بهرام مودت: جمعه خونین ورزشگاه تختی اهواز

لیگ برتر فوتبال در ایران با قهرمانی تیم فوتبال استقلال خوزستان به پایان رسید. باید قابل توجه بخصوص نسل جوان باشد که استان خوزستان در گذشته ای نه چندان دور نقش بسزایی در فوتبال ایران داشته و نام بازیکنان بزرگ و نامدار خوزستانی در باشگاه‌ها و تیم‌های ملی به ثبت رسیده است. روند برگزاری مسابقات لیگ برتر این فصل بدون حادثه، فاجعه و انبوه ابهامات طی نشده است. گزارش هشت هزار صفحه ای هر چند آبکی کمیسیون اصل نود مجلس ارتجاع در ارتباط با عملکرد فدراسیون فوتبال و نهادینه شدن فساد در سطوح ریاست، مدیریت و امور مالی گواه این امر است. همینطور مرگ مشکوک ”هادی نوروزی“ و ”مهرداد اولادی“ دو بازیکن ارزنده از خطه شمال که سابقه حضور در تیم‌های پرسپولیس و ملی را داشتند نیز از نمونه ابهامات و شایعات در این زمینه ها است. در مورد هادی نوروزی به همین بسنده شد که علت مرگش ایست قلبی بوده است. ولی صحبت‌هایی به بیرون راه یافت که گویا روز قبل از فوتش چندساعتی تحت بازجویی و پاسخ‌گویی ارگان‌های امنیتی بوده است. در مورد علت مرگ مهرداد اولادی نیز ابتدا ایست قلبی را عنوان کردند، ولی بعد از مدت کوتاهی آخوند اژه‌ای جنایتکار بدون ارائه هیچ مدرکی و بدون رعایت حرمت و آبروی خانواده وی علت مرگ را استفاده از دارو و مصرف مشروب اعلام کرد.

از جمله حوادث و اتفاقاتی که عمدتاً در پی سوء مدیریت و عدم مسئولیت پذیری در ابعاد و سطوح مختلف دستگاه ورزش، اداره حراست و سازمان تأمین شهرها و همچنین هیئت‌های استانی پیش آمده، یک نمونه بارز که می‌توانست ابعاد بسیار فاجعه آمیزی در پی داشته باشد، حادثه خونین در ورزشگاه تختی اهواز در روز سوم اردیبهشت ۹۵ در مسابقه بین تیم‌های فوتبال استقلال اهواز و پرسپولیس تهران بود. ورزشگاه تختی اهواز فقط گنجایش ۱۵ هزار تماشاگر را دارد و در این روز کاملاً قابل پیش بینی بود که با توجه به حساسیت این مسابقه که تا حدودی سرنوشت قهرمانی را مشخص می‌کرد و همچنین سابقه پر از تنش و هیجان در چنین مسابقه ای در طول چند دهه گذشته و نیز هجوم تماشاگران و هواداران احتمال وقوع حوادثی وجود داشته باشد. در این حادثه یا بعبارتی فاجعه که منجر به زخمی و مصدوم شدن تعدادی از بازیکنان و تعداد کثیری از تماشاگران شد از همان ابتدا مسابقه با ۳۰ دقیقه تأخیر شروع شد. بازیکنان پرسپولیس هنگام ورود به استادیوم با پرتاب سنگ مورد استقبال قرار گرفتند و به همین شکل در حین مسابقه و بعد از اتمام، این روال سنگ پرتاب کردن به نحو چشم‌گیری ادامه یافت. بطور واقعی جو ورزشگاه به یک حالت غیرعادی و فوق‌العاده تغییر شکل داده بود. در اینجا این نکته قابل ذکر است که دستگاه امنیتی و اطلاعات رژیم سرکوبگر همواره از تجمع گسترده تماشاگران که عمدتاً جوانان پرشور و عصیان زده متنفر از رژیم را تشکیل می‌دهند واهمه دارد و بطور مستمر با برنامه‌ها و تبلیغات ارتجاعی و دجال گرانه سعی در دور نگهداشتن جوانان از میادین ورزشی دارد و ترجیح می‌دهد که قشر جوان جامعه در بستر اعتیاد و دیگر بزهکاری‌ها قرار بگیرد. اما آنچه این بار پس از روشن شدن و اثبات عدم مدیریت و عملکرد غیر مسئولانه دست اندرکاران رژیم از یکطرف و استفاده به حق جوانان از شرایط موجود برای نشان دادن مخالفت و انزجار خود نسبت به رژیم از طرف دیگر دیده شد، استفاده حاکمیت از مکانیسم فرافکنی، و همانند خیلی از عوام فریبی‌های طول عمر نکبت بارش، معرفی عناصر خارجی در برپا کردن یک چنین فاجعه ای است. رژیم با استناد به اینکه کشور عربستان به دلیل شرایط ناامن و عدم توانایی دستگاه امنیتی رژیم در برقراری نظم و امنیت در استادیوم ورزشی، حاضر به حضور در خاک ایران برای انجام مسابقه باشگاهی آسیا نیست، به تقویت این شایعه پرداخته و ذهن مردم و تماشاگران را منحرف نموده که گویا اتفاقات و حوادث هولناک ورزشگاه تختی که به ”جمعه خونین فوتبال“ معروف شده است بی ارتباط با اهداف سیاسی و ضد رژیم کشور عربستان نمی‌باشد. اینگونه فرافکنی عمدی و هدفمند چیزی جز وحشت رژیم از حضور و تجمع گسترده جوانان پرشور و غیور ایرانی و بخصوص جوانان محروم خوزستان در میادین ورزشی را نشان نمیدهد. فقر، بیکاری، اعتیاد، مشکلات محیط زیستی، بی آبی، سرکوب و فشار و در مجموع بدبختی و فلاکت هموطنان بخصوص در استان خوزستان فقط و فقط در پی سیاست‌های ضد مردمی و مغرضانه این رژیم در ابعادی فاجعه آمیز بوجود آمده‌اند. بدیهی است که تنها با سرنگونی تمامیت حاکمیت ارتجاعی و ضد ایرانی می‌توان آینده روشن و بهتری را تصور کرد. شورای ملی مقاومت با هدف سرنگونی نظام فاشیستی مذهبی آخوندها و با ارائه برنامه و راه حل‌های اصولی و انقلابی و با حمایت و حضور گسترده مردم از همه اقشار، در صدد پایان دادن به درد و رنج ملت ایران با حداکثر توانایی و فداکاری می‌باشد.