منوچهر هزارخانی: پیام برای کارزار همیاری مقاومت

هم‌میهنان عزیز، در وضع جدید، بی‌سابقه و به‌زحمت قابل‌تصوری قرار گرفته‌ایم؛ بعضیها ترجیح می‌دهند بگویند «معجزه‌»یی صورت گرفته است: همه رزمندگان ساکن اسارتگاهی به‌نام «لیبرتی» در یک مهاجرت جمعی، زنده و صحیح و سالم به تیرانا رسیدند! آنها، پیش‌تر، در اسارتگاه، از طرف آدمکشان مزدور رژیم آخوندی تحت انواع فشارها، حق‌کشیها و محرومیت ها قرار داشتند و احتمال موشک‌باران‌شدنشان توسط مزدوران هم در هر لحظه می‌رفت. این رزمندگان می‌بایست به محض شنیدن آژیر شلیک موشک، ظرف حداکثر ده ثانیه خودشان را به درون سنگرهای انفرادی پرتاب کنند ولو این که سنگرها مملو از آب باران شده باشند. حالا آمده‌اند تا در محیطی آزاد، با روحیه‌یی سرشار از اعتماد به‌نفس، برای ادامه نبردشان در شرایط جدید تا سپردن ولایت‌فقیه به زباله‌دان تاریخ برنامه بریزند. با شوق تمام به‌دیدارشان شتافتم، هرچند احتمال زیادی نمی‌دادم که با توجه به عوارض و مشکلات جسمانیم بتوانم از پس این دیدار طولانی و خسته‌کننده برآیم. اما با کمک دوستان برآمدم. در این دیدار سه نکته برایم روشن شد. اول این که عامل تعیین‌کنندة این گشایش (یا این «معجزه») ارادة خود رزمندگان در مقاومت در برابر سختیها بوده است. دوم این که عامل کمکی و مکمل فشار فوق‌العاده قوی و حیرت‌آوری بوده که حامیان بین‌المللی مقاومت ایران برای خنثی‌کردن و از کار انداختن دستگاه توطئه‌گر و موذی مماشات جهانی وارد آورده‌اند تا این مهاجرت جمعی در آرامش و بی‌حادثه صورت بگیرد. سوم این که از نظر شخصی، در عین بدبینی‌ام نسبت به اوضاع، حالا این امید را هم پیدا کرده‌ام که قبل از پایان عمر بتوانم شاهد برافتادن طاعون حکومت مذهبی در کشورمان باشم.
پس، هم‌میهنان عزیز! باید بکوشیم تا در اولین کارزار همیاری مقاومت پس از رهایی رزمندگان از اسارتگاه «لیبرتی» با تمام توان شرکت کنیم. حال اگر بگویم از آن عده از هم‌میهنانی هم که ممکن است به کار ما ایراد داشته باشند ولی بیزاری و نفرتشان از دوام حکومت آخوندی از حد گذشته است انتظار کمک دارم، آیا زیاده‌خواهی کرده‌ام؟