رهبر نمک نشناس

سخنان هماهنگ شده روز گذشته  آخوند روحانی و رفسنجانی نه تنها دیگربار گوشه ای از جنگ قدرت میان باندهای متخاصم در درون رژیم آخوندی را به نمایش گذاشت، بلکه بخوبی نمایانگر هراس و وحشت تمامی سران رژیم از اوضاع بحرانی و روند روبه رشد حرکت های اعتراضی معلمان، کارگران، دانشجویان و اقشار مختلف در شهرهای  میهنمان می باشد. امنیتی ترین رئیس جمهور ملایان که اکنون از تنفر عمومی نسبت به رژیم دلهره عجیبی گرفته است، شیادانه با به زیر سوال بردن خطوط قرمز ولی فقیه از جمله گفت: «می‌شود به هر کسی گفت که تو مجتهدی و می‌توانی اجتهاد کنی آن وقت سنگ رو سنگ بند نخواهد شد؛ نمی‌توانیم به قوه قهریه نظام که دستبند و کلت همراهش است بگوییم بیا و اجتهاد کن این‌گونه نمی‌شود». وی در ادامه با اشاره به سانسور گسترده اینترنت افزود: «اینترنت و ابزار جدید یک شمشیر دو لبه است که هم می‌تواند سود داشته باشد و هم می‌تواند خطرناک باشد که یکی از وظایف مهم آموزش و پرورش این است که نحوه استفاده درست از این ابزار را به جوانان و نوجوانان ما آموزش دهند. متاسفانه ما یکسری سخت‌گیری‌هایی را می‌کنیم که مثلا می‌گوییم نمی‌شود زبان را یاد گرفت خوب در این صورت دانش‌آموز می‌رود در کلاس‌های خصوصی زبان را یاد می‌گیرد اینکه بگوییم الا و بالله باید یک زبان فارسی یاد گرفته شود و هر کسی هم که در دنیا این زبان را نمی‌فهمد مشکل خودش است و برود یاد بگیرد راه صحیح نیست. حالا این فرض را قبول می‌کنیم که به خاطر برخی از محدودیت‌ها نمی‌توان برخی از هنرها را در مدارس یاد داد ولی این را نیز بدانیم که جوانان ما هنر را دوست دارند و می‌روند در کلاس‌های خارج از مدرسه آن را فرا می‌گیرند. حتی اگر کلاس‌ها را دو قفله کنیم او می‌رود در خانه دوستش کلاس می‌گذارد و جمع می‌شوند و هنر را یاد می‌گیرند پس محدود کردن هنر نیست مصون کردن هنر است.

آخوند روحانی در ادامه به بحران های لاعلاج اقتصادی و مالی  رژیم اعتراف کرد و افزود: «شرایط ما شرایط مطلوب نیست... هنوز تحریم هست، شما می‌دانید هنوز مذاکرات هسته‌ای ما به پایان نرسیده است، ما وسط راه هستیم ما هنوز در شرایطی هستیم که قیمت نفت برای ما غیرقابل‌قبول است، نفت را به نصف قیمت می‌فروشیم، در شرایطی هستیم که منطقه ما ناآرام است، می‌دانید همه جا اطراف ما وضع چگونه است».
همزمان سخنرانی رفسنجانی که در دانشگاه امیرکبیر با حمله و هجوم فیزیکی بسیجیان و باند خامنه ای روبرو گردید، خود با اندازه کافی گویای وضعیت بحرانی و جنگ قدرت در میان دو باند متخاصم می باشد. بسیجیان که در یک حرکت سازماندهی شده به پیشواز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی آمده بودند، با بلند کردن پلاکاردهایی مانند «مرگ بر فتنه گر، فتنه گر حیا کن، دانشگاه را رها کن» و یا « دانشکده امیرکبیر جای استوانه فتنه نیست». به فرمان رهبر معظم پذیرایی جانانه ای از شخص دوم حکومت که خامنه ای را بر تخت رهبری نشانده است، بعمل آوردند. رفسنجانی نیز در سخنان خود  (خبرگزاری حکومتی ایلنا 14 اردیبهشت 1394) فرصت را غنیمت شمرد و ولی فقیه طلسم شکسته را بدلیل چنین حملات سازماندهی شده ای این چنین مورد خطاب قرارداد: «امیرکبیر، ناصرالدین شاه را از تبریز به تهران آورد و وی را به قدرت رساند اما استبداد نمک‌نشناسی کرد و با توطئه‌های اطرافیان ناصرالدین شاه امیرکبیر به شهادت رسید».
15 اردیبهشت 1394