عارف شیرازی: مشروعیت سیاسی و مشروعیت‌زدایان فرومایه



مشروعیت سیاسی اساساً ناظر به مقبولیت مردمی یک نیرو، سازمان و حزب و نیز یک رژیم بوده و معلول داشتن خطوط سیاسی استراتژیک صحیح و اصولی و حرکت درازمدت در راستای منافع واقعی مردم می‌باشد.
مشروعیت بالاترین سرمایه و دارائی یک نیرو و یا رژیم بوده، نه یک‌روزه حاصل شده و نه در کوتاه مدت قابل از بین بردن است مگر اینکه آن نیرو تغییر جهت داده و سمت وسوی دیگری را پیش بگیرد.
مشروعیت داخلی نتیجه مقاومت طولانی‌مدت و پرداخت بها، برای آزادی است، مشروعیت بین‌المللی نیز اساساً مرهون همین مقاومت داخلی است. ازاین‌رو کسانی‌که بعد از ۴۳ سال غیبت حالا به فکر رهبری و سرقت انقلاب می باشند ، آب در هاون می کوبند.
این مشروعیت در حکومت های دموکراتیک از طریق مراجعه به آرای عمومی قابل ارزیابی‌است ؛ اما در حکومتهای فاشیستی با مقدار مقاومت آن نیرو و پرداخت بها برای آزادی و رهایی مردم سنجیدنی‌است. 
رهبر مقاومت سالها پیش در این باره گفته بود:
"مشروعیت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هیچ‌چیز دیگر، چراکه امکان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و باید برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت کرد تا رژیمی که مانع انتخابات و آرای آزاد و حاکمیت مردم است سرنگون شود".
سپس اضافه کرد:
"مقاومت تنها ملاک و شاخص و سرچشمه مشروعیت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد یا جریان سیاسی در دوران اختناق با مقاومت و ایستادگی او در برابر فاشیسم دینی و در جنگ با آن سنجیده می‌شود. مشخصاً اینکه در جنگ نظامی و سیاسی و ایدئولوژیکی تا کجا و چه میزان به دشمن ضد بشری ضربه میزند. تا کجا برای این رژیم خطرناک است و تا کجا به نیروی جنگنده ضد رژیم در جنگ نظامی یا در جنگ سیاسی یاری می‌رساند و مایه می‌گذارد."
(برگرفته از کتاب مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت صفحه ۱۳۷) 
سخن از مشروعیت سیاسی را با اشاره به حرفه‌ای یک تازه به دوران رسیده که با تأخیر ۴۰ ساله برای سرقت انقلاب خیز برداشته و در این راستا به فکر مشروعیت زدایی از مجاهدین افتاده است پی می‌گیریم.
وی در توئیت خود ضمن اشاره به موفقیت‌های مجاهدین در عرصه بین‌المللی و اینکه آن اساساً معلول انسجام آن‌هاست می‌نویسد:
"اپوزیسیون باید جبهه متحدی تشکیل دهد تا دنیا با ما مذاکره کند نه سازمان مجاهدین، هدف من نفی سازمان مجاهدین و مشروعیت زدایی از آن در جهان می‌باشد."
اینکه این "نورسیده" به فکر انسجام مخالفین آخوندها باشد مبارک است، اینکه ایشان در فکر مذاکره با دولت‌های غربی بیافتد باید گفت بفرمائید "آرزو بر جوانان عیب نیست"! اما بدانید که "بی‌مایه فطیر است."
بدون دست داشتن مؤثر در مقاومت داخلی هیچ‌کس شمارا جدی نخواهد گرفت اگر فی‌الواقع خواهان سرنگونی رژیم هستید، بفرمائید در داخل کشور و در کف خیابان هر چه بیشتر بر رژیم و مزدورانش آتش ببارید وگرنه بدون مقاومت در داخل و با خیز برداشتن برای موج‌سواری شما به آلت دست حقیری در دست اصحاب مماشات برای تأمین منافع آن‌ها تبدیل خواهید شد.
آن‌ها که می‌خواهند در عرصه‌ی بین‌المللی به بازی گرفته‌شده و به‌طرف مذاکره دولت‌های غربی تبدیل شوند لازم است به نکات زیر توجه نمایند:
ـ    هر کس که به دنبال کسب مشروعیت واقعی است باید آستین بالا زده و در داخل ایران و در کف خیابان به مبارزه با رژیم ضد بشری پرداخته و یا به حمایت از رزمندگان آزادی و کانون‌های شورشی که درصدد سوزاندن "ریش و ریشه" آخوندها هستند برخیزد.
    ـ    هر فرد و نیرو که از کمترین درجه شرافت سیاسی برخوردار و خواهان نابودی رژیم آخوندی است باید در کنار نیروی اصلی سرنگونی طلب که ۴۳ سال بهای آزادی را با رنج و شکنج و زندان و اعدام در کامل‌ترین صورت پرداخت کرده است قرارگرفته و به یاری آن بشتابد وگرنه آن فرد و نیرو در ادعای آزادیخواهی خود گزافه‌گو و دروغ‌گو می باشد.
    ـ    درآویختن به اصحاب مماشات و "غش‌وریسه رفتن" و لوس کردن خود برای آن‌ها ممکن است باعث تأخیر در پروسه سرنگونی رژیم گردد ، اما مطمئن باشید که آنچه تعیین‌کننده است ،نبرد در داخل ایران و در کف خیابان می‌باشد. 
    ـ    آن‌کس که هدف خود را صراحتاً  "نفی مجاهدین و مشروعیت زدایی از آن‌ها در جهان" می‌داند عملاً خود را در کنار رژیم و وزارت بدنامش قرار می‌دهد که از ۴۳ سال پیش با قتل و کشتار و شکنجه و اعدام به دنبال نفی فیزیکی مجاهدین و با شیطان سازی و لجن پراکنی هیستریک به دنبال مشروعیت زدایی از آن‌ها بوده است.
همان هدفی که مزدور نفوذی یا همان "کبوتر پرقیچی" وزارت بدنام در لجن نامه ۹۲ وظیفه و به عبارت دقیق‌تر  مأموریت محوله به خودش را پائین کشیدن سازمان‌های سیاسی (منظور مجاهدین است) از عرش به فرش معرفی کرده بود. بنابراین باید گفت: "دیر آمدی ای نگار سرمست".
ضمناً مهم نیست که شما "حق‌الزحمه‌ای"! بابت این خوش‌خدمتی خود به رژیم آخوندی دریافت کرده و یا صرفاً به خاطر عشق به قدرت و حکومت و یا به خاطر ماهیت ضد مردمی خود این‌چنین آگاهانه باکارت رژیم بازی می‌کنید. 
    ـ    همان‌طور که رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی تأکید کرده است مجاهدین رقیب هیچ‌کس برای رسیدن به قدرت نیستند. اما مطمئن باشید که هیچ‌کس هم رقیب مجاهدین در صدق و فدا و پرداخت بهای آزادی نیست(نقل به مضمون). 
    ـ    سرانجام با توجه به هدف اعلام‌شده شما یادآوری می‌شود که "آزموده را آزمودن خطاست". چه شاه و شیخ مستمراً دنبال نفی مجاهدین و مشروعیت زدایی از آن‌ها بوده‌اند. بنابراین تنها "عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری" .