م. سروش:‌ بر بالا بلند قله جهان

بر بالا بلند قله جهان زنی ایستاده است
که نگاهش مظهر آفتاب بر زمین
و در دستان معجزه گرش، بهار
در انتظار طلوع سرسبز فروردین،
بی تاب رویش و جوانه زدن است
غمگین مباش، افسرده و ناامید نیز
باران نگاهت را به آینه ای بسپار
که در انعکاس آن
در فردایی نه چندان دور
باغهایی به وسعت سرزمین اهورایی
لبریز از عشق و امید و آزادی
سر بر خواهند آورد
و نسیم در خنکای صبحگاهان بهاری
راز عطر گل «مریم» را
در خاطرات سرسبز دشت، مرور خواهد کرد
نگاه کن بر بالا بلند قله جهان زنی ایستاده است
که نگاهش مظهر آفتاب است و روشنایی.