رحمان کریمی:‌ اصلی‌ترین دلایلی که ولی اشقیا و رژیم را به تسلیم واداشت

این نوشتار بر آن است که بدون انکار تأثیر تحریم‌ها، به یک سلسله علل و دلایلی بپردازد که موجب عقب‌نشینی نهایی رژیم و ولی اشقیایش شد.

پیش از پرداختن بدین مهم، بد نیست نگاهی کلی و فهرست‌وار به منظر بعد از توافق اتمی؛ بیاندازیم:
1 ــ شب جشن و سورچرانی بخش مدرن! دستگاه‌های اداری و مالی رژیم به مناسبت توافق. فیلم‌ها و عکس‌ها از یک کاروان معدود اتومبیل که حامل فقط یک سرنشین بودند حکایت داشت. نیز کـُپه یی از خانم‌های جوان که آرایش‌کرده، روسری را به عقب داده بودند و پسربچه‌هایی که هر جا دوربین خبرنگاران را ببینند با هیاهو جمع می‌شوند. تجمع احساساتی خانم‌ها سوای انگیزه یی که دیپلمات شوخ‌طبع طنزپرداز آقای پرویز خزایی در مقاله خود بدان اشاره‌کرده‌اند، باید توجه داشت که رژیم خاصه جناح روحانی – ظریف برای چنان شب «فاتحانه» یی!! دست روی دست نگذاشته بودند. مسلما بسیج صورت گرفته بود از خانم‌های شاغل در وزارت عریض و طویل خارجه، ریاست جمهوری، وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی و دیگر مراکز مالی و تجاری، به‌اضافه توده – اکثریتی‌ها و دیگر اپورتونیست های دبش.
2 ــ در نقطه دیگری از تهران در همان شب، عده یی از جوانان سرود یار دبستانی می‌خواندند و شعار رفع حصر یعنی محدودیت‌های اجتماعی می‌دادند. خبرنگاران مستکبران! در منعکس نکردن این صحنه گناهی نداشتند زیرا دوربین‌های آنها طاقت اینگونه صحنه‌های فجیع!! آنهم در چنان شب «فرخنده» یی!! ندارند. در ضمن دل، باید سنگ باشد که آب خوش در گلوی معامله گران شریف زهرمار کند!.
3 ــ اسیدپاشی در بوکان به‌رسم گلاب‌پاشی‌های مجالس روضه‌خوانی در عهد ماضی. تظاهرات اعتراض‌آمیز زنان و دختران و مردم بوکان و یورش ایلغار وحشی سپاه.
4 ــ ادامه اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگران، معلمان و پرستاران و بازاریان و...
5 ــ حمله وحشیانه به بندهای زندانیان سیاسی.
6 ــ خبر از آزاد شدن 13 تـُن طلا از بانک‌های سویس برای فرش کردن پشت‌بام ولی اشقیا و دیگر همکاسه ها.
7 ــ 100 تا 120 میلیارد دلار آزادشده، می‌شود 96 میلیارد و بعد 30 میلیارد. نه عاقلان که مجانین نیز می‌فهمند که دزدان، سهم خودشان و ایادیشان را در منطقه منها کرده‌اند تا مردم‌باورشان نشود که زیاده‌خواهی کنند!.
8 ــ بعد از گرفتن تضمین امنیت و بقا از مستکبران جهان، مجددا چوبه‌های دار را برقرار کردن.
9 ــ سفر قابل‌فهم اما نه هضم هیئت اقتصادی آلمان و متعاقب آن تشریف‌فرمایی خانم محجبه موگرینی به تهران. جای تعجب نیست و تازگی ندارد. این آیین همیشگی استعمارگران از ریزودرشت بوده و هست. آنان وظیفه خود را تأمین منافع ملی کشورشان در کشورهای جنوبی می‌دانند. آمیب هستند، درجایی که لازم است فروتن و سربزیر و نرم و در جا و مواقع دیگر رشید بالابلند و سینه جلو داده. پای صدام و مبارک و بن علی و قذافی که به میان می‌آید، به جنگ هم متوسل می‌شوند و بازیگری را کنار می‌گذارند؛ اما جلو مُرسی (که به همت مردم و ارتش مصر این‌یکی را از دست دادند) و خامنه یی با کوله باری از هدایا و پاکت‌های تشویقی، خاضع و راغب می‌شوند. این اخلاق و فرمول‌بندی دیرین استعمار از آغاز تا به امروز بوده و هست. بعد از گذشت بیش از چهار قرن از عمر استعمار، آنچه بر ما لازم است اینکه روی سطح مسایل و امور، ژورنالیست وار و شتابزده برای تشخیص و قضاوت در معرض عموم؛ عبور نکنیم.
 علل اصلی تسلیم شدن خامنه یی و رژیم:
همانطور که در ابتدا اشاره شد، این قلم مطلقا منکر تأثیر منفی تحریم‌ها روی رژیم و مردم تحت ستم ایران؛ نیست اما نه بدانگونه و تا بدان حد که محور تبلیغاتی و رسانه یی رژیم و طرف مذاکره‌کنندگان قرار گرفت. همگان سال‌های تحریم در جریان دور زدن‌های رژیم قرار داشته‌اند. دور زدن‌ها به مدد اجنه نبوده ولی امدادهای غیبی را هم نمی‌توان انکار کرد. کمپانی‌ها و تراست ها و بانک‌ها و واسطه‌های زیاد ابرقدرت‌ها به یاری می‌آمدند برای توفیق رژیم. البته آنها عاشق چشم و ابروی کسی جز فزونی انباشت ثروت نیستند. آن مددرسانی‌ها هزینه‌اش بالابود اما رژیم که نمی‌خواست از کیسه خلیفه ببخشد. رژیمی که بحران خردکننده ناشی از تحریم‌ها، اقتصاد و توان مالی‌اش را به لرزه درآورد، می‌فهمد که باید کمربندها را سفت کند. تا تحریم هست برای بقا و دوام آقایی خودشان هم شده مقادیری از چپاول ثروت ملی کوتاه بیایند تا بحران از سر بگذرد. زمان به زمان ارقام دزدی‌های کلان مقامات رژیم بالاتر و بالاتر رفت. زمان به زمان میلیاردها بیشتر و بیشتر در سوریه، در لبنان، در فلسطین، در بحرین و یمن تا برسد به آفریقا و کشورهای آمریکای لاتین ریخته شد. ما خرج و بودجه وزارت ننگین اطلاعات رژیم را در ایران و منطقه و جهان برای خریدن مزدور، لابی و حتا تروریست؛ منها کرده‌ایم. اقتصاد یونان ورشکسته می‌شود، بدون ادا دست‌ها را برای کمک دراز می‌کند. رژیم یعنی مجموعه یی از دزدان و فاسدان و جنایتکاران به‌شدت محیل، زبانباز و عوامفریب. بحران حاصل از دزدی‌ها و ریخت‌وپاش‌ها و حاتم‌بخشی‌ها را در تبلیغاتی بسیار سنگین و مداوم به‌حساب تحریم گذاشتند تا مبادا باخشم و خروش عمومی مواجه شوند. حامیان بین‌المللی و بین‌الدولی آنان، تحریم را محور اصلی کردند. خارجی‌ها گول نمی‌خورند و اگر می‌خوردند در این نقطه که هستند نبودند. استعمار برای هماهنگی با ارتجاع غرق بحران، همراهی تبلیغاتی هم می‌کند. پس چه عوامل مهم دیگری رژیم را به تسلیم واداشت؟. نگارنده بدون جانبداری تعصب‌آمیز، برداشت‌های خود را شماره می‌کند:
1 ــ گسترش رو به فزونی جهانی مقاومت ایران که اتفاقا ویلپنت باشکوه و عظمتش، تجسم تمام و کمال این جبهه جهانی نیست. امروز جهان از این دیدگاه به دو قسمت اعلام‌شده یا ناشده تقسیم‌شده است. یا با رژیم‌اند و یا با مقاومت ایران. شخصیت‌های معروف و بانفوذی که در کنار مریم قهرمان با شعار سرنگونی رژیم قرارگرفته‌اند نمی‌تواند موجب هراس و نگرانی عمیق رژیم نشود. حمایت‌های رو به ازدیاد از مقاومت ایران بیانگر این واقعیت است که جهانیان، آلترناتیو سخت فعال رژیم حاکم را شناخته‌اند و بدین سبب پیوند خود را با این مقاومت محکم‌تر و محکم‌تر می‌کنند.
2 ــ جای تردید نیست که امید و اتکای رژیم به سیاست اوباما و دولت او است. دوران این امید به پایان خود نزدیک می‌شود. رژیم می‌ترسد که فردا سخت سران (در برابر خودشان) بر سرکار بیایند و بنابراین با توجه به محبوبیت و جایگاه مقاومت ایران، به تن دادن توافق نزدیک شدند.
3 ــ رژیم به تجربه مکرر سالیان، دریافته بود که اگر بخواهد با عدم توافق به پروژه‌اش ادامه دهد، مقاومت بیدار و هوشیار همچون سایه او را تا پنهان‌ترین مخفی‌کاری‌هایش؛ تعقیب و افشا خواهد کرد و طبعا مشکل، مضاعف خواهد شد. البته این ترس هنوز هم رژیم را در بیم قرار داده است که اگر بخواهد تقلب کند، حریف حاضر است و مشتش را بازخواهد کرد.
4 ــ بنابراین نباید به عامل افشاگری‌های کمرشکن و رسواکننده مقاومت کم‌بها داد و آن را عملی صرفا مقطعی تلقی کرد.
5 ــ بحران شدید منطقه یی که بر سر رژیم آوار شده است و این آوار هر زمان استخوان‌های او را زیر سنگینی خود، خرد می‌کند. مالکی هرچند بنا به لطف اوباما کاملا از صحنه سیاست عراق بزیر کشانده نشد اما دیگر آن دولت مستمع آزاد جنایت‌پیشه هم نیست. بشار اسد دوپایش روی پوست خربزه است، امروز کله شود یا فردا؟. آلترناتیو دموکرات و مسلح جانباز سوریه با مقاومت ایران است. این نگرانی کمی نیست برای ولی اشقیا و رژیمش. در یمن هم که تیرش به سنگ خورده است. بحرین را هم که سد محکمی می‌بیند جلو خود و چه هوشیار هم.
6 ــ بیداری و مقاومت خلق‌ها و دولت‌های عربی در قبال رژیم و تصمیم قاطعانه آنها برای پیشگیری و خلع نفوذی و حضوری آن، مقوله کوچکی نیست که بتواند از آن به لرزه و وحشت نیافتد.
7 ــ این قلم مخصوص عامل ملی را در آخر قرارداد تا خوانندگان گرامی با بذل‌توجه به آن مشکلات لاینحل رژیم، نارضایتی در حال انفجار جامعه ایران را مدنظر قرار دهند. ادامه هرروزه اعتصابات و اعتراضات خود گویا و مدلل این نظر است. برداشته شدن تحریم‌ها درد رژیم را که ما تجلی آن را در ولی اشقیا می‌بینیم، درمان نمی‌کند و کشنده است. خامنه یی نمی‌تواند به یکباره سیاست منطقه یی خود را تعطیل یا تضعیف کند چون به سقوطش شتاب خواهد داد. نه خود می‌تواند ندزدد و نه قادر است یا مایل که جلو دزدی‌های درشت رقم نظام بوروکراسی سراپا فاسد خود را بگیرد. اگر قرار باشد بساط دزدی‌ها برچیده شود از نظام سید علی می‌ماند و حوض پر از لجنش. دیدیم که به‌مجرد توافق اتمی، قیمت بعضی ارقام مایحتاج عمومی ازجمله لبنیات؛ ده درصد بالا رفت. این جرثومه فساد و تباهی و فتنه و جنایت است و این صفات در خمیره یکایک شان. با این توافق افق برای مردم ایران و پیشتازان مجاهد و مبارزش تاریک نخواهد شد. رژیم و خامنه یی و حامیان و مزدورانش بر سر دهانه آتشفشان نشسته‌اند. این کوه دیر یا زود فوران خواهد کرد.