ابعاد فاجعه بار وضعیت مردم مناطق زلزله زده برغم لاپوشانیهای رژیم آخوندی

وضعیت مردم مناطق زلزله زده به حدی وخیم است که به رغم لاپوشانیهای رژیم، گوشهای از درد و رنج مردم و فاجعهای که اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنند در رسانه های حکومتی نیز مشهود است.

از روز دوشنبه مصیبت های زلزله زدگان باران نیز افزوده است. در چنین شرایطی وخامت اوضاع به ویژه در مناطق روستایی شدیدتر است.

به اعتراف کارگزاران رژیم و رسانه های حکومتی بیش از ۱۹۰۰ روستا در مناطق زلزلزده غرب کشور آسیب دیدهاند و تعداد بالای تلفات در روستاها در حال افزایش و آمار کشته ها تصاعدیست.
فرماندار رژیم در تلاث باباجانی گفت: ۱۳ هزار و ۲۰۰ خانوار زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی هم اکنون نیازمند چادر هستند. نیاز مردم به پتو و وسایل گرمازا زیاد است، هوا سرد و مواد خوراکی هم ندارند. روستاهای سرپلذهاب و قلخانی هم در مضیقه شدید هستند.

فرماندار رژیم در  گیلانغرب هم گفت: هیچ فردی از خارج از استان سراغ گیلانغرب نیامده و این منطقه زلزلهزده در محرومیت و مظلومیت باقی مانده است. مشکل ما توزیع اقلام به دلیل حجم بالای نیازهای مردم و هجوم آنها است.

در منطقه گیلانغرب در حال حاضر چند ده هزار نفر بیخانمان هستند. مردم هنوز در سرمای خیابان و بدون چادر هستند و به خاطر نبود چادر و امکانات ضجه میزنند.

مردم منطقه گلین، انجاورو در گیلان غرب که خانههایشان تخریب شده به کوههای اطراف پناه بردهاند و هنوز کسی به آنجا کمکی نرسانده است.

درچند روستای بین شهر ازگله و سرپلذهاب، بوی شدید تعفن اجساد مانع تسهیل رفت و آمد به اطراف خانه ها شده است.

در روستاهای سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی و دالاهو تعداد زیادی حیوان از جمله گوسفند، بز و گاو در زمان وقوع حادثه در اصطبلها بودند که امکان فرار نداشتهاند و اکنون بعد از گذشت چند روز از وقوع این حادثه همچنان زیر آوارها ماندهاند.

به تدریج بوی تعفن لاشه این حیوانات در محیط روستاهای زلزله زده پخش میشود و این معضل هم به مصایب مردم زلزلهزده اضافه میشود.

بیش از ۲۰۰ هزار راس دام عشایر در منطقه غرب کرمانشاه تلف شدهاند و در منطقه ثلاث باباخانی امکانات لازم برای بیرون آوردن لاشه حیوانات وجود ندارد.

یک خبرگزاری حکومتی نوشت: روستای امام عباس، تقریبا خاک شده؛ (یکی از اهالی) آخرین ردیف گورستان را نشان می دهد که حدود ۱۰۰ نفر از اهالی کوئیک حاتمی، کوئیک عزیز صیفوری، کوئیک حسن و کوئیک مجید دسته جمعی کنار هم خوابیده اند؛ گورهایی که هر کدامشان ۵_۶ نفر از عزیزهایشان را یک جا کنار هم خوابانده اند؛ او می گوید «هیچ کس کمک حالمان نبود؛ فقط بیل مکانیکی یکی از اهالی گودال ها را کند و همه شان را یکجا دفن کردیم؛ برای بعضی ها نماز خواندیم و برای بعضی ها هم نشد؛ نه اینکه نخواستیم، نشد...».

دستش را به سمت تپه خاکی باقی مانده از کوئیکها میگیرد و میگوید بوی لش مرده تمام روستا را گرفته؛ لش باد کرده دامها؛ هنوز هم زیر آوارند؛ از صبح گودالی درست کرده ایم و هر کدام را که بیرون میکشیم داخلش میاندازیم ولی تمامی ندارد.

این حال و روز همه روستاهای زلزله زده است؛ از ثلاث باباجانی تا ازگله؛ از امام عباس تا کوئیک؛ از سرپل ذهاب تا اسلام آباد غرب؛ همه روستاهایی که این روزها در سایه غفلت برخی دستگاههای مسئول، شبهای سرد را به روز میرسانند؛ روستاها و مناطقی که تمام نگرانی و غصهشان، هفته ها و ماه های سردی است که در کمینشان نشستهاند؛ روزهایی که شاید در مقایسه با امروزشان روشنتر نباشد.

یک رسانه حکومتی به نام بهار نیز نوشت: مردمان روستای زرده همچون سایر روستاها نگران هستند، نگران از شرایط و آینده مبهمشان و زمستانی که دعا میکنند امسال خیلی سخت نباشد.