حمید معاصر: روحانی و حربه زنگ زده گفتار! درمانی در آستانه انتخابات

روحانی شیاد که با انبوهی وعده و وعید های تو خالی و با کلید پوسیده! تدبیر و امید، بالاجبار به عنوان رئیس جمهور، بر ولی فقیه تحمیل شد؛ اکنون که اواخر دوران خود را می گذراند با دستی کاملا خالی و کارنامه ننگین در همه زمینه ها و حوزه های حکومتی خیز برداشته است، که برای بار دوم نیز منصب غصب شده ریاست جمهوری را اشغال کند؛ و به عمر ننگین این رژیم که در محاصره انبوه بحران های فزاینده داخلی و خارجی دست و پا می زند، بیفزاید. اما مردم آگاه ایران و وجدان های بیدار بخوبی به یاد دارند که این شیاد بندباز امنیتی با سابقه، با چه شعارهای پر طمطراق از قبیل آزادی بیان و احزاب و مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از موسوی و کروبی و زهرا رهنورد و رونق اقتصادی و مبارزه با بیکاری و حقوق شهروندی و تعامل با جهان و ... ، چه دود و دمی به پا کرده بود و کم نبودند افراد و دستجات بیرون و درون او را حلوا حلوا می کردند . و در مقابل چه فشارها و سرکوب های وحشیانه مخصوصا چهارده سال پایداری رزمندگان مقاومت و یاران آنها به مردم و پشتیبانان آنها تحمیل کرده و جنایات و جنگ افروزی های بی رحمانه رژیم در داخل و منطقه را پرده پوشی می کردند.

در این فضای پرگرد و غبار سیاسی و بموازات این تبلیغات پوشالی و دروغین، روحانی حقه باز و عوام فریب از همان ابتدای کار تمامی اعتبار و مشروعیت ناداشته سیاسی خود را بر روی باز سازی رابطه آمریکا و غرب از طریق زهرخوران اتمی بنا کرده بود؛ تا علاجی برای برون رفت از خفگی اقتصادی و تحریم ها پیدا کند و از طرفی در جنگ قدرت با خامنه ای دست بالا را پیدا کند. روحانی یادش رفته بود که اسلاف او در منصب های ریاست جمهوری ولایت فقیه به چه سرنوشتی دچار شده اند و فراموش کرده بود که سلف او خاتمی در شرایط متفاوت داخلی و خارجی در حالیکه موقعیت بسیار برتری بر روحانی داشت: مجبور شد اعتراف کند که رئیس جمهوری در نظام ولایت فقیه تدارک چی ای، بیش نیست. در شرایط کنونی رژیم و با توجه به تجربه تمامی دوران های ریاست جمهوری و پروسه سه سال و نیم حاکمیت روحانی او باید به این نتیجه رسیده باشد که منصب رئیس جمهوری نه تنها در حد تدارک چی نظام ولی فقیه نیست حتی نقشی به مراتب نازل تر از نقش آبدارچی دربار ولایت دارد.
و ما اکنون به تبع تغییر و تحولات در انتخابات آمریکا و پایان دوران شانزده ساله مماشات و دست آوردهای باد آورده و امدادهای غیبی! و امتیاز دادن های نامشروع به رژیم از کیسه مردم و مقاومت ایران شاهدیم که رویای روحانی در پیشبرد اهداف زهر خوران اتمی و اتصال به استکبار! به سراب تبدیل شده است. پیش از این هم در دوران طلایی ریاست اوباما خطوط سیاسی وی و رفسنجانی در تقابل حاد با جناح دلواپسان ولی فقیه تحت عنوان برجام های دو و سه و ... با موانع و حملات باندی گسترده تری مواجه بوده و هست. اکنون او که در آستانه پایان دوره اول دولت است؛ از طرفی با آینده ناروشن و تیره و تار برجام مواجه است و از طرف دیگر با اشراف به ضعف مفرط ولی فقیه طلسم شکسته، نمی خواهد از منصب ریاست و قدرت کنار زده شود. با توجه به شرایط فوق او به شگردها ی تبلیغاتی لو رفته و عوام فریب در روزهای اخیر دست زده است. که در عین حال بسیار ناشیانه است. از این جمله است برگزاری سمینارها و جلسات با بخشی از روحانیون و مریدان اهل سنت و دم زدن از برادری و برابری شیعه و سنی، آنهم در حالیکه سالیان سال است که هموطنان سنی مذهب از داشتن یک مسجد و نمازخانه در تهران محروم شده اند.
 تبعیض و سرکوب و افروختن آتش جنگ فرقه ای در کشورهای مسلمان منطقه از حمله عراق و سوریه و عامل ظهور پدیده ای خطرناک همچون داعش و سرکوب اهل سنت مردم ایران در مناطق سنی نشین چون کردستان و بلوچستان و اهواز در دوران حکومت روحانی نه تنها کم نشده بلکه با شدت و حدت هر چه بیشتر ادامه دارد. دامنه فقر در مناطق سنی نشین بمراتب بیشتر از سایر شهرها بیداد می کند و آمار خودکشی ها در میان مناطق محروم سنی حتی در میان نوجوانان از دوازده ساله و در سنین جوانی با کمال تأسف سیر تصاعدی داشته است. گماشته مشاور زنان روحانی به نام شهین ملاوردی یکبار افشاْ کرد که دریکی از دهات مردم محروم سنی نشین بلو چستان تمامی مردان آن ده اعدام شده اند. با این وصف آخوند جنایت پیشه وقیح تر از آن است که این فجایع را در حق هموطنان سنی به روی نامبارک خود بیاورد.
مضحک تر و مشمئز کننده تر از همه این ها تبلیغات و هیاهوی اخیر وی در مورد رونمایی از منشور حقوق باصطلاح شهروندی است. کسی نیست از این شیخک بپرسد از کی به فکر حقوق شهروندی افتاده است. در حالیکه رکوردار اعدام هستی و رقم اعدام های رسمی و علنی شده از مرز دو هزار و ششصد گذشته است. شیخک مزور و مکار یکبار درباره علت افزایش سیر صعودی اعدام ها در برابر رسانه های رژیم باوقاحت بی نظیر اعلام کرد که قوه قضائیه مستقل است و او در کار آنها دخالتی ندارد. اخیرا نیز پا به پای گفتاردرمانی های! مسخره و لو رفته که از اسلاف خود نظیر رفسنجانی و خاتمی آموخته است؛ دریک تناقض آشکار با تبلیغات و هیاهوی دروغین او اندر باب برابری شیعه و سنی، کشتار بی دفاع مردم حلب را به بشار اسد جنایتکار و به ارباب خود ولی فقیه تبریک گفت؛ در حالی که افکار عمومی و وجدان های بیدار در کشورهای مسلمان و جهان و دولت های متمدن فاجعه و کشتار مردم مظلوم مسلمان حلب را به عنوان جنایت علیه بشریت به ثبت رسانده اند.
در یک رأی گیری در سازمان ملل در اوایل دی ماه صد و پنج کشور دنیا با حداکثر آرا به نفع تحقیقات در مورد جنایت علیه بشریت در حلب رأی دادند و بموازات آن شصت و سومین قطعنامه نقض حقوق بشر بر علیه رژیم به تصویب رسید.
با توجه به موارد فوق است که شارلاتانیستم روحانی اندر باب حقوق شهروندی و در نزد افکار عمومی داخل و خارج مضحکه ای بیش نیست و درخارج کشور هیچ انعکاسی در مورد این تبلیغات پوچ و دروغین در رسانه ها جدی گرفته نشد. رقبای او در داخل در سطح وسیع، روحانی را به سخره گرفتند؛ به عنوان نمونه ای از این موضع گیری های باند ولی فقیه کافی است که به شکست مانور تبلیغاتی انتخاباتی وی پی برده شود.
روزنامه کیهان شریعتمداری به طعنه به وی گوشزد می کند که حقوق شهروندی را ول کن و به حقوق های نجومی بچسب. روزنامه جوان متعلق به پاسداران آن را عوام فریبی و فرافکنی می خواند. روزنامه دیگری به نقل از وزیر اقتصادی وی نقل می کند که حقوق های نجومی بر مبنای قانون بوده است.
و دهها مورد دیگر که هر روزه در رسانه های باند رقیب سر تیتر روزنامه های آنها است. لازم به یاد آوری است که مقاومت ایران طی اطلاعیه ای روشنگرانه مانورهای تبلیغاتی و لو رفته و بی حاصل روحانی را مانور در قبال جنبش رشد یابنده دادخواهی علیه قتل عام شصت و هفت و پرده پوشی محکومیت رژیم در مجمع عمومی ملل متحد بخاطر نقض فاحش حقوق بشر اعلام کرد.
کلام آخر این که با توجه با واقعیت های انکار ناپذیر درون و بیرون رژیم هیچ ترفندی قادر نیست این رژیم را از بحران های لاعلاج فراگیر نجات بدهد. هردو جناح رژیم هیچ راه حل روشنی برای برون رفت از بحران سرنگونی ندارند .مردم ایران و مقاومت ایران خود را برای دوران پایانی رژیم هرروز آماده تر می کنند.
دامنه اعتراض های اقشار مختلف بجان آمده از بحران اقتصادی ـ فساد بی حد و مرز باندهای رژیم علیرغم سرکوب وحشیانه رو به افزایش تصاعدی است روزی نیست که هزاران نفر از اقشار مختلف در جلوی مجلس ارتجاع و یا در مراکز شهرها و روستاها علیه بیدادهای لجام گسیخته و دزدی و غارت رژیم آخوندی اعتراض نکنند. سیر تحولات هم در درون رژیم و هم در بیرون آن با سرعت و شتاب بیشتر به ضرر موجودیت کل نظام آخوندی پیش می رود.
باندهای رژیم مخصوصا ولی فقیه ارتجاع کنترل خود را از دست داده و قادر به حل معضلات مردم نیستند. جوانان غیور ایران در روز پاسداشت کوروش کبیر شعار می دادند حکومت آخوندی ـ فقط ظلم فقط جنگ. این شعار بسیار مردمی و موجز وصف حال حکومت ننگین سی و هشت ساله آخوندهاست که باید به دست مردم و مقاومت ایران به زباله دان تاریخ افکنده شود و آن روز دور نیست.