مهرداد هرسینی: اشتباه محاسبه دیکتاتوری ولی فقیه در یمن

دیکتاتوری ولی فقیه در یک اشتباه محاسبه استراتژیک و در تلاشی بیست ساله سرانجام یمن را با سیاست‌های کشور گشایانه و صدور انقلاب خود از طریق نیروهای دست نشانده و بنیادگرا به آتش کشید. سخن از اشغالگری بغایت خطرناک و صدوربنیادگرایی از سوی ولی فقیه طلسم شکسته و غرق در بحرانی است که متاسفانه در سایه سیاست مماشات و بی تفاوتی طرف‌های مقابل، عملاً دستان خونین خود را برای هرگونه دخالت آشکار در کشورهای همسایه و مسلمان از طریق نیروی تروریستی قدس و حمایت‌های مالی، لجستیک و تسلیحاتی از گروه‌های بنیادگرا در منطقه خاورمیانه و بویژه از حوثی‌ها در شاخ آفریقا، دراز کرده است.

برای مثال در زمستان 2013 دولت یمن اعلام کرد که دو کشتی حامل سلاح از سوی رژیم آخوندی بنام‌های” جیهان یک و دو“ را در آب‌های این کشور توقیف کرده است. خبرگزاری یمن (19 بهمن 1391) گزارش کرد: «نماینده دائمی این کشور در سازمان ملل پیام رئیس جمهور یمن را به رئیس شورای امنیت سازمان ملل تسلیم کرد که در آن خواسته شده است تا کمیته نظارت بر تحریم بین المللی ایران هیاتی برای بررسی محموله کشتی‌های عازم یمن به این کشور اعزام کند».

سخن از رژیمی است که به تائید جامعه جهانی” پدرخوانده تروریسم و داعش “ است. اهرم‌هایی مانند حوثی‌ها در یمن، حزب الشیطان در لبنان، نیروی تروریستی بدر و شبه نظامی در عراق، دخالت‌های مستقیم نیروی تروریستی قدس در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد خونریز و حمایت از گروه‌های تروریستی مانند داعش، عصائب الحق و کتائب و راه اندازی نیروی جدید دیگری در یمن به نام انصارالله، ابزارهای دیکتاتوری ولی فقیه برای پیشبرد این سیاست در منطقه است.
در این رابطه پاسدار حسین سلامی، جانشین سرکرده سپاه می‌گوید: «انصارالله درست مانند حزب الله می‌اندیشد و عمل می‌کند. انصارالله نسخه ای مشابه حزب الله در لبنان است و آن هم در منطقه ای سوق الجیشی»
سایت حکومتی مشرق 7 دیماه 1393

دیکتاتوری تروریستی ولی فقیه از سال 1991 در تلاش برای پیداکردن جای پایی برای دخالت‌های مستقیم در یمن بود و با توجه به روابط دو طرفه میان حوثی‌ها و رژیم آخوندی و به ویژه جذب سران آن‌ها و تعلیم و آموزش سران قوم حوثی در ایران، قرعه این بازی مداخله جویانه اینبار بنام این گروه بنیاد گرا افتاد.
حوثی‌ها یا همان انصار الله می‌باشند که در اصل از مریدان حکومت آخوندی و از دست نشاندگان ولی فقیه در این کشور بحران زده‌اند. از افتخارات حسین بدرالدین الحوثی که از وی بعنوان رهبر و پایه گذار این گروه بنیاد گرا در یمن نام برده می‌شود، همان پیروی از خمینی و ولایت فقیه حاکم بر میهنمان است. وی که در سال 2004 در درگیری با نیروهای دولتی صالح، رئیس جمهور وقت یمن، کشته شد، بهترین داوطلب برای راه اندازی گروهی بنیادگرا به مانند ” حزب الله لبنان “ در یمن بود. در این رابطه حسین الحوثی در دهه شصت شمسی ” برای آشنایی با اندیشه‌های خمینی به قم سفر کرد و به یکی از مریدان وی تبدیل گشت “ (دانشنامه ویکی پدیا)

وی در سال 1991 به خواست رژیم آخوندی حزب حق را تأسیس کرد ودر انتخابات پارلمانی این کشور شرکت نمود. حسین الحوثی در سال 1997 از این حزب جدا شد و گروهی بنیادگرا بنام” جوانان مؤمن “ را با الگو برداری از حزب الشیطان برپا نمود که از آن پس این گروه مورد حمایت مستقیم رژیم آخوندی قرارگرفت.

طرح خامنه ای برای اشغال یمن که بواقع براه انداختن آتشی دیگر در منطقه بحرانی خاورمیانه است سرانجام طی روزهای گذشته با واکنش و اقدام مشترک سهمگین از سوی کشورهای عربی روبرو شد و رژیم آخوندی را با تمامی باندها و دستجات اش آچمز کرد. برای مثال کشورهای مصر، عربستان، کویت، ترکیه، اردن و همچنین حاشیه خلیج فارس در یک برنامه مشترک در شرم الشیخ حمایت خود را از حملات ائتلاف منطقه ای علیه نیروهای دست نشانده رژیم آخوندی در یمن اعلام کردند.
وزیر خارجه مصر در سخنانی در این رابطه گفت: «تقویت عملیات نظامی در یمن یک ضرورت است. مصر از این عملیات حمایت می‌کند و با نیروی دریایی و هوایی در این جنگ شرکت دارد و در صورت نیاز نیروی زمینی مصر نیز آماده شرکت می‌باشند. مصر نمی‌پذیرد که کسی علیه حاکمیت قانون در یمن کودتا کند».
سایت مجاهدین خلق 6 فروردین 1394

آخوندها که اصلاً و ابداً انتظار چنین واکنشی از سوی کشورهای منطقه ای را نداشتند، در نخستین موضعگیری ها ضمن ابراز وحشت و هراس، به مانند سنوات همیشگی دست به سیاست شانتاژ و تهدید زدند. در این رابطه رئیس کمیسیون مجلس رژیم می‌گوید: «این آتش افروزی بدون تردید پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد. دود این آتش به چشم خود عربستان خواهد رفت چراکه جنگ همیشه محدود به یک نقطه باقی نمی‌ماند».
سایت حکومتی فرهنگ نیوز 6 فروردین 1394

به یقین با شدت بخشیدن سیاست صدور انقلاب از سوی رژیم آخوندی به کشورهای منطقه بویژه در عراق، سوریه، لبنان و آخرین آن در یمن، اکنون بحران ساخته و پرداخته دیکتاتوری ولی فقیه در این خطه ابعاد تازه ای بخود گرفته ومنطقه را به کام جنگی دیگر فروبرده است. خاطرمان هست که در پی مرگ خمینی و با شکست سیاست‌های جنگ افروزانه و توسعه طلبانه نظام آخوندی علیه کشور همسایه عراق، استراتژی نوین حکومت برای صدور انقلاب بر محورایجاد نیروهای دست نشانده در کشورهای همجوار و اسلامی قرار گرفت. براین سیاق ولی فقیه برای حفظ موجودیت خود و برای فرار از بحران‌های ناعلاج داخلی و منطقه ای بین المللی، سیاست تشکیل ” حکومت‌های اقماری“ را در دستور کار قرار داده است.

نمونتا درعراق و سوریه اکنون ما شاهد دخالت‌های مستقیم نیروی تروریستی قدس و شبه نظامیان دست نشانده رژیم هستیم و یا در لبنان ولی فقیه با با برپایی حزب الشیطان و در یمن با راه اندازی بنیادگراهای حوثی دست به اشغال این کشورها زده است.
همچنین از تجربیات گذشته و تاریخ معاصر میهنمان آموخته‌ایم که سیاست صدور بحران بخش جداناپذیری از سیاست‌های کلی رژیم آخوندی است. فشارهای داخلی و بین المللی و بویژه وجود بحران عظیم نارضایتی عمومی در داخل، قفل بزرگ بر مذاکرات و تله اتمی و بویژه چشم انداز تیره و تاریک خروج از آن، افت درآمدهای مالی حکومت و بویژه بهای نفت، بیکاری، تورم و بحران‌های اقتصادی، جملگی اکنون خامنه ای را وادار نموده تا در مراحل آخر عمر خود دست به قماری دیگر بزند. قماری که براساس آن می‌باید مردم میهنمان یکبار دیگر با تحمل سختی‌ها و مصائب هرچه بیشتر بهای آن را بپردازند.

به یقین دخالت‌های مستقیم رژیم آخوندی در کشورهای مسلمان و همجوار، تنها بخش کوچکی از مطامع حکومت را برای اعمال هژمونی بر کشورهای منطقه به نمایان می‌گذارد. تنها راه حل برون رفتن از چنین بحران‌های آخوند ساخته ای اتحاد عمل و همکاری میان مردم و نیروهای ضد بنیادگرا در این کشورها می‌باشد، همان امری که بکرات از سوی مقاومت ایران بدرستی بدان تاکید شده است.

خانم رجوی در پیامی در این رابطه ضمن اشاره به” اتحاد عمل اجتناب ناپذیر“ از سوی کشورهای عربی از جمله گفت: «ریشه بحران‌های این منطقه از جهان و کانون بنیادگرایی و صدور تروریسم و افراطی گری رژیم ضد بشری آخوندی است و هیچ راه حلی جز قاطعیت در مقابل این رژیم و خلع ید از آن در منطقه و سرنگونی رژیم ولایت فقیه در ایران ندارد».
اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت 6 فروردین 1394
7 فروردین 1394