مهرداد هرسینی: قتل عام اشرفیان بهای بی عملی و مماشات با خامنه ای جنایتکار است

یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون اشکی که برجانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نیی شمع مزار خویش شد

خبر کوتاه بود، در قرن بیست و یکم، قرن عدالت، قرن صلح، دمکراسی و حقوق بشر، اشرف را قتل عام کردند، آنهم زیر چشمان ملل متحد و ایالات متحده در عراق. قتل عامی ناجوانمردانه و زبونانه که تنها از رژیمی ضد بشری به مانند خامنه ای طلسم شکسته و در سراشیب سقوط و همچنین حکومت دست نشانده ئی مثل مالکی بر می آید. نه یک جمله کم و نه بیش.
پنجمین قتل عام در اشرف بدستور خامنه ای و با مشارکت آخوند روحانی در حالی صورت میگیرد که ساکنان دیار قهرمانان اشرفی بیش از سه هفته در محاصره کامل غذائی و داروئی و همچنین  قطع آب و برق قرار داشتند.
از هفته ها قبل بکرات مجاهدین خلق و وکلای ساکنان اشرفیان و زندان لیبرتی، نمایندگان آزاده از کشورهای مختلف، وجدان های بیدار بشری و مدافعان و فعالان حقوق پناهندگان، هشدار پشت هشدار داده بودند. قطع آب و برق و مواد غذائی و داروئی، آنهم به مدت سه هفته، بهترین علامت و بیّنه بر هجوم قریب الوقوع بود. مدافعان حقوق بشر نوین از سراسر دنیا نوشتند و اعتراض کردند و هشدار دادند، اما بواقع کو چشم بینا و گوش شنوا!! بر تمامی این هشدارها چشمان و گوش ها را عامدانه بستند و آگاهانه راه را  با بی عملی و سکوت خود برای کشتار دستجمعی ساکنان اشرف هموار نمودند. اینهم آن روی دیگر سکه ی خیانت به حقوق بشر نوین در این روزگار است.  
بامداد یکشنبه، اول سپتامبر نیروهای جنایتکارمالکی وابسته به تیپ سوات، همان تیپ خبره و آموزش دیده از سوی ایالات متحده که پس از انتقال قدرت در اختیار مالکی قرارگرفت، در یک اقدام جنایتکارانه با ورود به کمپ اشرف، دست به قتل عام ساکنان بیدفاع و بی سلاح زدند. در این عمل تروریستی ضد انسانی تا کنون 52 تن از دلاور زنان و مردان اشرفی به طرز سبعانه ئی به شهادت رسیده و هفت تن دیگر به گروگان گرفته شده اند. تصاویر و صحنه های منتشره از این جنایت وحشتناک علیه بشریت تماما حاکی از آن دارند که نیروهای مالکی جنایتکار دست در دست نیروی تروریستی قدس، با نقشه از پیش طراحی شده، و با نیت کشتار تمامی ساکنان، در نیمه های شب، به داخل اشرف نفوذ کرده بودند. صحنه های شهادت رزمندگان آزادی که بسیاری از آنان مظلومانه و با دستهای بسته و زدن تیر خلاص به سر و صورت، انجام گرفته است، آن روی دیگر سکه ی دنائت و سبعیت و بربریت پاسداران جانی و گرگ های وابسته به خامنه ای جلادو بویژه ترس و هراس آنان از، مجاهدین بی سلاح، را به نمایش میگذارد.
جنایت علیه بشریت در اشرف در حالی صورت میگیرد که یاران و شیران بی سپر ما در دیار آزادی خواهان و یلان مقاومت در اشرف پایدار، تحت حمایت کنوانسیون چهارم ژنو قرار داشتند. قتل عام شیر زنان و کوه مردان اشرفی در حالی صورت گرفت که ”ارباب بی مردت دنیا“ با تک تک آنان پس از خلع سلاح در سال 2003، قرارداد ”حفاظت و امنیت“ به امضاء رسانده بود. شرم  بر این نامردمی و شرم و نفرین بر چنین قراردادهای کاذبی که دستان متولیان و سیاست گذاران آن، اکنون بخون زنان و مردان بی دفاع و بی گناه مردم ایران آغشته است.
سخن از متولیان آن سیاست کثیفی است که بهای آن را مردم و مقاومت ایران با خون و رنج و شکنج خود سالیان سال است، پرداخت می کنند. مجری چنین سیاستی در رابطه با کمپ اشرف و زندان لیبرتی همان کوبلر، نماینده اسبق یونامی در عراق بود. همان ”تسهیل کننده“ و یار غار خامنه ای و نوری مالکی،  مزدور دست نشانده او درعراق، که سرانجام در ماه ژوئن گذشته مجبور به ترک پست خود از ریاست یونامی در عراق گردید. نماینده ئی از به اصطلاح ملل متحد که قریب دوسال با  پیش بردن سیاست های بغایت ضد انسانی در چهارچوب مطامع صرفاً اقتصادی و تجاری، باعث و بانی و جاده صاف کن، پنج کشتارخونین در دو کمپ اشرف و لیبرتی گردید. این نام و این سیاست را ما ایرانیان در حافظه تاریخی خود حفظ خواهیم کرد، آن را به چالش بین المللی خواهیم کشید و یقینناً به نسل های بعدی منتقل خواهیم نمود.  
متولی این سیاست کثیف و ضد انسانی در حالی عراق را ترک کرد که  یونامی، تحت مسئولیت او در هردو ماموریت خود شکست خورده بود. نخست در زمینه حل و فصل مسائل ساکنان اشرف و نقل و انتقال آنها به کمپ جدیدی بنام لیبرتی و دوم رسیدگی به مسائل حقوق انسانی در عراق. انتظار بر این بود که ملل متحد بر ادامه این سیاست ضد انسانی خط پایانی کشیده و روح تازه ئی بر کالبد مجروح و خونین آن بدمد. اما با کمال تاسف تا به امروز هیچ چرخش و یا علامتی دال بر احتمال تغییر این سیاست دیده نشده است.
این همان سیاستی است که بغایت هماهنگ شده اشرفیان را از خانه و کاشانه 26 ساله خود به برهوتی بنام ”لیبرتی“ کشاند. همان سیاستی است که عامداً درهای هردو کمپ اشرف و زندان لیبرتی را بروی ناظران بیطرف، نمایندگان حقوق بشری و وکلای آنان بسته است. همان سیاستی که در سایه ی آن ولی فقیه طلسم شکسته و مالکی مزدور بخود اجازه میدهند، از بام تا شام هردو محل اسکان پناهندگان بیدفاع را موشک باران کرده و در یک همکاری آشکار دست به قتل عام آنان بزنند. همان سیاستی که راه به تحریم های گسترده غذائی، داروئی، لجستکی و خدماتی برده است. کشتار یاران بیدفاع و بی سلاح ما در اشرف قهرمان برآیند همان سیاستی است که گوش و چشم خود را بر واقعیات یعنی نبود زیربناهای لجستیک، ایمنی و حفاظت در هردو کمپ اشرف و زندان لیبرتی بسته است. سیاستی که هرگز بر تعهد ها و قول و قرارهای خود عمل نکرد. در پی چهار کشتار هنوز به انتظار نتایج تحقیقات هستیم. یقین داریم که پرونده ها و پروسه های تحقیقات اکنون در بایگانی مشغول خاک خوردن هستند تا شاید بعد از 60 سال ”دوباره بازگشائی“ شوند. این است خاک پاشیدن بر جنایت و این است نتایج آن شعار و آن سیاست نوین در رابطه با دمکراسی و حقوق بشر!!
سیاستی که بخوبی بر مجموعه مناسبات و توطئه های رژیم آخوندی علیه مجاهدان آزادی در عراق اشراف دارد، اما همچنان بربیعملی خود ادامه می دهد. سیاستی که ”عامدانه و آگاهانه“ دست در دست جرّار ترین حاکم روی زمین، یعنی خامنه ای و همچنین دولت دست نشانده نوری مالکی، عراق را جولانگاه نیروی تروریستی قدس کرده است. سیاستی که  تمامی راه ها برای پیش شرط ها و راه حل های مسالمت آمیز در رابطه با اشرف و زندان لیبرتی را به بن بست کشانده است. در لیبرتی با راه اندازی و ایجاد پاسگاه های پلیس و سیستم شنود و در همکاری مستمر با دستگاه های سرکوب در عراق و وزارت بد نام اطلاعات آخوندی و سپاه قدس برای از بین بردن مجاهدین و تسلیم آنان به دیکتاتوری خون آشام مذهبی حاکم بر ایران فعالیت میکند. شرم بر چنین سیاستی و ارباب آن باد.
بشر معاصر چنین سیاستی از سوی هر شخص و یا هر جریانی که باشد را به چالش جدی می کشد.
جنایت علیه بشریت در اشرف مصداق بارز جنایت جنگی و مستحق پیگیری بین الملل برای شناسائی و مجازات آمران و متولیان آن یعنی مالکی و خامنه ای است. کشاندن این جنایتکاران به دیوان عدالت یقیننا درسی فراموش ناشدنی به تمامی دیکتاتورهای معاصر در جای جای این گیتی می دهد. این خواسته ی بحق ایرانیان، خانواده های اشرفیان و قربانیان و تمامی وجدانهای بیدار بشری است. حمایت از خواسته ی بحق خانم مریم رجوی، مبنی براستقرار نیروهای کلاه آبی ملل متحد و تشکیل یک کمیته ی حقیقت یاب اکنون تنها راه اصولی برای شناسائی ،عاملان و آمران این جنایت ضد بشری و بویژه تنها تضمین برای جلوگیری از کشتار های بعدی و یا بکارگیری از سلاح شیمیائی علیه کمپ اشرف و زندان لیبرتی است. ایذا افشاء، طرد و محکوم نمودن سیاست مماشات با دیکتاتور خونریز مذهبی حاکم بر ایران  نیز بخشی از کارزار بشر نوین است.
متحدا برای تحقق این خواسته های فریاد بزنیم و بحق بپا خیزیم
درود به روان پاک شهدای اشرف قهرمان
12 شهریور 1392