مهرداد هرسینی:‌ نظام به پیسی افتاده!

علائم و نشانه‌های از درون رژیم آخوندی حکایت از عقب‌نشینی‌های فرسنگی دارند.

آخوند روحانی، رئیس‌جمهور نظام در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۹۶ با بیان اینکه «امام رضا، امام مناظره و مذاکره بود» به یقین گوشه‌هایی از» رضایت » اصولی «ولی‌فقیه زهر خورده» با انجام مذاکرات بعدی را به بیرون ساطع کرده است.

همچنین سفر آتی هیئت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از سوی اتحادیه اروپا به ایران تحت حاکمیت دیکتاتوری آخوندی آنهم پس از اعلام تحریم‌های جدید از سوی ایالات‌متحده و همچنین اعلام مواضع قاطع از سوی کشورهای عربی و اسلامی و بخش بزرگی از این اتحادیه علیه مطامع ولی‌فقیه، به یقین نقش مهمی را برای تن دادن خفیفانه به مذاکرات ایفا نموده است.

رادیو صدای آلمان (۲۴ آبان ۱۳۹۶) در رابطه با مواضع اخیر فرانسه به‌عنوان مهم‌ترین شریک تجاری رژیم در اتحادیه اروپا می‌نویسد: «سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه، به خبرنگاران گفت: «فرانسه نگران ادامه برنامه موشکی ایران است که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل همخوانی ندارد و منبعی برای بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه است».

علائم عقب‌نشینی‌ها در مسائل یاد شده تنها به سخنان آخوند روحانی بسنده نمی‌کند، بلکه فراتر از آن پای قوه قضائیه حکومت، متولی سرکوب، اعدام و اجرای قوانین ضد انسانی و سرکوبگرانه نیز به ماجرای مذاکرات باز شده است. برای نمونه محمدجواد لاریجانی، ماله کش جنایات رژیم نیز در سخنانی به چشم‌انداز مذاکرات رژیم بر سر مسائل حقوق بشر اینگونه اعتراف کرده است: «اتحادیه اروپا علاقه مند به مذاکره با ماست و طبعا ما از این مذاکره ابایی نداریم و قبلا هم در زمان دولت اصلاحات با اتحادیه اروپا مذاکره داشته‌ایم اما قرار بود آنها دیگر علیه ما قطعنامه‌ای مطرح نکنند» (سایت حکومتی مشرق ۲۳ آبان ۱۳۹۶)
بر این اساس مشاهده می‌شود که موضوعاتی مانند پروژه‌های موشکی، نقش مخرب دیکتاتوری ولی‌فقیه در منطقه و کشورهای اسلامی و همچنین موضوع نقض حقوق بشر در ایران قرار است در دستور «مذاکرات» میان طرفین قرار بگیرند.

این وضعیت در حالی است که ولی‌فقیه زهر خورده در تمامی سیاه نمایی‌ها، به‌کرات متولیان حاکمیت را نسبت به انجام هرگونه مذاکره بر سر «برجام های ۲ و ۳ و الا غیر» بر حذر کرده بود. وی پیشتر در جمع اوباش حکومتی ضمن هارت و پورت‌های همیشگی که صرفا مصرف داخلی و برای نیروهای به‌شدت روحیه باخته رژیم دارند، گفته بود: «می‌خواهند برجام ۲ و ۳ و ۴ را به نخبگان ما بقبولانند». خامنه‌ای سپس اضافه کرد: «در مقطع کنونی، آمریکاییها به دنبال تزریق تفکر خاصی در میان نخبگان جامعه و سپس افکار عمومی کشور هستند مبنی بر اینکه ملت ایران بر سر یک «دو راهی» قرار دارد و چاره‌ای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد!». (خبرگزاری سپاه پاسداران فارس، ۱ فروردین ۱۳۹۵)

عقب‌نشینی نظام بار دیگر با «زانوان خونین» که به یقین با صلاحدید خامنه‌ای و شورای امنیت ملی رژیم صورت گرفته، در حالی است که کلیت نظام آخوندی در مجموعه‌ای از بحران‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در تله افتاده است.
تاثیرات تحریم سپاه پاسداران و لیست گذاری این ارگان سرکوبگر که از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا و همچنین شمشیر داموکلس علیه هرگونه روابط تجاری، مالی و اقتصادی با سپاه پاسداران و زیر مجموعه‌های مافیایی آن و ۶۴ امین محکومیت رژیم از سوی ملل متحد به دلیل نقض شدید حقوق بشر به یقین نقش ویژه‌ای در اتخاذ سیاست عقب نشین تن دادن به مذاکرات ایفا کرده است.
خامنه‌ای به‌خوبی دریافته است که زمان به زیان رژیم آخوندی است و سنبه طرف‌های مقابل بسیار پرزورتر از آن است که حاکمیت فکرش را کرده بود.
یک نمونه از چشم‌انداز و تأثیرات تحریم‌ها با طرف‌های تجاری را خبرگزاری سپاه پاسداران (۲۵ آبان ۱۳۹۶) اینگونه به تصویر کشیده است: «رئیس توتال فرانسه گفت: اگر رژیم تحریمی برای ایران وجود داشته باشد، مجبوریم آن را به شدت بررسی کنیم. ما با امریکا کار می‌کنیم، سرمایه‌هایی در امریکا داریم که باعث افزایش بیشتر سرمایه‌های ما در امریکا می‌شود».

به یقین سکوت خامنه‌ای در رابطه با مواضع اخیر متولیان حکومت و زدن «چراغ و چشمک» برای مذاکرات در تمامی زمینه‌های یاد شده، مبین آن مثل قدیمی «خانه‌نشینی بی بی از بی چادری» است. وی به مانند سنوات قبلی خود را به «موش مردگی» زده و از گرفتن هرگونه موضعگیری علنی له یا علیه این سخنان تا به امروز خودداری کرده است. همچنین تلاش کلیت نظام با راه اندازی مذاکرات به یقین در وهله نخست خرید وقت و در دور زدن بحران‌های داخلی که خود را با رشد و نمو جنبش دادخواهی و اعتراضات روزافزون مردم به جان آمده به نمایش گذاشته است، می‌باشد.
بر این منطق می‌توان این نتیجه منطقی را گرفت که تمامی «الدورم و بلدورم» های پیشین «مقام معظم» و یا «دلواپسان نظام» مبنی بر اینکه «ذره‌ای از مواضع خود عقب نخواهیم نشست»!! صرفا «آروغی» بیش نبوده است. به یقین نتیجه منطقی تمامی مذاکرات احتمالی نیز همان واقعیتی بنام «جام‌های زهر» بعدی و بروز شقه و شکاف بیشتر در حاکمیت و باز شدن فضا برای مردم به جان آمده می‌باشند.