بابک سرفراز ـ یک ضربه استراتژیک به جبهه جنگ افروزی وتروریسم!

یک ضربه استراتژیک به جبهه جنگ افروزی وتروریسم!

بابک سر فراز

در جنگ جهانی دوم هم دقیقا همین طور بود. در هر جبهه ای که نازی ها با شکستی مواجه می شدند سرتاسر عالم وکشورهای درگیر علیه آن یکسره با شور و شادی به جشن و پایکوبی می پرداختند. عکس آن هم البته واقعیت داشت. ولی در جشن فاشیستها نه مردم که بیشتر یک نوع خاص از "خواص"آن روزگار خوشحال و جامها را به سلامتی پیشوا (ولی فقیه دوران) به هم می زدند.

هر طور که به تاریخ نگاه کنیم، مثل این که باز مردم دنیا در غم و شادی هم بطور جدی شریک شده اند واین بار "ناجی دنیا" از آدلف به یک سید دروغین، و از فاشیسم نظامی به یک فاشیسم مذهبی- تروریستی تنزل یافته است. تنزل به این مفهوم که تاریخ بشر هر چه جلوتر می رود گوئی که برای چشم انداز رهائی و آزادی و برابری چاره ای ندارد تا عنصر ضدبشر را اگر حتی در زرورق خدا و دین هم خود را پوشانده و در هفت لای تقدس تقلبی پنهان کرده باشد بیرون کشیده وآن را بر همگان عیان و رسوا نماید. یعنی از سر راه تکامل بشری بردارد. در مکان و زمان معین فعلی رخداد کیفی بر این بستر در عراق بوقوع پیوسته است.
اشتباه است اگر فکر کنیم که انتخابات عراق محدود به شکست مالکی یا جبهه اوست. کما اینکه پیروزی ایاد علاوی فقط پیروزی وی و یا جبهه او نیست بلکه موضوع بر سر جنگ و نبردی است علیه فاشیسم مذهبی تروریستی ملایان که از آرژانتین تا هندوچین در جریان است. جنگ میان دو جبهه جهانی است، یکی فاشیستهای آخوندی حاکم بر ایران و دیگری جبهه صلح دوستان و آزادیخواهان و طرفداران حقوق بشری. اگر با این عینک به مشکل و تضاد موجود در سطح جهانی نگاه شود آن موقع با شکست خط ولی فقیه و...در عراق همانقدر جشن می گیریم که در قلب تهران و در رو یاروئی مستقیم ملت ایران با فاشیستها در چهارشنبه سوری و مناسبتهای دیگر. راستی اخبار شکست قوای هیتلری در روسیه و جنگلهای آسیای جنوب شرقی گرفته تا سواحل آتلانتیک و صحرا های افریقا چه قدر شادی آور و دل انگیز وامید بخش بود؟ حالا همین بار و کیفیت البته در مداری بسیار متعالی تر نشان از این دارد که دوران پایان این جرثومه ضد بشری که بنام دین قلب و سرش در تهران است به پایان رسیده است. بحث فراتر از عراق است و ضربه به آخوندهای حاکم در عراق فراتر از همسایه که از درون ایران و قهرمانان مستقر در خانه همسایه سر چشمه گرفته. این بزرگترین نوع واقعی وحدت عمل و اشتراک منافع استراتژیک ملتها ست که در انتخابات عراق به منصه ظهور رسید. فرزندان همانهائی که بر علیه اقامت شاه در عراق در آستانه کودتا علیه دولت ملی و دمکراتیک مصدق در بغداد و بصره و... تظاهرات کردند اینک همدوش و متحد ملت ایران علیه دشمن مشترک به طریقی که برایشان میسر بود اقدام کرده اند. البته این بدان معنا نیست که سلسله توطئه های آخوندها پایان پذیرفته. واقعیت این است که تا روز آخر حاکمیت آخوندها در تهران هر روز و هرساعت باید منتظر توطئة جدیدی بود و به همین دلیل باید بسیار هوشیار بود. اما «نه» بزرگ ملت عراق به آخوندها نشان می دهد که از این پس دیگر عراق برای آخوندها نه بلعیدنی است و نه آنها قادرند عراق را تحت سلطه و اشغال پنهان خود درآورند. از این پس عراق خودش سدی است علیه صدور بنیادگرائی و تروریسم ملایان .تحولات آینده بیشتر اهمیت این انتخابات وسرفصل کیفی را روشن خواهد نمود.
باتبریک به مردم ایران و عراق پیش بسوی جهانی عاری از بنیادگرائی و تروریسم آخوندی حاکم بر ایران