان، عملا به خواسته آنان، به عدم حق اعتراض دربرابرتضییع حقوق حداقلی خود، بناچارتن می دهند .

زنان محروم کارگر، به دلیل آسیب پذیربودن موقعیت اجتماعی خود در مشاغلی بکار گرفته می شوند که عمدتا توان ونیروی بدنی بالایی را طلب می کند، که درازای انجام آن غالبا نیز حقوق و دستمزد کمتر و پائین تری را نسبت به کارگران مرد دریافت می کنند.
زنان شاغل درکارگاه ها و تولیدی های کوچک با کمتراز۱۰ کارگر، که از پوشش قانون کارمحرومند، ازهیچگونه حق بیمه وخدمات پزشکی رایگان برخوردار نیستند و بدلیل نابرابری دستمزدهای پرداختی بطورمضاعف مورد تبعیض و اجحاف بی سابقه قرارمی گیرند.

معضلات اقتصادی و فقربی پایان درجامعه، نابرابری و تبعیض ها و همچنین عدم توان تامین معاش خانواده ها توسط قشر کارگر از جمله عواملی هستند که پدیده کودکان خیابانی، که بیش از۸۰ درصد از "کودکان کار" را شامل می شود، بوجود آورده است. این درحالی است که طبق قانون کار رژیم، بکارگیری کودکان زیر"پانزده" سال ممنوع می باشد.

با وجود چنین ممنوعیتی، که تنها بر روی کاغذ وجود دارد، "کودکان کار" که تعدادشان به بیش از۴ میلیون نفر تخمین زده می شوند، بخصوص درکارگاه ها و تولیدی های کوچک با کمتر از۱۰ کارگر که ازشمول قانون کارخارج شده اند، بعنوان نیروی کار ارزان و تحت شرایط بسیارطاقت فرسای محیط کار، بکارگرفته می شوند.

برای کارگران محروم میهنمان، رفع هرگونه فاصله طبقاتی میان زحمتکشان وغارتگران و چپاولگرانی که ازسود حاصل دسترنج وعرق جبین آنان بصورت زالو وار زندگی می کنند و فقرشدید و نابرابری های اقتصادی، تنها با سرنگونی نظام جبار و ستمکار آخوندی، که برسرنوشت کارگران و محرومان جامعه حاکم شده و با تصویب قوانین ارتجاعی ظالمانه ضد کارگری، هدفی جزحفظ منافع و سود بیشتر برای سرمایه داران حکومتی ( ولی فقیه و کارگزاران رژیم، سرداران سپاه و برادارن اطلاعاتی قاچاقچی) را ندارد، محقق می شود.

آنان دیگربه وعده های توخالی رژیمی که به دروغ داعیه اسلام دارد، اسلامی که پیامبرش مومنان را به انصاف و برابری در پرداخت دستمزد به کارگران اکیدا توصیه کرده و بدلیل ارزش و اهمیت کار و تلاش، بردستان پینه بسته کارگران بوسه می زد، اهمیت نمی دهند و بیش از این فریب شعارهای دولت آخوند شیاد روحانی برای بهبود شرایط خود را نمی خورند و با توجه به نقش مخرب و امنیتی تشکلات دولتی کارگری مانند شورای عالی کار و شوراهای اسلامی کار و انجمن های صنفی، که مانعی جدی درجهت ایجاد تشکل ها و سندیکاهای مستقل کارگری می باشند، به این امربخوبی واقف شده اند که این خود کارگران مبارزهستند، که بایستی با هشیاری و اتحاد عمل وحمایت از فعالین کارگری مستقل و متشکل درمحافل و نهادهای کارگری، مبارزه ای متحد و متشکل سازمان دهند تا به خواسته های برحق خود دست یابند.
 
حکایت غم انگیز"سفره های خالی ازنان" کارگران محروم که درسال جاری تنها ۲۵ درصد افزایش دستمزد نسبت به سال گذشته (۴۸۷هزارتومان ازسوی شورای عالی کار) خواهند داشت که این افزایش دستمزد با توجه به تورم افسارگسیخته درکشور( بنا به گزارش رسمی بانک مرکزی تا پایان سال جاری ۵،۲۱ درصد برآورد شده) تنها چیزی حدود ۶ درصد کمتراز افزایش نرخ تورم می باشد و این درحالی است که مدیران ارشد حقوقهای نجومی دریافت می کنند وهمچنین سرنوشت دردناک میلیونها جوان تحصیلکرده بیکار و"بی امید" به آینده ای روشن، تنها با سرنگونی نظام پلید آخوندی، پایانی خوش خواهد یافت.

کارگران مبارز وحق طلب با وجود رنجها ومشقات و پیکرفرسوده ونحیف ازبدوش کشیدن بارسنگین امرارمعاش مصمم هستند تا به مبارزه سخت خود برای رسیدن به حقوقشان تا سرنگونی رژیم ستمگر آخوندی ادامه دهند و تا روزی، که به اهمیت و منزلت کار بها داده و به مقام وارزش و مرتبت کارگرارج نهاده شود، از پای ننشینند . قطعا فرا رسیدن آن روز نزدیک خواهد بود.

با ایمان به رفع ظلم ستم کاران علیه ستم دیدگان در ایران آزاد فردا

کارگر، زحمتکش روزت مبارک