محمد هادی: ریحانه جباری جاودانه شد!

اعدام ریجانه جباری باجی بود که رژیم ناچار شد به نیروهای سرکوبگر و حافظ نظام بدهد!.

برخلاف تصور و انتظار داخلی و خارجی در ارتباط با رفع محکومیت و عدم اعدام ریحانه جباری سرانجام رژیم به دلایل خاص خود او را اعدام نمود و خود را بیش از بیش در انظار عمومی داخل و خارج بی آبرو و رسواتر نمود! قبلاً بیشتر انتظار عمومی و منطقی قضیه بر این میرفت که رژیم بدلایل آنتنی و جهانی شدن محاکمه و محکومیت ریحانه، سر و ته این مسئله را با حداقل آبروریزی در سطح داخلی و خارجی هم آورد و بیشتر از این خود را رسوای عام و خاص نکند!
اینکه چرا و چگونه رژیم علیرغم پیامدها و بهای بسیار زیاد این قضیه سرانجام چاره را در اعدام ریحانه یافت میبایستی به مسائل و مشکلات روی میز رژیم در این مورد از چشم ناپاک خود آخوندها نگاه کرد. قضیه اینگونه نیست که رژیم صرفاً بدلایل قساوت و جنایت ذاتی خود بود که به این جنایت آشکار و علنی دست زد. رژیم بهتر از هر کس به سود و زیان های اعمال و اتخاذ سیاستهای خود اشراف و آگاهی دارد. در مورد اعدام ریحانه نیز بدین صورت نیست که بیگودار و بی کله به این جنایت مبادرت نمود!. رژیم تا آنجا به حفظ حیات نظام برمیگردد با هیچکس شوخی و سرسازش ندارد. و در مسیر استمرار نظام جهل و جنایت از قربانی نمودن فرزند امام- بعنوان بنیانگذار نظام- پروا و دو دلی ندارد رژیم بخوبی میداند که در کنار حمایت ها و امدادهای غیبی و علنی بین المللی این نیروهای سرکوبگر ایدئولوژیک و مزدور ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بسیجی و پاسدار و کمیته و . . . هستند که بیمه نامه داخلی نظام در برخورد با اعتراضات و مبارزات مردم بجان آمده ایران هستند!. و رژیم قادر نیست در سبک و سنگین نمودن سیاستهای خود سهم سرکوبگران حافظ نظام را نادیده بگیرد. و این باج دهی به گرگهای درنده داخلی از جمله مسائل کلیدی بود. که در اعدام ریحانه بعنوان فاکتوری تعیین کننده عمل نمود. و رژیم را علیرغم فشار روزافزون خارجی و داخلی به این جنایت وا داشت!. بهمین دلیل رژیم نمیتوانست نسبت به قتل یکی از عوامل مهم اطلاعاتی خود بدست دختری جوان و شجاع تسلیم جو شده و ریحانه را اعدام نکند!. رفع محکومیت ریحانه تبعات و پیامدهایی داشت که رژیم نمیتوانست نسبت به آنها بی اعتناء و بی تفاوت باشد!. جدا از اینکه چنین کاری میتوانست الگویی برای زنان و دخترانی باشد که بطور مداوم مورد تهدید و تجاوز نیروهای ریز و درشت رژیم هستند!.
تا آنجا که به شخص ریحانه جباری  برمیگردد. او با برخورداری از شانسی اجتماعی- تاریخی بجای اینکه قربانی تجاوز جنسی و جنایتی بی سر و صدا و پنهانی باشد. در عوض و در فرازی بالاتر و بزرگتر مانند ندا - شهید تظاهرات 88- نمادی شد. جاودانه در سلسله مبارزات مردم علیه رژیم!. اینگونه فرصت و شانس ها بعضاً نصیب هر کسی نمیشود اگر ریحانه بدشانسی آورد که بهار عمرش در زمستان سرد و بیرحم آخوندها زود به خزان و اعدام ختم شد. در عوض آنقدر خوش شانس بود که در بالاترین سطح بین المللی و در برابر دیدگان جهانیان خون بهای بهار پرپر شده زندگی کوتاه خود از رژیم آخوندها بگیرد!. بیشک کم نبوده و نیستند دختران و زنانی که بر خلاف خوش شانسی ریحانه- بعنوان قربانیان تجاوز جلادان رژیم- غریبانه در گورهای بی و نشان خود آرامیده اند!. گاهی فرصت های استثنایی و تاریخی کسانی را- بلحاظ تاثیرات اجتماعی و سیاسی- در ابعادی بسیار بزرگتر از قد و وزن فردی آنها قرار میدهد و اینگونه بود که ریحانه بعنوان گلی پرپرشده در جهنم سوزان آخوندها به پرچمی بدل شد در رسوایی رژیم. و سمبلی شد از شرف و حرمت نفس ایران و ایرانی در برابر رژیم ضد ایرانی آخوندها!.


                     با تعظیم و احترام به ریحانه جباری