ردپای این رژیم هیچکجا بیشتر از مورد کمپ اشرف واضح نیست، جایی که 3400 مخالف سیاسی ایران در عراق در آنجا سکونت دارند. اینکه چگونه این مورد حلوفصل گردد میزان سنجی برای جهت گیری عراق بعد از خروج آمریکا میباشد.
اما متأسفانه سفارت آمریکا در عراق از بهرسمیت شناختن شدت تهدید ایرانیها خودداری میکند. درحالیکه به میزان زیادی یک فاجعه انسانی دیگر در کمپ اشرف خود را نشان میدهد، سفیر آمریکا لارنس باتلر اظهارات بهشدت دردسر سازی را ابراز داشت مبنی بر اینکه ساکنان کمپ اشرف باید متفرق شوند و به یک نقطه دیگر در عراق منتقل گردند.
شگفتانگیز اینکه دو روز قبل از آن، یک روزنامه عراقی گزارش کرده بود که رئیسجمهور عراق که تازه از دیدار ایران برگشته بود، ”پیغامی ”در مورد کمپ اشرف به سفارت آمریکا منتقل کرد که از جانب کسی جز علی خامنهای رهبر عالی رژیم ایران نبود.
مشاهده جا پای ایران در تصمیمات عراق آزاردهنده است. اما شنیدن بازتاب دستورات خامنهای در مورد سرنوشت مخالفین ایرانی از راهروهای سفارت آمریکا در مخیله نمیگنجد.
رژیم ایران ساکنان اشرف را بهعنوان دشمن اصلی خود میداند و خواهان از بین بردن آنهاست. برای انجام این کار، نوری مالکی نخستوزیر عراق که شریک جرم است، در ژوئیه 2009 و آوریل امسال دستور دو قتلعام خونین را در این کمپ داد، که دهها نفر کشته و صدها نفر زخمیشدند. او قول داده است که اشرف را تا آخر امسال ببندد.
هفته گذشته، کمیته امورخارجه مجلس نمایندگان آمریکا به اتفاق آراء یک متمم را به قانون اختیارات (بودجه) روابط خارجی تصویب کرد که ”اتخاد تمام اقدامات ضروری و مناسب برای جلوگیری از جابهجایی اجباری ساکنان کمپ اشرف در داخل عراق و تسهیل تقویت حضور هیأت همیاری سامان ملل در عراق در کمپ اشرف را ” تبدیل به سیاست آمریکا میکند.
بهجای همسو شدن با درخواست های رژیم ایران، همانطوریکه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان تصریح کرده، سفیر باتلر باید خواهان ”تقویت ”حضور یک تیم مانیتورینگ یونامی در اشرف جهت حفاظت از این ساکنان در مقابل قتلعام بیشتر باشد.
ساکنان کمپ اشرف بیش از ربع قرن است که این کمپ را خانه خود نامیدهاند. اما آنها مورد قتلعام و بدرفتاری قرار گرفتهاند. تصور کنید در صورتیکه آنها به اجبار به یک مکان دیگری در عراق که به دور از چشمان ناظر بین جامعه بینالمللی است منتقل گردند، چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد.
تعجبی ندارد که رژیم ایران نه تنها بهطور علنی از ایده جابهجایی در داخل عراق حمایت میکند، بلکه بهطور فعال برای آن در بغداد لابی میکند.
این اظهارات بهطور غیررسمی توسط نیروهای ملیگرای عراقی و مقامات سطح بالای که در بند دیکتههای تهران نیستند رد شده است. اسامه لنجیفی سخنگوی پارلمان عراق در روز 13 ژوئیه در پارلمان اروپا گفت: ”این طرح پیشنهاد شده توسط آمریکاییها برای جابهجایی (ساکنین اشرف) در داخل عراق توسط تمامی احزاب رد شده است و آن را غیرقابل پذیرش میدانیم“.
او از پیشنهاد پالمان اروپا برای جابهجایی این ساکنان به کشورهای سوم بعد از مذاکرات صورت گرفته حمایت کرد، به شرطی که اینکه ابتدا وضعیت در این کمپ بهحالت نرمال در آید. این تنها طرحی است که درحالیکه حقوقبشر ساکنان اشرف را تضمین میکند، حق حاکمیت عراق را محترم میشمارد.
در روز 19 ژوئیه بان کیمون دیبر کل سازمان ملل در گزارش سالانه خود به شورای امنیت سازمان ملل در مورد عراق خواهان احترام به حقوقبشر ساکنان اشرف شد و خواهان یک راهحل با اتفاق آراء برای این شرایط گردید.
موضع کنونی آمریکا در عراق نه نظارت بر حقوق این ساکنان است و نه یک راهحل با اتفاق آراء. در حقیقت، درست مخالف آن است.
پارلمان اروپا، سازمان ملل، کنگره آمریکا، مقامات برجسته و مستقل عراقی و ساکنان اشرف همگی جابهجایی اجباری را رد کردهاند. تنها استثناها تهران، یک بغداد شریک جرم و وزارتخارجه آمریکا میباشند.
تعجبی ندارد که ژنرال هاگ شلتون، رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا این ایده که توسط سفیر باتلر در حمایت از جابجای در عراق جار زده شد را ”ترسناک” (appalling) خواند.
او طی کنفرانس 17 ژوئیه در واشنگتن اضافه کرد: ”این ایده دستورالعملی برای فاجعه است... [سه نقطه از خود متن است] این یک دستورالعمل برای پاکسازی قومی است، در خارج از دسترسی که اکنون حامعه جهانی دارد، میباشد“.
آمریکا، که در سال 2004 طبق کنوانسیون چهارم ژنو ساکنان اشرف را بهعنوان ”اشخاص حفاظت شده ”برسمیت شناخت، اخلاقا و قانوناً ملتزم به حفاظت از این ساکنان است. اما، در ابعاد بزرگتر، آمریکا باید تشخیص بدهد که واگذاری اشرف معادل دادن دست بالا به رژیم ایران در عراق است.
این باید برای سفیر باتلر نیز هشداردهنده باشد، مگر اینکه او دستور کاری را دنبال میکند که شامل منافع مستبدین تهران میباشد.