نکیسا بامداد:‌ عشقی برآمده از لایه های پر درد و رنج

در حالی سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق را جشن می گیریم که ۵۲ سال پیش در دورانی که سرکوب و دیکتاتوری ستمشاهی هر صدای آزادی خواهی را در گلو خفه می کرد، سه تن از فرزندان و فرزانگان ایران زمین "محمد حنیف نژاد"، "علی اصغربدیع زادگان" و "سعید محسن" همچون رعد در آسمان مبارزاتی و سیاسی میهن درخشیدند و با برانداختن طرحی نو بن بست مبارزات سیاسی و پارلمانی را گشودند و با برافراشتن پرچم مبارزه مسلحانه راه حلهای عافیت طلبان سازشکار را پشت سر گذاشتند.

در آن سالهای سیاه سرکوب، بنیانگذار کبیر محمد حنیف نژاد و یاران صدیقش ستارگان نور و روشنایی از سلاله خورشید و از نسل فدا و صداقت با عشقی برآمده از لایه های پر درد و رنج جامعه و با درکی ژرف و انقلابی در گام اول به بررسی مبارزات گذشته تاریخ ایران و جنبشهای مترقی جهان پرداخته و با جمعبندی آن، مشی نوین و دینامیکی از مبارزه را متناسب با وضعیت اجتماعی و مذهبی ایران به دور از هرگونه تعصب تدوین کردند.

محمد حنیف نژاد معتقد بود "در دوران ما مرز بین حق و باطل مرز بین بی خدا و با خدا نیست، مرز بین استثمار کننده و استثمار شونده است". این دینامیسم اصلی و آرمان مجاهدین در همه این ۵۲ سال بوده و در پرتو این آرمان بود که مجاهدین توانستند با ارتجاع آخوندی و نیروهای اپورتونیسم و عافیت طلب طی سالها مرزبندی کرده و مسیر خود را در پیج و خم های سخت و دشوار مبارزه با دادن قیمت رو به جلو باز کنند و اسیر هیچ تعادل قوایی نشوند و هر تعادل قوایی را با تلاش و کوشش و پرداخت بها به سود خودشان تغییر بدهند.

همچنین باید گفت که سازمان مجاهدین یک پاسخ تاریخی در برابر خمینی و یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای تداوم مبارزه یک صد ساله مردم ایران از زمان مشروطیت بود. به بیانی دیگر قبل از به قدرت رسیدن آخوندهای جنایتکار به حاکمیت، آنتی تز آن در صحنه سیاسی ایران بوجود آمده بود.
بنابراین برای ادامه و استمرار مبارزات مردم ایران حضور و ظهور سازمانی قدرتمند با اندیشه ایی پویا و جوان و تغییردهنده یک ضرورت تاریخی بود تا زمینه هرگونه سازش و انفعال در راه مبارزه جدی و پیگر را بسوزاند و از بین ببرد تا همچون سدی بلند در برابر ارتجاع و استعمار مقاومت و پایداری کند و اینچنین بود که رژیم برآمده از روح پلید خمینی که می رفت تا امپراتوری اسلامی از نوع خودش را برای سالیان دراز بگستراند در اولین گام با دیوار ستبر مجاهدین و بدنه پرقدرت اجتماعی و جوانش برخورد کرد و در این کارزار نابرابر هر چقدر از فدا و صداقت مجاهدین گذشت چهره کریه و ویرانگر خمینی و آخوندهای جنایتکار بر همگان آشکارتر شد و امام جنایتکاری که در ابتدا دجالگرانه چهره اش را در ماه نشان داده بود بر اثر تلاش سازمان و اعضا و هواداران پاکبازش بعنوان منفورین فرد در عالم واقع شناخته شد و بدین ترتیب خمینی در همان سالهای نخست مورد نفرت مردم ایران واقع شد و رژیمش روز بروز به سمت سرنگونی نزدیکتر گردید.
 
بنابراین باید گفت نه تنها مردم ایران بلکه حتی مردم منطقه و جهان یک روز خواهند فهمید که مجاهدین چه خدمت بزرگی به مردم ایران و منطقه و حتی به بشریت کرده اند.