کنفرانس بین المللی در اشرف ۳ با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت - سخنرانی‌ها

 

سخنرانی هاه در کنفرانس بین المللی در اشرف ۳ با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت

اسقف ژاک گایو ـ فرانسه
خانم رئیس‌جمهور، دوستان عزیز، وقتی در شهر رزمندگان مقاومت حضور می‌یابم، احساس می‌کنم در میان اعضای خانواده‌ام هستم. از دیروز صحبت‌های مردان و زنانی را که رزمنده مقاومت هستند می‌شنوم. از آنجا علاقه‌مند شدم که یک رزمنده الگو مقاومت در اشرف را به‌تصویر بکشم. این تصویر را برای خودم رسم کردم، ولی آنرا با شما به اشتراک می‌گذارم.
اولین فضیلت او (رزمنده مقاومت) این است که برای دیگران زندگی می‌کند، برای خلقش زندگی می‌کند،‌ برای آینده خلقش زندگی می‌کند. برای خودش زندگی نمی‌کند، به‌دنبال برتری‌جویی نیست، دنبال نشان‌دادن خود نیست. خیر! او فردی فروتن است که برای دیگران زندگی می‌کند. این امری خارق‌العاده است که به‌ندرت دیده می‌شود.
گفته شد که اشرف۳ و همه کارهایی که کرده‌اید تا این بیابان را تغییر شکل دهید خارق‌العاده است، اما آن‌چه بیشتر چشم مرا می‌گیرد تغییراتی است که در خودتان به‌وجود آمده و رزمندگان متفاوتی که شده‌اید. این تحسین‌برانگیز است و همین باعث خوشنودی من است.
فضیلت دوم این است که رزمنده مقاومت برای آزادی می‌جنگد و شما این‌را به‌طور مرتب تکرار می‌کنید. همان‌طور که می‌دانید، وقتی می‌ترسیم، فردی فاقد آزادی هستیم. وقتی می‌ترسیم، در بند خودمان هستیم. از دستگیری می‌ترسیم، از اسیر شدن، درد کشیدن، ترس از شکنجه، ترس از ترک خانواده، ترس از دست‌دادن، ترس از مرگ، ترس از این‌که خودت باشی. تمام این ترس‌ها دست و بال ما را می‌بندد و مانع از این می‌شود که توانمندی‌هایمان را بارز کنیم. وقتی از این ترس‌ها رها می‌شویم، با آزادی آشنا می‌شویم.
وقتی آزاد شدیم، مایه ترس هستیم. عجبا! وقتی آزاد نیستیم می‌ترسیم، وقتی آزاد شدیم می‌ترسانیم. افرادی که آزاد هستند، دولت، حاکمان و خانواده را می‌ترسانند. به‌چشم بد به آدم نگاه می‌کنند. خوشبختانه در جامعه آدم‌های زیادی آزاد نیستند؛ ولی شما آزادید! از این بابت از شما تشکر می‌کنم و این قابل تحسین است.
امیدوارم شما زنان و مردان در مقاومت پایداری کنید برای آن‌چه در انتظار شماست. چون مبارزه به‌پایان نرسیده و بهترین روزها در راهند و شاید هم سخت‌ترین روزها. ولی نقطه‌یی که همین الآن در آن هستید، مایه اعتماد به‌نفس شماست و امیدوارم خدا در این مسیر یاری‌تان کند.

پائولو کازاکا
خانم رئیس‌جمهور عزیز، اشرفی‌های عزیز. شما واقعاً شایسته بزرگ‌ترین تبریکات هستید.
تصاویری که شما هم‌اکنون نشان دادید این‌را ثابت می‌کند. اما هیچ‌چیز جای این‌را نمی‌گیرد که از نزدیک شاهد آن چیزی باشیم که شما در اشرف انجام دادید یا در اینجا در آلبانی در اشرف۳ انجام دادید.
این بدون شک ثابت می‌کند که هیچ جنبشی وجود ندارد که با چنین استقامتی، چنین تعهدی و چنین ظرفیتی، با رنج‌ها روبرو شود و بر آنها چیره شود. هیچ چیزی مثل شما وجود ندارد. شما قهرمان هستید و ما باید بگوییم آنهایی که از این موهبت برخوردار بودند، مانند من،‌ که با شما آشنا شوند و شاهد گوشه‌یی از همه فداکاری‌های شما باشند؛ ما باید فروتنانه بگوییم، شما قهرمان هستید. شما بزرگ‌ترین انسان‌هایی هستید که من تاکنون در طول عمرم شناخته‌ام.
مایلم به شما بگویم، اگر چه بسیاری از حرف‌ها امروز زده شد؛ اما مایلم بگویم در نظرگاه‌ها و تحلیل‌هایی که امروز اینجا مطرح شد شریک هستم، به‌خصوص آن‌چه خانم رجوی مطرح کردند.
تاریخ ثابت کرد آنهایی که مدعی صلح‌خواهی بالاتر از همه‌چیز دیگر بودند بدترین دشمنان صلح بوده‌اند. ما دیده‌ایم اما برخی اوقات جزییات را فراموش می‌کنیم. ما دیده‌ایم که هیتلر چگونه به‌قدرت رسید. و همین اواخر از او نقل قولی شده بود توسط حزب کارگر. بسیاری جرج لنزبری را به‌خاطر می‌آورند. او برای سالیان رهبر حزب کارگر بود. او ایده‌های خیلی جالب داشت. او خودش فرد جالبی بود بر اساس بیوگرافی‌های گوناگونی که از او خوانده‌ام. او هم‌چنین خیلی طرفدار صلح بود. او دیگر رهبر حزب کارگر نبود وقتی که گفت باید خلع سلاح کامل صورت بگیرد. سپس حزب کارگر گفت این حرف کمی افراطی بوده است. اما او هم‌چنان فرد فعالی باقی ماند. او با هیتلر ملاقات کرد و گفت: «اوه! او مرد خارق‌العاده‌یی است. او صلح‌خواه است. او یک مسیحی است. او یک انسان است». و حتی بعد از این‌که جنگ آغاز شد در سال۱۹۳۹ او برای صلح کارزار می‌کرد. از سپتامبر ۱۹۳۹ تا ماه مه ۱۹۴۰ چیزی بود که به آن جنگ احمقانه می‌گفتند. البته خیلی احمقانه نبود، چون هیلتر در حال اشغال و قتل عام و تخریب بود. اما برای فرانسه و انگلیس این یک جنگ احمقانه بود، چرا که آنها درست درک نمی‌کردند. اما این آقا تا قبل از این که فوت کند خواهان صلح بود. او جنبش تسلیم‌شدن به هیتلر را راه‌اندازی کرد. چون صلح هیچ معنای دیگری در آن شرایط نداشت. این آقا همراه بسیاری، بزرگ‌ترین مسئول برای بزرگ‌ترین فاجعه برای بزرگ‌ترین غیبت صلح که ما در عمرمان مشاهده کرده‌ایم بودند. این چیزی است که ما باید به خاطر بسپاریم.
آنهایی که می‌گویند آوردن جانیان قتل عام ۱۹۸۸ به‌پای میز محاکمه اولویت ندارد، آنها دارند سران رژیم ایران را دعوت می‌کنند که ادامه بدهند و همین را تکرار کنند وبه قتل عام هزاران زن و مرد جوانی بپردازند که آنها را به‌اتهام اعتراض به رژیم آخوندها و آزادی‌خواهی دستگیر کرده‌اند این کاری است که اینها می‌کنند. آنهایی که نمی‌خواهند بدیهی‌ترین حقایق را ببینند، مثل حمله رژیم به نفتکش‌ها، و می‌گویند ما نیاز به تحقیق داریم که ببینیم آیا آنها این کار را کرده‌اند یا نه؛ آنها دارند راه را به‌سمت جنگ صاف می‌کنند. ما باید خیلی واضح بگوییم که این افراد بدترین دشمنان صلح هستند. آنها بدترین دشمنان آزادی هستند.
ما نمی‌توانیم حتی برای یک دقیقه غفلت کنیم. ما باید همان انرژی را داشته باشیم که شما هم‌اکنون از خود نشان دادید با این سازندگی‌ها و سرسبزی. ما باید با انرژی مشابه به همه بگوییم که نه. این یک صلح دروغین است. این صلح گورستان است که ما را به‌جایی نمی‌رساند. ما نمی‌توانیم کاری را که رژیم ایران با مردم ایران می‌کند تحمل کنیم. ما نمی‌توانیم کاری را که رژیم ایران با همسایگانش می‌کند تحمل کنیم. کاری را که در یمن می‌کند. کاری را که در سوریه کرده است. همان‌گونه که خانم رجوی گفتند. به‌خاطر داشته باشید حداقل ۵۰۰هزار نفر کشته شده‌اند در این جنگ وحشتناک و جنایتکارانه. آیا این صلح بود؟ آیا این چیزی بود که می‌خواستیم؟ آیا می‌توانیم اینها را فراموش کنیم؟ آیا شکی داریم که آنها جنایت‌هایشان را ادامه و افزایش خواهند داد اگر کاری درباره آنها نکنیم؟ آیا می‌توانیم شکی داشته باشیم که بعد از آن که آنها سال گذشته از هواپیماهای مسافربری، خطوط هوایی اتریش، برای انتقال مواد منفجره به اروپا استفاده کردند تا در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس بمب‌گذاری کنند، آیا می‌توانیم باور کنیم که اگر آنها این کار را بکنند بدون این‌که با مجازات روبرو شوند، دوباره آن‌را مرتکب نخواهند شد؟‌ این باید روشن باشد. هر جا که هستیم با تمام امکاناتی که در دسترس داریم.
بنابراین دوستان عزیز، باید به شما بگویم اگر چه باید به شما تبریک گفت، ولی ما هنوز به مقصد نرسیده‌ایم. ما به مقصد نرسیده‌ایم مگر زمانی که یک دولت دموکراتیک در ایران روی کار آمده باشد. تا زمانی که دموکراسی وجود داشته باشد. زمانی که مردم جهان به ایران نه به‌عنوان یک تهدید بلکه به‌عنوان سرزمین همان انسان‌های بزرگی نگاه کنند که در این ساختمان یادبودشان وجود دارد. مثل ستارخان، او که سمبل دموکراسی و جنبش مشروطه بود، یا محمد مصدق یک ملی‌گرا که راه مقاومت را در برابر سلطه استعماری بر منابع ملی گشود و البته مسعود رجوی که در برابر رژیم‌ آخوندی ایستادگی کرد. ایران باید به این قهرمانان شناخته شود و پیشرفت‌هایی که آنها رقم زدند. ایران باید به مردم پرافتخارش شناخته شود، نه به آخوندهای حاکم کنونی. شما تا زمانی که این کار را انجام نداده‌اید، نمی توانید بگویید به پایان رسیده‌اید. این چیزی است که شما باید انجام بدهید. متشکرم.
کورنلیا میتران ـ فرانس‌لیبرته (بنیاد دانیل میتران)
سلام، سلام به همگی،
مؤسسه «فرانس‌لیبرته» که ریاست آن امروز با همسرم، ژیلبر میتران است و با مقاومت ایران از مدت‌ها قبل رابطه‌های عمیقی را شکل داده‌اند که از مبارزه برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر نشأت می‌گیرد.
روح مقاومتی که در دانیل میتران و در مریم رجوی نهفته بود باعث نزدیکی هر چه بیشتر آنها شد و آنها روابط شخصی بسیار مستحکمی داشتند که مایه افتخارم است که امروز این روابط را با حضور در میان شما نمادینه کنم.
از قتل عام سال ۱۹۸۸ در ایران و حملات پی در پی علیه کمپ اشرف و سپس کمپ لیبرتی در عراق مسیر طولانی‌یی پیموده شده.
این مبارزه بشردوستانه حمایت‌های بسیاری را در جهان جلب کرده و ما را به اینجا رسانده، در آلبانی و در محل جدیدی که در آن ما را مورد استقبال قرار داده‌اید.
مراسمی را که شما در لاهه برای خانواده ما به‌مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت دانیل میتران برگزار کردید هرگز فراموش نمی‌کنم.
هم‌چنین تظاهراتی را که باز هم در لاهه برای دادخواهی برای قتل‌عام سال ۱۹۸۸ برگزار کردید فراموش نمی‌کنم.
گردهمایی‌های سالانه در ویلپنت را فراموش نمی‌کنم.
گردهمایی‌های سالانه در ویلپنت را فراموش نمی‌کنم. اینجا هم مشابه ویلپنت است.
من مبارزات دانیل میتران در کنار مریم (رجوی) در اور-سور-اواز، علیه احکام بازرسی و اخراجی را که توسط مقامات (وقت) فرانسه طراحی شده بود فراموش نمی‌کنم.
به‌یمن این مسیر طولانی، بیش از حد طولانی، که با هم پیمودیم، مؤسسه «فرانس‌لیبرته» دانیل میتران بابت دعوتی که از دوستان و حامیانتان در جهان کردید، از شما قدردانی می‌کند.
من هم‌چنین مراتب قدردانی رئیس این مؤسسه را در ورای عواطف دوستی و وفاداری که به‌شما نثار می‌کند به شما می‌رسانم؛ آقای ژیلبر میتران.
هم‌چنین به‌نام خانواده‌ام، شخصاً از شما قدردانی می‌کنم و مراتب قدردانی دوستانه و آکنده از احترامم را نثار مریم رجوی می‌کنم و همراه با شما در آرزوی پیروزی بسیار نزدیک رزمندگان آزادی و دموکراسی در ایران هستم.
کریستیان سیمرمن - مدیر دفتر حقوق بشر در برلین
خانم رئیس‌جمهور محترم، اشرفیان عزیز؛ از شما به‌خاطر گردهمایی با شما در اینجا در آزادی در آلبانی ممنونم. این مثل کریسمس در تابستان است، برای من.
داستان آخوندها داستان جنایت است. از همان روز اول تا امروز. آنها از هیچ جنایتی فروگذار نکرده‌اند. قتل، قتل عام، اعدام، جنایت علیه بشریت و من فکر می‌کنم حتی نسل‌کشی کاری است که این رژیم انجام می‌دهد. در حالی‌که به شکل هدف‌دار انسان‌ها، گروه‌های انسانی، گروه‌های سیاسی، مذهبی، همه کسانی را که متفاوت فکر می‌کنند می‌کشد، نابود می‌کند و آنها را از امکانات زندگی محروم می‌کند. از این رو ما باید، قبل از این‌که این رژیم سرنگون شود، بیش از قبل اسناد آماده کنیم، به دادگاه‌ها مراجعه کنیم. اسناد محکمه‌پسند آماده کنیم تا همه مسئولین (این جنایت‌ها) بدون استثنا به دادگاه برده شوند.
با جنایتکاران نباید معامله کرد تا آنها بروند. رژیمی که چنین رفتار می‌کند، باید سرنگون شود. این یک رژیم ضد بشری است. کسانی که مسئولیت آن‌را به‌عهده داشته‌اند نیز باید مورد حسابرسی قرار گیرند.
می‌خواهم تجربه‌یی از زندگی خودم را با شما در میان بگذارم. زمانی که ۲۲سالم بود به‌عنوان یک دانشجو در یک گروه دانشجویی در پرتغال شاهد بودم که فاشیسم پرتغال چگونه بعد از ۴۰سال پایان یافت. من می‌توانم به شما بگویم که این تجربه به من آموخت که ما نیز می‌توانیم به فاشیسم حاکم بر کشور شما پایان بدهیم. من در کنار شما هستم. متشکرم.
هیله یاکوب - دبیر کمیتة آلمانی همبستگی برای ایران آزاد
حضار محترم، خانم رجوی محترم، دیشب کمی متفاوت بود. من با مردان بسیار قوی‌ آشنا شدم. با مردانی آشنا شدم که دقیقاً مانند سرنوشت خانم‌های جوانی را داشتند که امروز صبح داستانشان را تعریف می‌کردند.
من حدود ۲۵سال است که در این مقاومت با شما هم‌پیمان هستم. به‌همین خاطر می‌خواهم باز هم از صمیم قلب از خانم رجوی تشکر کنم.
خانم رجوی درباره قرآن به ما آموخت. درباره موقعیت زنان. ما خیلی تحت تأثیر کل مقاومت قرار گرفتیم. من خوشحالم که، مثل امروز صبح، با زنانی این‌چنین قوی آشنا شوم. من داستان زندگی چهار خانم را امروز صبح شنیدم که عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار دادند. با خودم فکر کردم که آیا من تحمل آن‌را می‌داشتم؟ من همه شما را تشویق می‌کنم و برای شما آرزوی موفقیت می‌کنم. متشکرم.