تاون هال: یک فرصت جدید آقای رئیس‌جمهور

نویسنده: تام ریج

در اکتبر 2013، نوری مالکی که در آن زمان نخست‌وزیر بود از واشنگتن دیدار کرد که آخرین بار وی قبل از آن بود که کرسی خود را در زمان خشونت فرقه‌ای که سیاست‌هایش آن را دامن زده بود، رها کند. متأسفانه، در آن زمان کار اندکی برای مقابله با آن سیاست‌ها و یا به چالش کشیدن رابطه نزدیک مالکی با ایران همسایه صورت گرفت.
و حالا، علیرغم اینکه آمریکا یک معاهده اتمی با ایران را مورد مذاکره قرار می‌دهم، ملاها حضور نظامی و تروریستی خود را در سراسر منطقه افزایش می‌دهند. روز سه‌شنبه، جانشین مالکی آقای حیدر العبادی به کاخ سفید برای دیدار با رئیس‌جمهور می‌رود. این دو انتظار می‌رود که پاسخ‌های مشترک به مشکلاتی که مالکی به تولید آن کمک کرده است را موردبحث قرار دهند.
دلیل خوبی وجود دارد که عبادی در پاسخ به این مسائل از مالکی جدی‌تر باشد؛ اما پایه‌ای‌ترین علل بحران هنوز در جای خود قرار دارند. در میان آن‌ها مهم‌ترین، بالا گرفتن قدرت جمهوری اسلامی ایران در عراق و در سراسر منطقه است.
یک و نیم سال کار اطلاعاتی و گزارش‌ها رسانه‌ها در مورد بالا گرفتن درگیری‌ها جای تردید کمی باقی گذاشته است که نفوذ ایران روی بغداد و ارتش عراق افزایش‌یافته است. به‌جز این، تهران به حمایت از رژیم اسد در سوریه ادامه می‌دهم که درعین‌حال یک نقش طولانی‌مدت به شبه‌نظامیان لبنانی خود حزب‌الله نیز داده است.
در یمن، میلیشیاهای شیعه موردحمایت ایران کشور را بی‌ثبات نموده‌اند و رئیس‌جمهور آن را مجبور به فرار کرده‌اند. رویه مرفته، دخالت ایران این تهدید را دارد که ابعاد درگیری‌های فرقه‌ای شعله‌ور در تمامی خاورمیانه را گسترش دهد.
متأسفانه، برای چندین سال، تهران نفوذی بیش از واشنگتن در بغداد داشته است. زمان آن است که این عدم تعادل را مداوا کنیم، بخصوص با توجه به تعهدی آمریکا در شکل خون و سرمایه در این کشور  دارد.
علائم هشداری زودرس وجود داشت که باید سیاست‌گذاران آمریکا را به زیر سؤال بردن سیاست منطقه‌ای آن‌ها رهنمون می‌شد. همین یک ماه پیش از دیدار مالکی، 52 عضو اپوزیسیون اصلی ایران توسط نیروهای عراقی در کمپ اشرف جامعه تبعیدی کشته شدند. این ساکنان تضمین نیروهای آمریکایی برای حفاظتشان را بعد از جنگ سال 2003 در عراق داشتند و نیز توسط دولت عراق زمانی که آمریکا بیرون کشید. به‌گونه‌ای تراژیک، دولت مالکی که با تشویق و حمایت ایران عمل می‌کرد، مکرراً توافق آن‌ها را نقض کرد.
امروزه حدود 3000 تن از ساکنان قبلی اشرف به کمپ لیبرتی در بغداد منتقل‌شده‌اند که در آنجا مورد حملات مکرر قرارگرفته‌اند که یک یادآوری مستمر است از هم نفوذ تهران روی ارتش و دستگاه امنیتی عراق و شانه خالی کردن آمریکا از مسئولیت‌های مهمش نسبت به مردم آن کشور.
تابه‌حال 24 تن از ساکنان کمپ لیبرتی به‌واسطه ممانعت از عدم دسترسی به‌موقع به خدمات پزشکی موردنیاز جان خود را ازدست‌داده‌اند و 1300 تن از آنان هنوز گرفتار جراحات حملات قبلی هستند. یکی دیگر از ساکنان بنام صفر ذاکری از اواسط مارس به بهانه یک تصادف رانندگی به گروگان گرفته‌شده است.
چشم‌پوشی از این تخطی‌های حقوق بشری تنها ایرانی‌ها را تشویق می‌کند که فشار فیزیکی و روانی خودروی ساکنان کمپ لیبرتی را تا زمانی که بغداد کاری ندارد، ادامه دهند. میلیشیاهای شیعه موردحمایت ایران در عراق نیز اختلافات فرقه‌ای را دامن می‌کنند. این نگرانی‌ها باید در 14 آوریل توسط پرزیدنت اوباما مطرح گردند که باید برای نخست‌وزیر عبادی روشن نماید که واشنگتن با تهران همدستی یا همکاری نخواهد کرد و بغداد نیز نباید چنین کند.
دیدار عبادی یک فرصت حیاتی است برای پرزیدنت که تعهد آمریکا و سازمان ملل و عراق به ساکنان را مورد تأیید قرار دهد.
برای آمریکا دیر نشده که به متحدان عربش بپیوندد در ایستادن همزمان در مقابل داعش و متناظران شیعه آن‌که در تهران حکومت می‌کنند. امید است که چنین استراتژی‌ای توجه اصلی دیدار بین عبادی و پرزیدنت اوباما باشد. کاملاً ضروری است که دولت از این فرصت استفاده نماید تا روابط قوی‌تری با دولت جدید عراق شکل دهد و در این کار اعتبار ما در منطقه را برگرداند و تلاش‌های ما را روی کاهش نفوذ ایران در سراسر منطقه مجدداً متمرکز ساخته و هر دو دولت را مجدداً به امنیت و سلامت ساکنان کمپ لیبرتی متعهد نماید.
این دیدار مهم می‌تواند برای ساختن دوباره همکاری بین یک آمریکای مسئول و یک عراق مستقل بکار گرفته شود، این‌یک قدم بسیار دیر شده در مسیر یک سیاست هوشیارانه و واقعی در خاورمیانه است که به‌طور واقعی به صلح و ثبات کمک می‌کند.
تاریخ: 14 آوریل 2015