جمشید پیمان: چند نکته ی اساسی برای من در بر خورد با نظام جمهوری اسلامی!

جمشیدپیمان 
ـــ چهل سال است که مُرده های فکری و تاریخی در ایران حاکمند!
می‌دانید چرا زدودن این جنازه های متعفن هنوز عملی نشده است؟
ـــ تا وقتی از نظام جمهوری اسلامی بطور کامل سلب قدرت نشود و بساطش برچیده نگردد،لحظه ای از این شیوه کوتاه نمی آییم:
«آتش جوابِ آتش»
ـــ با صراحت تمام می گویم: اگر کسی مدعی کسب آزادی و برابری حقوق شهروندی و جدایی دین و دولت در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و اجرای قانون اساسی آن است، یا حالی‌اش نیست چه می‌گوید یا دروغ می‌گوید!
ـــ نظام جمهوری اسلامی از بن فاسد است و اصلاح ناپذیر! کاش مردم ایران در دام فریب های خمینی ( و خمینی سازان) نمی افتادند!
امّا امروز با کاشکی و اگر و مگر و ملامت و دریغ و درد گفتن، نمی‌شود از شرّ این نظام رهید. باید این درخت پلید را بطور کامل از ریشه درآورد. چگونه؟ 
پاسخ را مسعود رجوی از چهل سال پیش به روشنی و بی هیچ گژی و کاستی ارائه کرده است:
«سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی»
این پاسخ به نظر من تا این لحظه درست ترین و مناسب ترین پاسخ به مساله ی ایران‌سوز یعنی رژیم فاسد، منحط و ارتجاعی حاکم بر ایران است! 
ـــ به پرسش نخست باز می گردم: 
چرا تا کنون امر سرنگونی محقق نشده است؟
زیرا نمی‌شود نشست و به فرجام رساندن این ضروری ترین و حیاتی ترین و کار برای ایران را تنها از یک سازمان انتظار داشت و خواست! 
اگر سرنگونی این نظام ضد ایرانی و دشمن بشری خواست همگانی است، تحقق آن هم با مشارکت جدّی و فعال همگانی شدنی است !
ـــ یک نتیجه گیری مختصر و بی پیرایه:
آزادی و آبادی و سعادت ایران در گروی سرنگونی حاکمیت آخوندی است، پس؛
سرنگونی این حاکمیت امری الزامی است و برای تحقق آن،جز همبستگی ملی و حضور و مشارکت فعال نیروهای ایرانی آزادی‌خواه، راه دیگری نیست!