پس از گذشت یک هفته اکثر مناطق زلزله زده نه آب دارد نه برق و نه چادر به مردم داده شده است خطر شیوع وبا و بیماریهای مسری

زلزله در ایران- شماره ۴

به رغم گذشت یک هفته از زلزله مرگبار در غرب کشور هنوز مردم زلزله زده و مصیبت دیده از کمترین امکانات زیستی برخوردار نیستند. بسیاری از روستاها هنوز نه چادر دارند، نه غذا، نه آب و نه برق. رویکرد رژیم دزد، فاسد و چپاولگر ولایت فقیه که مردم داغدار و آواره را در فصل سرما در میان ویرانه ها رها کرده خشم و انزجار عمومی را برانگیخته است.

یکی از خلبانان در پادگان موسوم به ابوذر سرپل ذهاب در مورد مشاهداتش در پرواز بر فراز مناطق زلزله زده می گوید: «صحنه هایی دیدیم...آن چیزهایی که در صدا و سیما شما دارید می بینید نیست. ... آن فاجعه یی را که ما دیدیم عمقش خیلی وسیعتر و بیشتر از آن چیزی است که در صدا و سیما و در فضای مجازی منعکس می شود. آن چیزی که من دارم می بینم کمکهای مردمی و کمکهای دولتی را بسیار ضعیف به دست مردم می رسانند».

در روز جمعه ۲۶آبان مردم زلزله زده گیلانغرب در اعتراض به کمبود چادر و امکانات اولیه استقراری در مقابل فرمانداری این شهر دست به یک تجمع اعتراضی زدند. آنها به محض دیدن خبرنگاران رادیو و تلویزیون رژیم که برای استفاده تبلیغاتی به منطقه زلزله زده رفته اند انزجار و اعتراض خود را ابراز کردند.

پاسداران و نیروهای سرکوبگر در یک رشته اقدامات نمایشی و با صحنه سازیهای دروغین تلاش می‌کنند چنین وانمود کنند که رسیدگیهای لازم به زلزله زدگان صورت گرفته است. به عنوان نمونه سپاه اعلام کرد که در سرپل ذهاب یک بیمارستان صحرایی۶۰ تختخوابی ایجاد کرده و با حضور چند پاسدار و آخوندی این بیمارستان را افتتاح کردند. اما بعد از عکس و فیلم گرفتن درب آن را بستند و وقتی مردم نیازمند به آنجا هجوم بردند، دیدند کسی در آنجا نیست.

در همین حال رژیم آخوندی تمام تلاش خود را برای لاپوشانی ابعاد واقعی خسارات جانی و مالی این زلزله مرگبار معطوف کرده است. مأموران سرکوبگر در ورودیهای بسیاری از شهرهای زلزله زده مستقر شده و از ورود کسانی که برای کمک به زلزله زده ها به این شهرها می‌روند جلوگیری می‌کنند و تنها به کسانی اجازه ورود می دهند که اقوام و آشنایان نزدکی در آن شهر داشته باشند و در بسیاری از موارد از افراد تعهد می گیرند که عکس و فیلم از شهر نگیرند.

بر اساس هزاران گزارش از زلزله زدگان، مردمی که برای کمک به این مناطق رفته اند و معدود خبرنگارانی که اجازه ورود به شهرها و روستاهای زلزله زده را داشته اند، تعداد کشته شدگان و زخمیها به مراتب بیشتر از ارقام رسمی است. مقامات محلی نیز اذعان می کنند اکثر کشته ها قبل از ثبت رسمی دفن شده اند. در برخی از روستاها که بیشتر اهالی کشته شده است، اجساد کشته شدگان دفن نشده و خطر شیوع بیماری در این مناطق بسیار جدی است

علاوه بر این کمترین اقدامات بهداشتی در مناطق زلزله زده مانند جمع آوری اجساد حیوانات کشته شده، یا جمع آوری زباله ها انجام نمی‌شود، بسیاری از فاضلابها تخریب شده و خطر شیوع بیماری وبا و دیگر اپیدمی های خطرناک وجود دارد. به گفته مقامات محلی ۳۰درصد دامهای منطقه زلزله زده تلف شده اند. بسیاری از دامها نیز در اثر فقدان آب در روزهای بعد از زلزله تلف شده اند.

فرهاد تجری، نماینده مجلس رژیم، در روز ۲۶ آبان در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایسنا گفت: مهمترین نیاز کنونی مردم چادر است و متاسفانه مقداری از بار چادرها در مسیر مورد مزاحمت قرار گرفت... متاسفانه امدادرسانی به روستاها بسیار ضعیف است و این ضعف نیز ناشی از همان سردرگمی و پراکندگی توزیع امکانات است.

عباس گودرزی، یک عضو دیگر مجلس رژیم که به مناطق زلزله زده سفرکرده بود به خبرگزاری حکومتی مهر گفت: وضعیتی که در مناطق حادثه دیده غرب کشور مشاهده کردیم در زلزله سال ۸۵ شهرستان بروجرد نیز دیده بودیم و [همین] وضعیت در زلزله سال ۸۲ بم نیز مشاهده شده بود.... این مساله نشان می دهد که در کیفیت خدمات رسانی و مدیریت بحران، رشد نداشته ایم و برنامه ریزی های قبلی به گونه یی نیست که در شرایط بحرانی به نحو مطلوب خدمات رسانی انجام شود. وی با اشاره به نحوه توزیع چادر و پتو گفت: در این رابطه مشکلات جدی وجود داشته به نحوی که هنوز هم نه فقط برای «اسکان موقت» که برای «اسکان اضطراری» هم مشکل دارند.

کلیپهای منتشر شده از مناطق زلزله زده صحنه های بسیار وخیمی را نشان می دهد. یک مرد جوان به جان آمده فریاد می کشد: اینها کمکها را می برند و می فروشند. اگر قانون باشد باید اینها را اعدام کنند، نه اینکه من با زن و بچه شیرخواره ام در خیابان بلرزم.

یک مرد از روستای علی آباد می گوید: برخلاف گفته های رسانه ها که گفته اند سپاه، ارتش و نیروی انتظامی برای کمک آمده اند، غلط است و هیچ ارگانی پایش به اینجا نرسیده است. تنها مردم سایر شهرهای پاوه، سنندج، مریوان، ایلام و اطراف برای کمک آمده اند. همه حرفها الکی است. مرگ بر جمهوری اسلامی ایران و سپاه قدس.
مرد دیگری بی تاب می خروشد:‌ بیشتر از این باید بشود. زن و بچه ام در زلزله فوت کردند. تلویزیون می گوید ۳۰۰نفر مردند. اما بیشتر از ۳۰۰۰ نفر فوت شدند. کجایید بیشرفها. کجایید. چرا خودتان را پنهان کرده‌اید؟ بروید خودتان را بکشید. اسم خودتان را رئیس نگذارید. این پیرمرد که ۲۰نفر از خانواده اش مردند یک چادر ندارد.
مرد دیگری در مقابل ساختمانهای ویران شده می گوید: ما ۴۰۰۰کشته دادیم چرا می گویند ۴۰۰تا. دلیلش چیست. کشته ها خیلی بیشتر از اینها است .هنوز دارند [اجساد] را از زیر آوار در می آورند. چرا دروغ می گویند. فقط مسکن مهر بالای ۵۰۰ کشته داده است.

یکی از زلزله زدگان معترض می گوید:‌ همه وسایل ما زیر آوار مانده است و الان برای دریافت امکانات و اقلام از ما شناسنامه وکارت ملی می خواهند! گوسفندان و احشام همه از بین رفته اند، آخر از توی این آوار من از کجا مدرک بیاورم؟

یک مرد زلزله زده به خبرنگاران می گوید: در کنار خانه ویرانه اش می گوید:‌ با بدبختی بعد از هفت الی هشت ساعت پسرم را که زیر آوار مانده بود، درآوردیم. من همان موقع رفتیم فرمانداری اگر چند ساعت پیش کمک بود و زودتر می‌توانستیم اقدام کنیم، او الان زنده بود. پسرم ۱۶سالش بود. او خفه شده است. ما اینجا هیچکس را نداریم. نه فرماندار داریم، نه نماینده داریم، نه صاحبی داریم. اگر یک کشور عربی بود همان لحظه می رفتند نجاتشان می دادند. کشورهای عربی برای چیست؟ مردم در صحنه می‌گویند فرماندار فرار کرده است.
 یک مرد زلزله زده میگوید “یک نفر از مسئولین نیامده حال یک نفر را بپرسد. من دو فرزندم را از دست دادم. دار و ندارم نابود شده است. چهار روز است که زن و بچه هایم چادر ندارند. فرماندار هم آمد کاری برای ما نکرد.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۲۷ آبان ۱۳۹۶ (۱۸نوامبر ۲۰۱۷)