مهرداد هرسینی: قطار بی انتهای زهرخوران

سرانجام مجلس تحت امر خامنه ای صبح روز چهارشنبه در اقدامی قابل پیش بینی وزیر علوم  در دولت آخوند روحانی را رد صلاحیت کرد. جنگ تن به تن  گرگها در صحن مجلس حکومتی آنقدر آشکار بود که به گزارش رسانه های حکومتی 145 نماینده از باند ,, دلواپسان ,, به رد صلاحیت  رای مثبت و 110 نماینده از باند رفسنجانی - روحانی نیز به آن رای منفی داده اند. به نوشته بسیاری از سایت ها و رسانه های حکومتی، طرح رد صلاحیت رضا فرجی دانا، وزیر علوم در کابینه آخوند روحانی  ” سیاسی “ و  از مدت ها قبل در ”بیت رهبری“ و با هدایت شخص ولی فقیه زهر خورده و با امضاء 62 تن از نمایندگان وی در مجلس به جریان افتاده بود.

در این رابطه سایت حکومتی دیگربان ( 26 مرداد 1393) به نقل از آخوند حسن ممدوحی , عضو مجلس خبرگان رهبری می نویسد: « بنده اصلا این وزیرعلوم را قبول ندارم و این فرد یک آدم لاابالی است. کارهایی هم که می کند خیلی بی خودی است و حقیقت غیراینکه خودش را ضایع کرد کاردیگری نمی تواند بکند».
چند ساعت پس از این رد صلاحیت، آخوند روحانی هراسان به صحنه آمد و در سخنانی اوضاع بهم ریخته ی نظام را این چنین تعریف کرد: «از همین جا اعلام می کنم امروز هرچه وحدت و اتحاد سه قوه بیشتر باشد در دنیای پرآشوب امروز دشمنان ما ناراحت و دوستان ما در جهان خوشحال خواهند شد». وی سپس در یک دهن کجی آشکاربه ولی فقیه  طی حکمی محمد علی نجفی را بعنوان سرپرست وزارت علوم معرفی کرد. نجفی همان کاندید شکست خورده در راند قبلی جنگ گرگها بر سر وزارت آموزش و پرورش می باشد که چندی قبل با اختلاف یک رای موفق به گرفتن رای اعتماد از مجلس آخوندی نشده بود.
سخن بر سراستیضاح  وزیری است که به شهادت تاریخ معاصر میهنمان بخشی از دستگاه سرکوبگررژیم و از فرماندهان سپاه پاسداران طی سال های 59 الی 61 بوده است. و باز سخن از رژیمی است که حتی به نزدیکترین ” بندگان و خادمان “ خود نیز کمترین اعتمادی ندارد. نگاهی کوتاه به سوابق وزیر اسبق علوم  که آخوند روحانی از وی با عنوان ”دانشمند“ یاد می کند، تائیدی بر تمامی جملات فوق می باشد. پاسدار «فرجی دانا، متولد قم از خانواده ای مذهبی، در سال 1359 با تعطیلی دانشگاه ها به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و سمت هایی نظیر معاون عملیات منطقه 9 سپاه پاسداران در سال های 59، 60 و 61 را در آن نهاد عهده دار بود».  ( دانشنامه ویکی پدیا)

بهر حال به نظر بسیاری از کارشناسان مسائل ایران، این بزرگترین خیز باند تو سری خورده خامنه ای طی یک سال گذشته در جنگ قدرت و شقه و شکاف میان دستجات درونی رژیم وهمچنین یکی از بارزترین آثار زنجیره ی زهرخوران کلیت نظام ولایت فقیه می باشد. زهرخورانی که نخست با شکاف طی قیام مردم در سال 88 آغاز و در نهایت با توافقنامه اولیه  ژنو در زمستان گذشته، به مانند قطاری بی دنده و ترمز هرچه بیشتر و بیشتر در حال سرعت گرفتن می باشد و عنقریب است که با تمامی سرنشینان خود از ریل تاریخ خارج گردد.

ابعاد این شقه و شکاف را می توان طی هفته ای اخیر بخوبی در سخنان و موضعگیری های باند های متخاصم علیه یکدیگر مشاهده کرد. سخنانی که بقول رئیس جمهور یک ساله  حکومت، دیگر از” اتاق فکر“ خارج شده و به اتاق”عمل“رسیده است.
ترجمان  این سخنان همان چشم انداز تیره و تار ” جنگ و حذف فیزیکی“ یکدیگر از صحنه می باشد که آخوند روحانی نسبت به آن پیشاپیش هشدار می دهد. نمونتا در حالیکه آخوند روحانی با شدیدترین جملات باند ولی فقیه را ” ترسوو  بزدل “ می نامد و آنان را به ” جهنم “ دعوت می کند، در مقابل این باند ولی فقیه زهر خورده است که دستگاه سیاست خارجی در دولت آخوند روحانی را مسبب شکست در مذاکرات اتمی و در نهایت وادارکردن رژیم به زهرخوران اتمی می داند .
آخوند روحانی در این رابطه می گوید: « هروقت می خواهد مذاکره شود، یک عده می گویند ما داریم می لرزیم. خب به جهنم! بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده.! چه کار کنیم! ».

در این راستا است که  باند خامنه ای است در پاسخ و با خیز بزرگ خود ضمن راه انداختن ”محاکمه پشت درب های بسته“ علیه فرزند رفسنجانی و زدن اتهامات ” امنیتی “ به وی، کل کابینه و باند رفسنجانی – روحانی را به چالش می کشد.  
واقعیت این است که ”دلواپسان “ ولی فقیه که اکنون کل دستگاه خامنه ای را شقه شقه کرده اند ، باند روحانی را  مسئول وادادگی رژیم  و لغایت زهر خوران اتمی ولی فقیه در پروسه مذاکرات می دانند. برای نمونه روزنامه کیهان که ترجمان افکار و عقاید ” رهبر معظم انقلاب“ است در این رابطه می نویسد: « حسن روحانی در محاسبه زمان بندی 6 ماهه یا 3 ساله مذاکرات یک خطای استراتژیک مرتکب شد. زیرا غرب از نابودی همه تاسیسات هسته ای ایران به صورت یک جا ، حتی یک گام کوتاه نمی آید و طرف ایرانی پذیرش چنین شروطی برایش دشوار است ». ( 27 مرداد 1393)

شاخص جنگ قدرت کنونی در درون نظام آخوندی،  دو سیاست و دو راهبرد استراتژیک را نمایندگی می کند. در حالیکه باند رفسنجانی – روحانی به ضعف شدید خامنه ای بخوبی پی برده و ولی فقیه  و متولیان باند رهبر  را اکنون به ” گوشه رینگ “ کشانده اند و  بر این سیاق نیز راهکار برون رفتن از تمامی مشکلات سیاسی، اقتصادی، منطقه ای و بین المللی  رژیم را دربرقراری  رابطه مستقیم  با ”آمریکا “ می دانند .
در این رابطه باند رفسنجانی طی مقاله ای می نویسد:
« اگر سیاست خارجی به سمت تامین منافع ملی کشور برود و نه به سمت شعار، قطعا برای دولت مشکل ایجاد نخواهد کرد. مشکلی اگر ایجاد شود، سال ها دیپلمات ها باید تلاش کنند تا موضوع را به مسسیر اول خود بازگردانند. آن هنگامی که روند عادی سازی به جلو برود، این افراد تن اشان خواهد لرزید». ( روزنامه حکومتی اعتماد 22 مرداد 1393)
در چنین صحنه و با چنین مختصاتی است که  باند خامنه ای  در هراس از فروپاشی کامل و برای حفظ تمامی  قدرت، دست به مقاومت زده ودر مقابل نوشیدن جام های زهر یکی پس از دیگری، مقاومت می کند. جام های زهری مانند  سوریه، عراق،حقوق بشر، اجتماعی و اتمی تنها و تنها گوشه هایی از آینده تیره و تاریک رژیم آخوندی را به نمایش می گذارند.
29 مرداد 1393