محمد قرایی: سالگرد سازمان سراسر عشق و فدا بر مجاهدین خلق و بر مردم ایران مبارکباد

گردرهوس لقمه نانی نانی       گردرطلب گوهرکانی کانی
این نکته رمزاگربدانی دانی      هرچیزکه درجستن آنی آنی
"مولانا"

بیش ازنیم قرن از تاسیس سازمان پر افتخارمجاهدین خلق ایران گذشت. پنجاه و اندی سال است که مجاهدین با فدای بیکران در وفا به عهد و پیمان برای رهایی خلق اسیرشان سرازپا نشناخته، هزارهزاز سر بردارشده اند. مردم ایران و نسلهای آینده ازاین گوهرهای بی بدیل بسیارخواهند گفت و خواهند نوشت. خیل عاشقان آزادی ایران و ایرانی پس از گذشتن از هفت خوان رنج و شکنج و اعدام، شاید برای اولین بار در جایی دور از حرامیان ارتجاع و استعمار برای گرامیداشت سالگرد سازمانشان گردهم جمع شده بودند. اجتماعی تاریخی، تاریخساز، شکوهمند و راهگشا برای رهایی خلق در زنجیر ایران.
نمایشی خیره کننده از انعکاس عطواف نوین انسانی و نثاربی چشمداشت و فدای بی نام و نشان و...
و گفت به صحرا شدم، عشق باریده بود و زمین ترشده بود، چونانکه پای مرد درگلزارشود پای من درعشق فرومی شد. عطارنیشابوری
شنیدن سخنان از جان برخاسته، دیدن چهره های برافروخته و چشمان به اشک نشسته عاشق ترین عاشقان آزادی مردم ایران مرا مملو ازشور و شادی کرده بود. تن اینجا و دل هوای دیدارتان را کرده بود. ندایی ازدرون اما مرا بخود خواند:
باید که جمله جان شوی تالایق جانان شوی
گرسوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
اجتماعی که تجربه تاریخ یکصد ساله ایران را درخود داشت. صداقت و شجاعت سرداران مشروطه، هوشیاری و قاطعیت مصدق، پژواک صدای دلاور سردار جنگل، سردار خیابانی، حنیف کبیر، جزنی ها و شکری ها...همه و همه در جمع تاریخی و ماندگار سالگرد سازمان مجاهدین درشهریور نود وشش در تیرانای آلبانی حضورداشتند!
مهمتر از همه، درخشش زنان مجاهد خلق در رهبری این جنبش سراسری، منسجم و بی نظیر در تاریخ ایران است که پس ازسرنگونی ولایت زن ستیز حاکم بر ایران، بشریت را یک گام اساسی در مسیر پیشرفت و تکامل اجتماعی و انسانی به پیش پرتاب خواهد کرد.
انتخاب مسئول اولی مجاهدین آنهم بر گزیدن یک زن ازمیان هزار زن مجاهد خلق در حالی است که نمایش شکست خورده آخوندها برغم قول و قرارهای دجالگرانه روحانی حتی نتوانست یک زن را بصورت فرمایشی درکابینه داشته باشد.
انتخابات مخفی و علنی مجاهدین و نشان دادن آن درسیمای آزادی، توطئه های سالیان بوقهای استعماری و دم و دنبالچه های آنان را به چالش طلبید. زنان و مردان مجاهدین در اوج فدا و مسئولیت پذیری در انظار جهانیان مثل همیشه خودشان را خادم ملت دانستند و مدیون شهدا و رنج و شکنج خلق ستمدیده ایران قلمداد کردند. درباره دم و دنبالچه های ستمگران و مدعیان دروغین حمایت از مردم یکبار شاعر تیرباران شده گواتمالا، کاستیلو گفت و نوشت:" روزی خواهد آمد که ساده ترین مردم میهن من روشنفکران ابتر کشور را استنطاق خواهند کرد و خواهند پرسید، روزی که ملت مانند بخاری کوچک و تنها فرو می مرد! به چه کاری مشغول بودید؟"
و سرانجام اینکه گردهمایی تیرانا آنچنانکه بسیاری و هرکس بزبانی گفتند مانور نهایی وآماده باش برای روز روزها وتعیین تکلیف با حاکمان بی وطن تهران بود.