حمیدرضا طاهرزاده: از دعوت اپرای برلین تا تخریب مزار استاد بنان!

این روزها خبر دردناک تخریب مزار استاد نامدار و بی بدیل آواز ایران جاودانه یاد غلامحسین بنان که در سایتهای مختلف خبری به همراه عکسی از این واقعه جنایتکارانه که در امامزاده طاهر کرج صورت گرفته در سایتهای اجتماعی به طور گسترده منتشر شد و موجب خشم و انزجار و برانگیختگی شدید هم میهنانمان گردید. عجبا که در همین روزگاران اخبار انفجار و تخریب ویرانه های پالمیرا نیز در سوریه توسط فرزند خواندگان خمینی نیز در صدر اخبار جهان قرار گرفته است. ابوداعشها در ایران و فرزندان خلفشان در سوریه و عراق هر دو در تلاش برای نابودی ارزشهای فرهنگی و هنری تمدنهای بشری هستند.

رژیم زهرخورده و آبروباخته ولی فقیه درمانده که این روزها برای سرخ نگاهداشتن چهره کثیفش با هزار سیلی و انواع و اقسام آرایشها و پیرایشهای وقیحانه حوزوی توسط مشاطه گران داخلی و بین المللی به دنبال کسب وجهه نداشته اش است، دست به چنین جنایت عظیم ملی و فرهنگی زده است که به هیچ وجه کمتر از جنایتهای فرزندان داعشیش نیست. تراژدی تخریب مزار بزرگترین خواننده معاصر ایران استاد بنان که سمبل یک هنرمند آزاده و مردمی بود طبعا برای این رژیم بهای سنگینی می طلبد اما راستی چرا و به دنبال چه هدف موهنی این جانیان هنرکش حاکم دست به چنین فجایعی میزنند؟ استاد بنان در زمره هنرمندان نامدار و فرهنگسازی بود که به هیچوجه حاضر به کمترین تعاملی با این رژیم هنرستیز نشد و همواره در همه جا بدون هیج واهمه و مهابایی زبان تیز و سرخش را علیه این جانیان هنرکش بکار میگرفت و آنها را میکوبید. البته بارها هم مورد آزار و اذیت قرار گرفت و چند بار هم سراز بازداشتگاههای گشتاپوهای خمینی درآورد.
این روزها میبینم که عوامل ریز و درشت رژیم زهر خورده ولایت در حالیکه به وضوح خطوط قرمز نظام و رهبریشان را لگدمال کرده و خمره های زهر اتمی را سرکشیده به هر در میزنند تا بتوانند با استفاده از "دیپلماسی لبخند" در عرصه بین المللی و منطقه ای با تلاش و تکاپوی آخوندی برای آراستن چهره و حفظ ظاهر سرطانی خود راهی بجویند. برای دعوت و آوردن ارکستر اپرای دولتی برلین به تهران خود را به هر آب و آتشی میزنند. مهره های خودفروخته و دلالانی چون الکساندر (علی آقا) رهبری که از عمله گان طرب خاصه دربار ولایت بوده و در زمان گذشته هم از سوگلی های هنری و پااندازهای رژیم ساقط شده ساواک شاه محسوب میشد را بکار میگمارند. نامبرده هم اکنون در مقام رهبر ارکستر تازه به دوران رسیده سمفوینک صدبار منحل شده تهران است که وظیفه راه اندازی این کنسرت و بطریق اولی متقاعد کردن دانیل برنبویم را که یکی از برجسته ترین و مترقی ترین و انساندوست ترین رهبران خوشنام موسیقی کلاسیک جهان است عهده دار شده است! ننگ جاودان بر او و امثال او بخاطر این همه بی غیرتی و خوش رقصی برای نظامهای سرکوبگر؛ اما مضحکتر اینکه این رژیم آنقدر بی محتوا و در هم ریخته است که حتی تاب تحمل شخصیتی چون برنبویم را نداشته و او را عنصری ناصالح و صهیونیست قلمداد کرده و ورودش بخاک ایران آخوندی را ممنوع اعلام میکند!
حالا با تخریب بیشرمانه مزار شخصیت بزرگ موسیقی میهنمان و موج تنفر و انزجار عمومی از این اقدام رذیلانه به ناچار عقب نشینی میکند و با توجیهات احمقانه ای در صدد رفع و رجوع آن برمیاید که گویا میخواسته اند آنرا هم سطح کنند و حرفهای مضحک دیگری که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. عکس مزار ویران شده استاد به خوبی گواه این عمل زشت این رژیم هنرکش است که حتی از قبور هنرمندان هم وحشت دارد. همین کار را هم با خانه استاد صبا کردند که به دلیل قدمت و فرسودگی و عدم توجه ورسیدگی مکفی در شرف ویرانی و تخریب است و این در حالیست که بنا به قوانین همین رژیم این خانه در زمره میراث فرهنگی محسوب میشود و باید آنرا مرمت کرد.
راستی از این رژیم که با هنرمندان زنده و سازهای آنها و هنرشان چه کاری جز سرکوب و سانسور کرده که حالا میتوان انتظار داشت که با مزار بزرگان هنری ما رفتاری غیر از این داشته باشند؟! در خبر دیگری هم از دستبرد به مزار استاد بزرگ تار ایران زنده یاد دکتر فریدون حافظی – دایی زاده مرحوم پدرم و از استادان و مشوقین این حقیر- مطلع شدیم. دختر این استاد در نامه ای سرگشاده از اینکه بدون اجازه خانواده استاد به مزار ایشان دست درازی صورت گرفته و یک فرد دیگری را در قبر ایشان دفن کرده اند که موجب ناراحتی و خشم خاندان حافظی و محافل هنری شده است، پرده برداشته و به شدت این عمل را محکوم کرده و خواهان پاسخ در این زمینه شده که تا به حال کسی پاسخگو نبوده است!
همه اینها مجموعه ای از همه انواع اسائه ادب و هتک حرمت به سایر مفاخر میهنمان است که در نظام ضدفرهنگی و ضدایرانی آخوندی به راحتی صورت میگیرد. بنا به گزارشهای موجود، مزار شیخ محمد خیابانی آزادیخواه و مبارز نستوه آذربایجانی در بقعه شاه عبدالعظیم شهرری تهران تخریب شده است. مزار غریب شیخ محمد خیابانی که در فاصله نزدیکی با مزار ستارخان قرار گرفته است نه تنها تخریب شده، بلکه به محل انباشت زباله نیز تبدیل گرده است. رژیم ملایان که تاکنون نه تنها از ساخت مزاری در شان چنین شخصیتهای برجسته ای خودداری کرده، بلکه تخریب آرامگاه چهره های تاریخی آذربایجان را در دستور کار خود قرار داده است. این رویه زشت و جنایتکارانه را البته در مورد شهیدان مجاهد و مبارز به صورت سیستماتیک انجام میدهد، غافل از اینکه همه این مفاخر و بزرگان عزیزمان به قول حافظ در سینه های مردم دانا و با شرف زنده جاودانه اند.


 

مزار بنان


تخریب مزار شیخ خیابانی