حمید معاصر: وقتی‌که پرده‌ها کنار می‌رود

پس از گذشت ۳۸ سال از حاکمیت جهل و جنایت و تبهکاری‌های بی‌حدومرز آخوندی به دلیل پوسیدگی مفرط ایدئولوژیکی و تاریخی از یک طرف و جنگ و جدال حاد نمایش انتخابات از طرف دیگر، امروزه مردم ایران وجدان‌های بیدار جهانی آشکارتر از همیشه شاهد فوران تعفن و گنداب مشمئز کننده عملکرد باندهای مافیایی آخوندی هستند. مناظره‌های نمایش انتخابات علیرغم این‌که از طرف ولی‌فقیه و ارگان‌های سرکوبگر مرتباً به آنها اخطار می‌دادند که کاندیداها نباید از خط قرمزهای نظام! عبور کنند، تبدیل به یک رسوایی بی‌سابقه در انظار مردم ایران و جهانیان شد؛ و عریان‌تر از همیشه فساد و غارت و جنایت و فریب را از زبان خود سردمداران اصلی رژیم به نمایش گذاشت که نتیجه آن پوسیدگی این نظام رو به سقوط را نمایان کرد.

بدون اغراق و بنا به اعترافات متعدد سران رژیم در جنگ باندی، نقش مقاومت ایران به‌عنوان اصلی‌ترین عامل درونی در کشاندن پای رژیم به وضعیت وخیم کنونی به‌هیچ‌وجه قابل‌انکار نیست و اثر تعیین‌کننده داشته است که این موضوع شرح و تفصیل جداگانه می‌طلبد فقط کافی است جهت یادآوری به سابقه دو زهرخوران آخوندی در جنگ ۸ ساله و زهر خوران اتمی اخیر به‌عنوان شکست‌های استراتژی مهم رژیم یاد کنیم که هردو را پایداری و افشاگری مقاومت به شکست کشاند.
امروزه ولی‌فقیه ارتجاع و تمامی دارو دسته‌های مافیائی آخوندی- پاسداری نظاره‌گر بر باد رفتن تمامی سرمایه‌گذاری‌های کلان برای سرپا نگهداشتن خفقان و سرکوب و ادامه سلطه پایدار خود هستند که برای آن مردم و مقاومت ایران بهای سنگینی پرداخته‌اند.
بدین جهت یادآوری شمه‌ای از سرمایه‌گذاری‌های کلان جهت حفظ بقای رژیم هرچند تکراری به نظر می‌رسد به درک وضعیت فعلی به عموم یاری می‌رساند.
یکم – سرمایه‌گذاری روی ۸ سال جنگ ضد میهنی با عراق با بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت و بیش از ۳ میلیون کشته و مجروح و آواره جنگی فقط از طرف ایران برای سرپوش گذاشتن به هر نوع آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی مردم و پیشتازان آنها که بنا به اعترافات صریح سران به درک واصل شده (مثل اردبیلی و رفسنجانی و -) و همچنین موضع‌گیری‌های آقای منتظری کاملاً قابل اجتناب و پیشگیری بود.
جمله معروف خمینی که نعره می‌کشید جنگ تا رفع فتنه در عالم –جنگ نعمت است را همگان به یاد دارند.
دوم- سرکوب وحشیانه تمامی جنبش‌های سیاسی و اجتماعی و قومی و در رأس آنها سازمان انقلابی به‌ویژه سرکوب خونین تظاهرات نیم میلیونی مردم در تهران و در مراکز شهرهای بزرگ در سال ۶۰ و کشتارها و شکنجه‌های وحشیانه بعداز آن و قتل‌عام ۳۰۰۰۰ زندانی بی‌گناه که بیلان آن در ۴ دهه گذشته به‌پیش از ۱۲۰۰۰۰ اعدامی رسیده است.
سوم- در کنار اعدام‌ها بی‌وقفه، انباشتن مستمر زندان‌ها از قشرهای مختلف مردم و دارای مذاهب و عقاید مختلف و فعالین حقوق بشر به‌ویژه سرکوب ضد بشری زنان و فعالین فرهنگی –کارگری – دانشجویی و-
چهارم- ارتکاب بیش از ۴۵۰ ترور شخصیت‌های سیاسی در خارج کشور از مخالفان رژیم و قتل‌های معروف زنجیره‌ای از نویسندگان و روشنگران آنهم به‌اصطلاح در دوره اصلاحات و گفتمان‌های خاتمی...
پنجم – سرمایه‌گذاری صدها میلیارد دلاری از دارایی به غارت رفته مردم ایران بر پروژه بمب سازی اتمی و صدور ارتجاع و تروریزم و فرقه‌گرایی در کشورهای مسلمان منطقه جهت تضمین بقای عمر رژیم به بهانه عمق استراتژیک حفظ نظام.
ششم ـ بستن دهان‌ها و شکستن قلم‌ها و اعمال وحشیانه‌ترین سانسور قرن با شیوه‌های مافوق قرون‌وسطایی از طریق فیلتر سایت‌ها – پارازیت اندازی سرطان‌زا – شکستن ماهواره‌ها و ممنوعیت انتشارات آگاهی‌بخش، به‌طوری‌که ایران زندان خبرنگاران و روزنامه‌نگاران درکل جهان، مقام اول را از طرف سازمان حقوق بشری دریافت کرده است و رکورددار اعدام نیز نسبت به جمعیت آن می‌باشد
هفتم ـ گسترش مداوم و روزافزون سازمان‌های سرکوب که ده‌ها تشکیلات عریض و طویل را در برگرفته که در رأس آنها سپاه پاسداران وزارت بدنام اطلاعات و نیروی تروریستی قدس، با تصرف بودجه‌های میلیاردی که بنا به اعتراف سران رژیم بیش از ۶۰٪ منابع اقتصادی و قدرت سیاسی را در قبضه خوددارند که مأموریت اصلی آنها در داخل، سرکوب هر نوع آزادی‌خواهی و در منطقه و خارج، گسترش سلطه ولی‌فقیه و فقط برای دوام و بقاء رژیم و انبوه مواردی دیگر که آخوندها برای اعمال سلطه از هیچ وطن‌فروشی و دنائت و رذالت فروگذار نکرده‌اند که برجسته‌ترین آنها صرف میلیاردها دلار از دارایی مردم ایران و ذخایر انسانی برای از بین بردن بزرگترین مقاومت سازمان‌یافته مجاهدین و شورا که یک نمونه آن یک فقره معاملات ۸ میلیاردی با دولت فرانسه در مقابل شبه کودتای ۱۷ ژوئن و دستگیری خانم رجوی و بیش از ۱۵۰ نفر از یاران آنها که منجر به اعتراض و جنبش گسترده همگانی گردید که خسارت سیاسی و انسانی آن، زخمی بزرگ بر پیکره مقاومت ایران بود و یک معامله ننگین در تاریخ کشوری مثل فرانسه بود. و همزمان با بمباران وحشیانه اشرف و کشتارهای بعد از آن و حملات موشکی به لیبرتی و بردن مقاومت مشروع به لیست ظالمانه سیاه تروریستی که همه اینها در ادامه سرمایه‌گذاری‌های کلان و استراتژیک با صرف میلیاردها دلار از دارایی‌های محروم مردم ایران و خسارت‌بارترین آن عبارت بود از طولانی شدن عمر یک رژیم پوسیده و فاشیستی و عواقب ناگوار موجودیت این رژیم در منطقه، همه این‌ها و بی‌شماران توطئه و جنایت و جنایت، فقط برای این بوده است تا آخوندها و عمله و اکره آنها سوار بر ماشین دجالیت و شقاوت و شیادی، با دست‌باز تحت عنوان متولیان بلامنازع دین و مذهب اعتقادات ایرانی، نسل‌اندرنسل و سده‌ها به حکومت منحوس خود بی‌هیچ مانعی ادامه دهند و هیچ‌گاه پرده از ماهیت ننگین آنها کنار زده نشود تا آنها بتوانند به سلطه پایدار خود ادامه دهند.
و اما امروز به یمن پایداری حماسی و تاریخ‌ساز مردم و مقاومت آنها صحنه سیاسی داخلی و خارجی و منطقه‌ای به‌طورکلی و به زیان رژیم دچار تحول اساسی و بنیادین شده است.
امروز با این مردم به‌جان‌آمده از ستم و فقر و فلاکت و مقاومت آنها و مخالفین نظام نیستند که طی سالیان با پرداخت سنگین‌ترین هزینه‌ها به افشاء جنایت‌ها و عملکردهای خانمانسوز ویرانگر این حاکمان می‌پرداختند بلکه این خود سران درجه اول رژیم هستند که در مخمصه انتخابات قلابی گیر افتاده و در سایه جنگ باندی، در وانفسای عمر رژیم به رسواترین شکل جنایات و چپاول‌ها و دزدی‌ها و دروغ‌های سالیان را در مقابل انظار مردم و جهانیان برملا می‌کنند. به‌طوری‌که مهار اوضاع از دست ولی‌فقیه طلسم شکسته خارج شده است حتی مجموعه دلواپسان آنها، از آژیر خطر کشیدن امامان به‌اصطلاح جمعه و مراجع وابسته به ولی‌فقیه دردی را از درمان‌های نا علاج رژیم درمان نمی‌کند. تهدیدهای سپاه جهل و جنایت هم دیگر کارایی قبلی را از دست داده است. کافی است فقط اندکی از فراوانی، افشاء گری های بی‌سابقه‌ای که در ۳ دوره از مناظره نمایش انتخاباتی را مرور کنیم تا به عمق پوسیدگی نظام ولی‌فقیه و شکست همه‌جانبه آنها پی برده شود.
وقتی‌که روحانی شیاد در جلوی دوربین‌های رسمی رژیم کارنامه رئیسی جلاد را که کاندیدای اصلی ولی‌فقیه است به فضاحت‌بارترین صورت ممکن در ۳۸ سال گذشته فقط اعدام و زندان اعلام می‌کند و صراحتاً و به‌صورت تحقیرآمیز به او می‌گوید که هیچ نوع سابقه مدیریتی و شناخت از امور ندارد جز این است که زیرآب کل نظام و در درجه اول زیرآب ولی‌فقیه خودش را می‌زند؛ وقتی رئیسی جلاد خطاب به روحانی او را غارتگر ۸ هزار میلیارد ذخیره صندوق فرهنگیان و به‌دروغ گویی در تمامی زمینه‌ها متهم می‌کند. آیا جز این‌که کل این حاکمیت منحوس و شخص دوم آن زیر سؤال می‌رود.
درست است که صراحتاً از اسم بردن ولی‌فقیه بنا بر مصلحت کل نظام و ترس از قیام مردم یاد نمی‌شود ولی هر بچه‌محصل ابتدایی هم می‌داند که مسئول تمامی این جنایات در درجه اول خود ولی‌فقیه است و بس. یا به‌عنوان مثال دیگر. موقعی که پاسدار قالیباف به‌صراحت می‌گوید که فقط ٪۴ مردم، از وضع فعلی راضی هستند و ٪۹۶ مردم، دچار فقر و فلاکت و منزجر از رژیم هستند آیا به قول معروف جای آبادی برای رژیم از زبان اصلی‌ترین سردمداران رژیم باقی می‌گذارد؟
این است، آن سرنوشت شومی که امروزها در انتظار نظام پوسیده آخوندی است که تماماً نامشروع و ضد مردمی از همان آغاز روی کار آمدن خمینی ملعون بوده و در مراحل تکاملی خود سیر سقوط و قهقرا را در منجلاب فساد و بحران‌ها طی کرده است. در خاتمه چند نتیجه‌گیری را در معرض اطلاع و قضاوت خوانندگان محترم به استحضار می‌رسانم
۱- بازنده اصلی این نمایش تحمیلی، باندهای متخاصم رژیم و در رأس آنها متزلزل شدن خیمه عمود نظام و برنده واقعی آن، مردم و مقاومت ایران است. از نظر مردم ایران و به اعتراف باندهای مافیایی هر دو جناح رژیم، فاسد – جنایتکار – شیاد و نامشروع هستند
۲- تنش و مخاصمات باندی با ادبیات قهرآمیز و خشن و بی‌سابقه در نوع خود، با اعمال نفوذ ولی‌فقیه و ارگان‌های امنیتی و نظامی مهار شدنی نیست؛ و روز بروز به زیان کل رژیم عمیق‌تر شده و از این پس امکان زندگی مسالمت‌آمیز را به مخاطره جدی انداخته است.
۳- صحنه این نمایش فقط تبدیل به افشاگری باندها علیه یکدیگر و کل هیئت حاکمه شد و هیچ برنامه و راه‌حل سیاسی نه تنها ارائه نشد بلکه نمایشی بود از ورشکستگی و افلاس و عدم کارایی این رژیم قرون‌وسطایی که نتیجه بلافصل آن ریزش هرچه بیشتر نیروهای سرکوبگر و مزدور رژیم است.
۴- اثبات شد که خط‌مشی مقاومت سازمان‌یافته، از ابتدای روی کار آمدن خمینی اصولی و مردمی و بر حق بوده و تنها راه‌حل همانا نه بر جلاد و نه به شیاد و رأی به سرنگونی است. هرکس و هر جریان تحت هر عنوان، مردم به‌جان‌آمده را به نفع این و یا آن جناح تشویق به شرکت در این انتخابات قلابی کند. از دید مردم ایران خدمت به ولی‌فقیه و کل نظام است و در پیشگاه مردم ایران خائن و همدستی در جنایت است.
۵- اعتراض و تنفر اقشار مختلف مردم ایران از جوانان تا کارگران و - در میتینگ‌های انتخاباتی روحانی علیرغم کنترل شدید امنیتی این میتینگ‌ها در شهرهای ارومیه – همدان –کرمانشاه – تهران و در محل قربانیان معدن، به‌خوبی عمق حالت انفجاری جامعه و آمادگی مردم را برای سرنگونی تمامیت این رژیم نشان داد و این گواهی آشکار به عمله و اکره و شرکای داخلی و خارجی رژیم است که مردم ایران تسلیم آخوندها نشده‌اند بلکه به محض این‌که فرصتی برای بروز عقاید خود داشته باشند عزم خود را برای سرنگونی رژیم نشان می‌دهند. بخصوص که پیشتازان آنها قوی‌تر و متشکل‌تر از هر زمان در صحنه پیکار حضور دارند و مؤسسان چهارم و فعالیت‌های داخلی شعار رزمندگان، در ایام اخیر گواه آشکار آن است که بیخود نبود که کاندیدای مطلوب ولی‌فقیه به‌صراحت به روحانی گفت که شما حرف‌های اپوزیسیون نشسته در پاریس را می‌زنید؛ و بارها شاهد سریال‌های تلویزیونی رژیم و ترس وحشت آخوندها از مجاهدین و مقاومت در ایام اخیر بودیم. شرایط برای سرنگونی رژیم آخوندها روز بروز آماده‌تر می‌شود. بکوشیم تا با اتحاد و همبستگی تمامی قشرهای گوناگون ایران این رژیم سفاک را به زباله‌دان تاریخ بیندازیم.